گزیده جستار: پکن درواقع به واشنگتن یادآور میشود که گفتوگو درباره تراشهها، تعرفهها و سرمایهگذاری، دیگر نمیتواند بدون لحاظ کردن نقش چین در زنجیره مواد حیاتی جهانی انجام شود. به زبان ژئوپلیتیک، پیام چین روشن است: «اگر آمریکا میتواند جریان فناوری را کنترل کند، ما نیز میتوانیم جریان ماده را مهار کنیم.»
اين نوشتار در تاريخ بیستم مهرماه ۱۴۰۴ در روزنامۀ اعتماد منتشر شد.
تقویت سلاح خاموش چین در جنگ تراشهها:
موازنۀ قدرت فناوری با کنترل زنجیره تأمین مواد حیاتی جهان
پکن با استفاده از اهرم مواد خام نادر، قواعد بازی را در جنگ فناوری با آمریکا تغییر داد. اعلامیه جدید وزارت بازرگانی چین در ۹ اکتبر ۲۰۲۵ (17 مهر 1404)، صحنه رقابت راهبردی پکن و واشنگتن را وارد مرحلهای تازه کرده است. چین، با گسترش کنترلهای صادراتی بر خاکهای کمیاب؛ از استخراج تا فرآوری و تولید آهنربا؛ نشان داد که در برابر فشارهای آمریکا در حوزه تراشه و نیمههادی، ابزار متقابل خود را یافته است: «مواد خام نادر» بهجای «فناوری پیشرفته».
سه سال پس از آغاز محدودیتهای آمریکا بر صادرات تجهیزات ساخت تراشه به چین، اکنون پکن با اقدامی متقارن پاسخ داده است. بر اساس اعلامیه شماره ۶۱ (Announcement No. 61) وزارت بازرگانی این کشور، صادرات هر نوع خاک کمیاب، فناوری فرآوری و حتی محصولات مشتقشده از آنها، نیازمند مجوز رسمی دولت چین است.
مهمتر آنکه این مقررات به شرکتهای خارجی نیز تسری مییابد: اگر در محصولی بیش از 1/ 0 درصد از مواد منشأ چینی استفادهشده باشد، صادرات آن بدون مجوز پکن ممنوع است. بهاینترتیب، چین همان منطق کنترلهای صادراتی آمریکا را بهکار گرفته است؛ اما اینبار از موضع قدرت در حوزهای که ۹۰ درصد ظرفیت جهانی آن را در اختیار دارد.
خاکهای کمیاب شاید در نگاه نخست موضوعی فنی به نظر برسند، اما در عمل ستون فقرات دنیای مدرناند: از گوشی هوشمند و خودروهای برقی گرفته تا توربینهای بادی و موشکهای هدایتشونده. در صنعت نیمههادی نیز ردپای آنها همهجا دیده میشود. آهنرباهای نئودیمیومی در ماشینهای لیتوگرافی فوقپیشرفته شرکت ASML، ترکیبات دیسپروزیمی در موتورها و صیقلدهندههای ویفر در کارخانههای TSMC و سامسونگ؛ همه به خاکهای کمیاب چینی وابستهاند؛ بنابراین، کنترل صادرات این مواد بهویژه در بخش تراشهسازی، میتواند زنجیره جهانی تولید را از تایوان تا اروپا مختل کند. برای مثال، حدود ۸۰ درصد نیاز تراشهسازان تایوان بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از چین تأمین میشود. هر محدودیت در این حوزه، بهمعنای افزایش هزینه، تأخیر در تولید و فشار مضاعف بر صنایع فناوری غرب خواهد بود.
بازارها بهسرعت واکنش نشان دادند: قیمت اکسیدهای خاک کمیاب در همان روز انتشار اعلامیه تا ۲۰ درصد افزایش یافت. سرمایهگذاران دریافتند که چین نهفقط یک تأمینکننده صنعتی، بلکه بازیگری ژئواکونومیک با توانایی تنظیم جریان مواد حیاتی جهانی است. این توان، به پکن امکانی میدهد تا در مقابل فشارهای آمریکا، از ابزارهای اقتصادی استفاده کند بدون آنکه به رویارویی نظامی یا سیاسی آشکار متوسل شود. درواقع، چین با این تصمیم، خاکهای کمیاب را از یک کالای صنعتی به یک دارایی ژئواستراتژیک تبدیل کرده است؛ مشابه همان نقشی که نفت در قرن بیستم برای قدرتهای تولیدکننده ایفا کرد.
