ژئوپلیتیک نفت در مثلث واشنگتن، دهلی و مسکو

تاریخ : 1404/05/20
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
حقوق نفت و گاز حکمرانی جهانی
نمایش ساده

گزیده جستار: هند در آستانه یک تصمیم بنیادین قرار دارد. ادامه واردات نفت از روسیه، به معنای مقاومت در برابر فشارهای غرب و حفظ استقلال راهبردی است. در مقابل، عقب‌نشینی از این مسیر، شاید حمایت کوتاه‌مدت غرب را به همراه آورد، اما به بهای افزایش هزینه‌های انرژی، بی‌ثباتی تأمین و لطمه به زیرساخت‌های پالایشی خواهد بود.

اين نوشتار در تاريخ بیستم مردادماه ۱۴۰۴ در روزنامۀ ایران منتشر شد.

 

ژئوپلیتیک نفت

در مثلث واشنگتن، دهلی و مسکو

 

 

 

آمریکا چهارشنبه 15 مرداد در واکنش به ادامه خرید نفت روسیه توسط هند، دستور اجرایی اعمال ۲۵ درصد تعرفه اضافی بر هند را امضا کرد و به‌این‌ترتیب، تعرفه کالاهای هندی را دو برابر کرد و به ۵۰ درصد رسید. در متن این دستور دونالد ترامپ آمده است: «برای مقابله با وضعیت اضطراری ملی که در دستور اجرایی ۱۴۰۶۶ شرح داده‌شده است، من لازم و مناسب می‌دانم که بر واردات کالاهای هند که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم نفت روسیه را وارد می‌کنند، عوارض اضافی بر اساس ارزش آن‌ها وضع شود».

وزارت خارجه هند در همان روز و در واکنش به این تعرفه‌های 25 درصدی اضافه ترامپ، اعلام کرد: «آمریکا در روزهای اخیر واردات نفت هند از روسیه را هدف قرار داده است. ما پیش‌تر موضع خود را در خصوص این مسائل به‌طور شفاف بیان کرده‌ایم، ازجمله اینکه واردات ما بر اساس عوامل بازار و با هدف کلی تضمین امنیت انرژی 4/ 1 میلیارد نفر از مردم هند انجام می‌شود».

هند که طی دو دهه گذشته کوشیده بود با نوعی «متوازن‌سازی فعال» میان قدرت‌های بزرگ حرکت کند، اینک در نقطه تقاطع فشارهای فزاینده ژئوپلیتیکی قرارگرفته است. این کشمکش نشان می‌دهد که بشکه‌های نفت بیشتر از قبل، از صرفاً حامل انرژی به «واحدهای قدرت» بدل شده‌اند که می‌توانند جای اردوگاه‌های سیاسی را تعیین کنند.

1) آمریکا: تهدید تعرفه‌ای، سیاستی ناکارآمد یا چماقی برای اجبار؟

دستور اجرایی ترامپ مبنی بر اعمال ۲۵ درصد تعرفه اضافی بر هند به دلیل ادامه واردات نفت روسیه، یک اقدام تهاجمی است که فراتر از ابزارهای معمول دیپلماسی اقتصادی عمل می‌کند. چنین سیاستی، برخلاف ادعای مهار جنگ روسیه، می‌تواند به تشدید تنش‌ها و افزایش هزینه‌های انرژی در هند منجر شود و هم‌زمان، احتمال نزدیک شدن هند به مسکو را بیشتر سازد. علاوه بر این، اعمال تعرفه‌ها موجب می‌شود هند بیش‌ازپیش به منابع نفتی پرهزینه‌تر از آمریکا و خاورمیانه وابسته شود که پالایشگاه‌های آن با آن سازگاری کمتری دارند؛ موضوعی که می‌تواند نرخ بهره‌وری پالایشگاه‌ها را کاهش داده و قیمت سوخت داخلی را افزایش دهد.

آنچه در ظاهر یک تلاش برای مهار منابع مالی جنگ روسیه است، درواقع تلاشی است برای اعمال سیاست «تطبیق اجباری شرکا» با اهداف ژئوپلیتیک واشنگتن؛ مفهومی که با آموزه‌های نهادگرایانۀ نظم لیبرال بین‌الملل تناقض دارد. چنین رویکردی، بیش از آنکه هند را به شریکی قابل‌اعتماد نزدیک کند، به تقویت نگاه انتقادی نخبگان سیاسی و اقتصادی هند به نیت‌های ایالات‌متحده منجر شده است.

2) هند: هم‌گرایی استراتژیک یا وابستگی شکننده؟

پس از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین و اعمال تحریم‌های غرب علیه نفت و گاز مسکو، هند با اتخاذ سیاستی فرصت‌طلبانه، سهم نفت روسیه در واردات خود را به حدود ۳۵ درصد رساند. هند، با واردات بیش از ۲ میلیون بشکه در روز از روسیه تا سال ۲۰۲۵، به بزرگ‌ترین مشتری نفتی مسکو بدل شد. این واردات نه‌فقط سودآور بود، بلکه بخشی از راهبرد امنیت انرژی هند در برابر نوسانات بازار جهانی نیز تلقی می‌شد. این اقدام، در بطن خود نوعی بازمهندسی استراتژیک زنجیره تأمین انرژی بود که به پالایشگاه‌های دولتی هند؛ مانند IOC و BPCL، امکان می‌داد با نفت سنگین‌تر روسیه هماهنگ شوند و از مزایای قیمتی آن بهره‌مند شوند. بااین‌حال، این وابستگی اقتصادی، هند را در برابر فشارهای آمریکا آسیب‌پذیر ساخته است؛ چراکه توقف واردات نفت روسیه مستلزم بازنگری گسترده در قراردادهای بلندمدت، سازگارسازی پالایشگاه‌ها با پایه‌های متفاوت نفتی و افزایش هزینه‌های واردات است.

