نفت همچنان گروگان ژئوپلیتیک خاورمیانه است

تاریخ : 1404/04/21
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
حقوق نفت و گاز حکمرانی جهانی
نمایش ساده

گزیده جستار: تداوم بی‌ثباتی در خاورمیانه، به‌ویژه در صورت وقوع درگیری‌های مستقیم و تهدید مسیرهای حیاتی صادرات، می‌تواند تأثیرات بلندمدتی بر سرمایه‌گذاری، تولید و قیمت انرژی در جهان داشته باشد. در چنین شرایطی، کشورهای مصرف‌کننده باید به تنوع‌بخشی منابع انرژی و تولیدکنندگان نیز به تقویت دیپلماسی منطقه‌ای بیندیشند.

اين نوشتار در تاريخ بیست‌ویکم تیرماه ۱۴۰۴ در روزنامۀ اعتماد منتشر شد.

 

نفت همچنان گروگان ژئوپلیتیک خاورمیانه است

 

 

تحولات اخیر در خاورمیانه، به‌ویژه افزایش تنش‌ها میان ایران و اسرائیل و درگیری‌های جاری در نوار غزه، بار دیگر زنگ خطر را برای بازار جهانی نفت و بروز شوک‌ قیمت نفت دیگری به صدا درآورده است. از حملات به زیرساخت‌های حیاتی انرژی گرفته تا تهدید به بستن تنگه هرمز، مجموعه‌ای از رویدادهای ژئوپلیتیکی در حال شکل دادن به آینده بازار نفت و انرژی هستند.

مؤلفه غیرمنتظره یا حیرت‌آور تغییر در قیمت نفت، به‌عنوان شوک قیمت نفت شناخته می‌شود. با مقایسه انتظارات قیمت نفت با نتایج بعدی، ممکن است اندازه‌گیری مستقیمی از بزرگی شوک قیمت نفت به‌دست آورد (کریستین بومیستر و لوتز کیلیان، 2016). سال‌ها پیش، بحران نفتی سال‌۱۹۷۳، با آزاد شدن قیمت نفت در واکنش به عرضه و تقاضا، منجر به افزایش چهار برابری قیمت نفت وارداتی در طول سه ماه شد. این افزایش، باعث اعمال سقف قیمتی بر نفت داخلی و فرآورده‌های نفتی در برخی کشورها شد که به کمبود بنزین و صف‌‌‌‌های طولانی در پمپ‌بنزین‌‌‌‌ها انجامید. پیش از ۱۹۷۳، قیمت نفت توسط دولت تنظیم می‌شد که منجر به نوسانات شدید قیمت در پاسخ به شوک‌های عرضه ‌شد. با پایان یافتن تنظیم قیمت نفت در اوایل دهه‌۱۹۷۰ و وابستگی بیشتر به واردات نفت از خاورمیانه، قیمت نفت به آزادسازی کامل رسید. افزایش چهار برابری قیمت نفت در سال‌۱۹۷۴، به‌طور ساختاری، بازار نفت را متحول کرد و به شکل‌گیری بازار مدرن نفت امروزی منجر شد.

نوسانات قیمت نفت در دهه‌‌های اخیر به عواملی مانند شوک‌‌های تولید (رویدادهای سیاسی، اکتشافات جدید، فناوری)، تقاضای جهانی (چرخه‌های تجاری) و انتظارات بازار (ذخایر نفت) وابسته است. پیش‌بینی این نوسانات به‌دلیل غیرمنتظره بودن برخی تغییرات و دشواری مدل‌سازی عوامل تعیین‌کننده، چالش‌برانگیز است. در این یادداشت، مهم‌ترین پیامدهای کنونی و احتمالی بحران افزایش تنش‌ها میان ایران و اسرائیل بر بازار نفت را بررسی می‌شود.

۱) پیامدهای فوری بر بازار نفت

افزایش قیمت‌ها؛ واکنش سریع بازار به تنش‌ها: حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران در خردادماه ۱۴۰۴ منجر به جهش ۷ تا ۱۱ درصدی قیمت نفت شد. ایران با صادرات روزانه حدود ۲ میلیون بشکه، بازیگری کلیدی در اوپک محسوب می‌شود و اختلال در تولید یا صادرات آن بلافاصله اثر خود را بر بازار جهانی می‌گذارد. از سوی دیگر، پاسخ متقابل ایران با حمله به پایگاه‌های اسرائیلی و آمریکایی در منطقه و مطرح‌شدن تهدید بستن تنگه هرمز؛ مسیر عبور ۲۰ درصد نفت و ۲۵ درصد گاز مایع جهان، باعث افزایش ترس از کمبود عرضه در بازارهای جهانی شده است.