در سطح ژئوپلیتیک، پیام چین روشن است: اگر آمریکا میتواند با قانون CHIPS، دسترسی پکن به فناوریهای ۱۴ نانومتری را محدود کند، چین نیز قادر است جریان مواد اولیهای را که برای ساخت همان تراشهها ضروری است، کنترل کند. بهعبارتی، این تصمیم نه صرفاً اقتصادی، بلکه نمایشی از تقارن راهبردی در جنگ فناوری است؛ جنگی که اکنون از کارخانههای تراشه به معادن نادر منتقلشده است.
در کوتاهمدت، دولتهای غربی و شرکتهای بزرگ فناوری احتمالاً بهدنبال تنوعبخشی به منابع خود خواهند رفت؛ از استرالیا تا آمریکا. واقعیت اما این است که ظرفیت پالایش و فرآوری خاکهای کمیاب خارج از چین هنوز بسیار محدود است و ایجاد زیرساختهای جایگزین به ۵ تا ۱۰ سال زمان نیاز دارد. درنتیجه، احتمال آتشبس در جنگ فناوری کاهش یافته و دورهای از تقابل بلندمدت، با محوریت زنجیرههای تأمین مواد حیاتی آغازشده است.
روشنساز کلام: مواد خام، سلاح جدید ژئوپلیتیک
در جهان پساتراشه، پکن نشان داد که تسلط بر مواد خام کمیاب، میتواند همان نقشی را در قرن بیستویکم ایفا کند که نفت در قرن بیستم ایفا کرد: ابزاری برای اعمال قدرت، مهار رقبا و بازتعریف قواعد جهانی. اگر ایالاتمتحده جنگ تراشهها را به امید مهار چین آغاز کرد، پکن اکنون جنگ عناصر را برای بازنویسی نظم فناوری جهان آغاز کرده است؛ جنگی خاموش، اما با پیامدهایی پرصداتر از هر نبرد اقتصادی دیگر.
تصمیم اخیر پکن برای تشدید کنترلهای صادراتی بر خاکهای کمیاب و فناوریهای مرتبط با فرآوری آنها، درست در آستانه دیدار احتمالی ترامپ و شی جینپینگ، معنایی فراتر از یک اقدام اقتصادی دارد. چین عملاً در حال استفاده از اهرم مواد خام حیاتی بهعنوان ابزار فشار سیاسی و اقتصادی است تا همزمان پیام قدرت و آمادگی برای مذاکره از موضع برابر را به واشنگتن ارسال کند.
گسترش محدودیتها به فناوریهای فرآوری، یعنی حرکت از کنترل منابع خام به مهار دانش و فرآیند تولید ارزشافزوده؛ همان نقطهای که غرب در آن به چین وابسته است. این تصمیم، بهویژه صنایع حساس را هدف گرفته: شرکتهای دفاعی غربی که برای تجهیزات نظامی به آهنرباهای نئودیمیومی و دیسپروزیمی نیاز دارند و تولیدکنندگان نیمههادی که بدون مواد نادر چینی، چرخه تولید تراشههای پیشرفتهشان مختل میشود. بهبیاندیگر، چین با دقت انتخاب کرده است که ضربه را نه به تجارت عمومی، بلکه به هسته فناوری قدرت غرب وارد کند.
این همزمانی با دیدار ترامپ و شی، تصادفی نیست. پکن درواقع به واشنگتن یادآور میشود که گفتوگو درباره تراشهها، تعرفهها و سرمایهگذاری، دیگر نمیتواند بدون لحاظ کردن نقش چین در زنجیره مواد حیاتی جهانی انجام شود. به زبان ژئوپلیتیک، پیام چین روشن است: «اگر آمریکا میتواند جریان فناوری را کنترل کند، ما نیز میتوانیم جریان ماده را مهار کنیم.»