با وجود مواضع رسمی دولت هند مبنی بر تداوم واردات، گزارش‌ها از توقف خرید نفت روسی از سوی پالایشگاه‌هایی مانند Indian Oil Corp و HPCL حکایت دارد. این اقدام، نه‌فقط تحت تأثیر کاهش تخفیف‌ها، بلکه در پاسخ به پیچیدگی‌های بیمه‌ای، حمل‌ونقل و خطر تحریم‌های ثانویه آمریکا صورت گرفته است. شرکت‌های خصوصی مانند Nayara Energy که تحت کنترل Rosneft قرار دارد، هدف تحریم‌های تازه اتحادیه اروپا قرارگرفته‌اند؛ تحریم‌هایی که منجر به معطلی نفت‌کش‌ها در بنادر شده است. این روند نشان‌دهنده شکاف بین سیاست رسمی و واقعیات بازار و لزوم بازتعریف استراتژی انرژی هند است.

3) روسیه: خط لوله CPC و برگ برنده‌ای برای واکنش؟

روسیه با تهدید به مسدودسازی خط لوله استراتژیک (Caspian Pipeline Consortium) CPC که نفت قزاقستان را از مسیر خاک روسیه به بندر نووروسییسک در دریای سیاه منتقل می‌کند، اهرم قدرتمندی برای پاسخ به فشارهای غرب در اختیار دارد. حدود ۸۰٪ از صادرات نفت قزاقستان، معادل 4/ 1 تا 7/ 1 میلیون بشکه در روز، از طریق این خط انجام می‌شود که شرکت‌هایی مانند شورون و اکسون‌موبیل در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند. روسیه پیش‌تر نیز با استفاده از بهانه‌های زیست‌محیطی، فعالیت این خط را متوقف کرده بود. مسدودسازی دوباره، می‌تواند تا 5/ 3٪ از عرضه جهانی نفت را از بازار حذف کند و قیمت‌ها را به‌طور بالقوه از مرز ۹۰ دلار عبور دهد. این واکنش احتمالی روسیه، معادلات بازار جهانی نفت را بیش‌ازپیش پیچیده می‌کند و نمایانگر بازگشت نفت به جایگاه سنتی‌اش به‌عنوان ابزاری در بازی‌های قدرت است.

 

 

روشن‌ساز کلام: توازن نظم انرژی شکننده و دیپلماسی فشار

هند باید در این تقابل پیچیده بین تأمین منافع اقتصادی کوتاه‌مدت و حفظ استقلال استراتژیک بلندمدت، توازن دشواری بیابد؛ امری که آزمونی سخت برای دیپلماسی انرژی و سیاست خارجی این کشور محسوب می‌شود. سناریوی محتمل، آن است که آمریکا، با بهره‌گیری از تهدیدهای تعرفه‌ای، هند را به تعدیل واردات نفت از روسیه وادارد و هم‌زمان روسیه، با مسدودسازی خطوط صادراتی یا کاهش تخفیف‌ها، بر بازار فشار وارد کند. این تقابل، عملاً بازار نفت را به میدان نبرد نیابتی میان قدرت‌های بزرگ بدل می‌کند. در این چارچوب، نفت بار دیگر به ابزار «دیپلماسی تهدید» تبدیل‌شده است؛ همان‌گونه که در دوران بحران سوئز (1956)، تحریم نفتی عربی (1973)، یا تنش‌های خلیج‌فارس (دهه ۱۹۸۰) رخ‌داده بود. درحالی‌که اقتصاد جهانی با بحران‌های زنجیره‌ای (ازجمله رکود تورمی، ناامنی غذایی و گذار انرژی) دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، بازگشت به راهبردهای دهه‌های گذشته نه‌تنها کمکی به صلح نمی‌کند، بلکه ریسک بی‌ثباتی‌های جهانی را افزایش می‌دهد.

هند در آستانه یک تصمیم بنیادین قرار دارد. ادامه واردات نفت از روسیه، به معنای مقاومت در برابر فشارهای غرب و حفظ استقلال راهبردی است. در مقابل، عقب‌نشینی از این مسیر، شاید حمایت کوتاه‌مدت غرب را به همراه آورد، اما به بهای افزایش هزینه‌های انرژی، بی‌ثباتی تأمین و لطمه به زیرساخت‌های پالایشی خواهد بود. به نظر می‌رسد که دهلی‌نو باید راه سومی را دنبال کند: تنوع‌بخشی به واردات بدون قطع کامل نفت روسیه، تعامل هم‌زمان با غرب و شرق و پیگیری طرح‌هایی چون ایجاد بورس انرژی مستقل آسیایی. اگر چنین راهبردی به‌درستی دنبال شود، هند می‌تواند به‌جای یک قربانی ژئوپلیتیکی، به بازیگر مستقل و تنظیم‌گر توازن انرژی جهانی تبدیل شود.