گزیده جستار: برای اثبات بیشتر این فرضیه که «سیاست خارجیِ» ایالاتمتحده امریکا در برابر ایران نوعاً ثابت است (از نوع مداخله مذکور در فصل 7 کتاب کِری) و صرفاً «دیپلماسیِ» دستیابی به اهداف آن ممکن است تغییر بکند (از نوع برجام مذکور در فصل 18 کتاب کِری)، بهدرستی که «هرروز موهبتی است».
اين نوشتار در تاريخ شانزدهم فروردینماه ۱۳۹۹ در خبرگزاري فارس منتشر شده است.
اين نوشتار در تاريخ بیست و هشتم مردادماه ۱۳۹9 در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
مقدمه
کتاب «هرروز موهبتی است» (Every Day Is Extra) زندگینامه خود نوشت (Autobiography) جان کِری (John Kerry) وزیر امور خارجۀ آمریکا در دولت دوم باراک اوباماست که برای 28 سال از سال 1985 تا 2013 سناتور دموکرات ایالت ماساچوست در مجلس سنای آمریکا بوده است. سیر کتاب از الگوی زمانی خطی و پیوسته پیروی میکند و بدینصورت نیست که از یک حوزه و یکزمان به حوزه و زمان دیگری گریز بزند. با این اوصاف متن کتاب درهمتنیده نیست و خوانندهای که به دنبال موضوعات مربوط به ایران است میتواند مستقیم به فصل 18 این کتاب تحت عنوان «جلوگیری از جنگ» (Preventing a War) راجع به مذاکرات هستهای با ایران و برجام رجوع نماید. به همین جهت غالباً این فصل از این کتاب در ایران موردنظر قرار گرفته است و موضوع این نوشتار به جهت آنکه در فصل دیگری از این کتاب مطرح شده است، جلبتوجه نکرده است.
1. اذعان مقامات آمریکایی به دخالت آمریکا در سقوط دولت مصدق
از نظر مقام معظم رهبری «طبق بعضى از گزارشها، آمریکا پس از جنگ دوم [جهانى] تا امروز براى سرنگونى پنجاه دولت اقدام کرده! در مورد پنجاه دولت انواع و اقسام اقدامها را کرده؛ با دهها جریان مقاومتِ مردمى مخالفت کرده که اینها در کارنامهى آمریکا و دیگران مضبوط است.»
اندکی پس از کودتای سال 1383 (2004 میلادی) آمریکا در هائیتی، «آیرا کورزبان» وکیل «ژان برتراند آریستاید» رئیسجمهور این کشور در میامی آمریکا طی سخنرانیِ خود، یک سؤال و جواب جالب را مطرح کرد: «چرا تاکنون در واشنگتن کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن، سفارت آمریکا وجود ندارد.»
مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه وقت آمریکا برای نخستین بار در سال 1378 (۲۰۰۰ میلادی) به تأیید نقشآفرینی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد 1332 (1953 میلادی) ایران پرداخت.
باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا در دیدار سهروزه از کشورهای عربستان سعودی و مصر در تاریخ ۱۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۸۸ (2 تا 5 ژوئن ۲۰۰۹) در نطق از پیش تنظیمشدۀ خود در قاهره اذعان کرد که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کار آمریکا بوده است. اوباما در این رابطه گفت: «این موضوع منشأ تنش بین ایالاتمتحده و نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. ایران خودش را به دولتی قسمخورده در مخالفت با کشور من تعریف کرده است و بهراستی تاریخچه پرآشوبی بین ما وجود دارد. در میانه جنگ سرد، ایالاتمتحده، در براندازی دولت دموکراتیک انتخابشده ایران، نقش بازی کرد.»
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه اسبق آمریکا نیز در ۴ آبان ۱۳۹۰ (۲۶ اکتبر ۲۰۱۱) در دو مصاحبه اختصاصی مفصل و جداگانه با دو شبکه فارسیزبان با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت از مردم ایران به دلیل نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
برنی سندرز نماینده حزب دموکرات در انتخابات سال ۲۰۱۶ ریاستجمهوری ایالاتمتحده، در مناظره خود با هیلاری کلینتون (دیگر نامزد حزب دموکرات) در 22 بهمن 1394 (۱۱ فوریه ۲۰۱۶) درباره دخالتهای آمریکا در ساقط کردن دولتهای کشورهای دیگر، به دولت محمد مصدق اشاره کرد. سندرز همچنین در گفتوگو با شبکه تلویزیونی سیانان با تائید دوباره سخنان خود، گفت: «به عقیده من، سرنگونی (مصدق) نخستوزیر انتخابشده طی فرایند دموکراتیک در ایران، فاجعه بود؛ بنابراین، تصور نمیکنم آمریکا به لحاظ قانونی یا اخلاقی حق داشته باشد دولتها را سرنگون کند و این تلاشها اغلب نتیجه عکس داشته و بیثباتی بسیاری را در مناطق مختلف به بار آورده است.»
2. اذعان جان کِری به دخالت آمریکا در سقوط دولت مصدق
جان کِری در فصل 7 کتاب خود تحت عنوان «سنای پیر» (The Old Senate) آورده است که: «دالس به همراه برادرش آلن که در همان دوره مدیر سازمان سیا بود، روند انقلاب را در ایران معکوس کرده و شاه را دوباره به مقام خود بازگردانده بودند» (Dulles, along with his brother, Allen, who was CIA director in that same era, had reversed the revolution in Iran and reinstalled the shah).
جان فاستر دالس وزیر خارجه وقت آمریکا بود که زمانی گفته بود: «برای ما تنها دو گروه در جهان وجود دارند: گروهی که مسیحی هستند و به رقابت آزاد عقیده دارند و گروه دیگر!»
شایانذکر است که اگرچه جان کِری به دخالت آمریکا در سقوط دولت مصدق اذعان داشته است؛ اما او هم همانند سایر مقامات آمریکایی این مداخله را «کودتا» تلقی نکرده و بدین مداخله وصف «معکوس کردن روند انقلاب» و «بازگرداندن دوباره شاه به مقامش» داده است.
نتیجه
دیپلماسی را میتوان فن، هنر یا علم دستیابی به اهداف سیاست خارجی دانست. از منظر ذهنیت امپریالیستیِ (Imperialist Mentality) آمریکایی، از دیپلماسی گاهی برای اعمال سلطه، تهدید و هراساندن (بخوانید چماق) و گاهی برای تشویقِ (بخوانید هویج) طرفِ ضعیفتر جهت تحقق سیاست خارجی موردنظر این کشور استفاده میشود.
برای اثبات بیشتر این فرضیه که «سیاست خارجیِ» ایالاتمتحده امریکا در برابر ایران نوعاً ثابت است (از نوع مداخله مذکور در فصل 7 کتاب کِری) و صرفاً «دیپلماسیِ» دستیابی به اهداف آن ممکن است تغییر بکند (از نوع برجام مذکور در فصل 18 کتاب کِری)، بهدرستی که «هرروز موهبتی است».