نوسان در بازارهای مالی و انرژی: هم‌زمان با تشدید درگیری‌ها، بازارهای مالی نیز دچار تلاطم شده‌اند. قیمت طلا افزایش یافته، ارزش بیت‌کوین سقوط کرده و سهام شرکت‌های هواپیمایی نظیر لوفت‌هانزا و ایرفرانس کاهش قابل‌توجهی را تجربه کرده‌اند. همچنین، پروازهای تجاری از فراز ایران، عراق، اردن و اسرائیل یا متوقف‌شده‌اند یا مسیر خود را تغییر داده‌اند. در همین حال، حملات به فاز ۱۴ پارس جنوبی و پالایشگاه فجر جم منجر به کاهش تولید گاز ایران تا ۱۲ میلیون مترمکعب در روز شد که بر قیمت‌های جهانی گاز نیز اثر گذاشت.

اخلال در زنجیره تأمین انرژی: توقف فعالیت میادین گازی اسرائیل، عرضه انرژی به مصر و اردن را مختل کرده است. به علاوه، ناامنی در مسیرهای حیاتی تجارت دریایی مانند خلیج‌فارس، دریای سرخ و کانال سوئز، هزینه بیمه نفت‌کش‌ها و کشتی‌های باری را افزایش داده و تهدیدی برای زنجیره تأمین جهانی است.

۲) چشم‌اندازهای آینده؛ دو سناریوی متضاد

سناریوی نخست تشدید درگیری‌ها و جهش قیمت‌ها: در صورت گسترش جنگ ایران و اسرائیل، به‌ویژه حمله به زیرساخت‌های نفتی یا مسدود شدن تنگه هرمز، قیمت نفت می‌تواند از سطح فعلی عبور کرده و به محدوده ۹۰ دلار یا حتی سه‌رقمی برسد. تحلیلگران هشدار می‌دهند که حتی یک اختلال چندروزه در عبور نفت‌کش‌ها از تنگه هرمز می‌تواند بحران انرژی جهانی ایجاد کند و تورم را به کشورهای مصرف‌کننده تحمیل کند. با وجود تشدید درگیری‌ها، عربستان و امارات اعلام کرده‌اند که درگیری‌های نظامی فعلاً تغییری در سیاست‌های عرضه نفت اوپک ایجاد نخواهد کرد. این کشورها با در اختیار داشتن ظرفیت مازاد تولید (۳ میلیون بشکه در عربستان و ۱ میلیون بشکه در امارات)، نقش مهمی در مهار شوک‌های احتمالی دارند، اما در عمل تاکنون نسبت به گسترش درگیری‌ها محتاطانه واکنش نشان داده‌اند.

سناریوی دوم تنش‌زدایی و بازگشت نسبی ثبات: در مقابل، آتش‌بس ۱۲ روزه اعلام‌شده در ژوئن ۲۰۲۵ که با وساطت آمریکا (به‌ویژه شخص دونالد ترامپ) حاصل شد، باعث کاهش قیمت نفت به حدود ۶۷ دلار شد. اگر مذاکرات هسته‌ای در عمان از سر گرفته شود و فضای دیپلماتیک تقویت شود، این امکان وجود دارد که بازار وارد فاز تثبیت شود؛ هرچند این روند، شکننده خواهد بود.

3) دورنمای بلندمدت؛ بی‌ثباتی پایدار و ریسک اعتباری

حتی در صورت کاهش درگیری‌های مستقیم، چشم‌انداز بی‌ثباتی در خاورمیانه در کوتاه‌مدت از بین نخواهد رفت. حملات نظامی به زیرساخت‌های انرژی، سرمایه‌گذاری خارجی را کاهش داده، هزینه‌های بیمه را افزایش داده و درنهایت منجر به تضعیف موقعیت مالی کشورها می‌شود.

به‌علاوه، حتی اگر برنامه هسته‌ای ایران آسیب ببیند، بعید است که به‌طور کامل متوقف شود و همین موضوع تنش‌های دائمی را در منطقه حفظ خواهد کرد. از منظر سرمایه‌گذاران، این وضعیت یعنی بازاری پرریسه با نوسانات مزمن.

 

 

روشن‌ساز کلام: ریسک‌های بالا، راهکارهای محدود

بازار نفت جهانی بار دیگر نشان داد که تا چه حد نسبت به تحولات خاورمیانه حساس و درعین‌حال پیچیده عمل می‌کند. این بازار، بیش از هر زمان دیگر، به تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه وابسته است. در شرایط فعلی، تنها راه واقعی برای ثبات نسبی در بازار، کاهش تنش‌ها از طریق دیپلماسی، تقویت امنیت دریایی در تنگه هرمز و تنوع‌بخشی به منابع انرژی است. در غیر این صورت، با هر جرقه نظامی، باید آماده شوک‌های قیمتی جدیدی باشیم.

تداوم بی‌ثباتی در خاورمیانه، به‌ویژه در صورت وقوع درگیری‌های مستقیم و تهدید مسیرهای حیاتی صادرات، می‌تواند تأثیرات بلندمدتی بر سرمایه‌گذاری، تولید و قیمت انرژی در جهان داشته باشد. در چنین شرایطی، کشورهای مصرف‌کننده باید به تنوع‌بخشی منابع انرژی و تولیدکنندگان نیز به تقویت دیپلماسی منطقه‌ای بیندیشند.