گزیده جستار: ژرار آرو؛ سفیر سابق فرانسه در آمریکا و سازمان ملل، میگوید: «با توجه به وقایع اخیر در خاورمیانه، من نگران رقابت بین اسرائیل و ترکیه هستم. در منطقهای که یک قدرت هستهای تا این حد از نیروی نظامی استفاده میکند، اگر من یک استراتژیست ترک بودم، فرضیه هستهای شدن برای مقابله با یک اسرائیل تهاجمی را در نظر میگرفتم.»
اين نوشتار در تاريخ پنجم تیرماه ۱۴۰۴ در روزنامۀ اعتماد منتشر شد.
هستهای شدن ترکیه؛ رؤیا یا ضرورت راهبردی؟
در فضای پرتنش خاورمیانه، رقابتهای ژئوپلیتیکی هرروز ابعاد تازهای به خود میگیرد. در این میان، پرسشی که گاه در محافل سیاسی و امنیتی آنکارا طنین میافکند آن است که آیا ترکیه باید به سلاح هستهای دست یابد تا موازنهای در برابر اسرائیل؛ تنها قدرت هستهای اعلامنشده منطقه، برقرار کند؟
ژرار آرو؛ سفیر سابق فرانسه در آمریکا و سازمان ملل، میگوید: «با توجه به وقایع اخیر در خاورمیانه، من نگران رقابت بین اسرائیل و ترکیه هستم. در منطقهای که یک قدرت هستهای تا این حد از نیروی نظامی استفاده میکند، اگر من یک استراتژیست ترک بودم، فرضیه هستهای شدن برای مقابله با یک اسرائیل تهاجمی را در نظر میگرفتم.»
اسرائیل با در اختیار داشتن حدود ۸۰ تا ۹۰ کلاهک هستهای (بر اساس برآورد منابع مستقل مانند SIPRI)، خود را در موقعیتی بازدارنده و راهبردی قرار داده است. هرچند تلآویو هرگز بهطور رسمی داشتن این سلاحها را تأیید یا تکذیب نکرده؛ اما بر کسی پوشیده نیست که این برتری هستهای نقشی تعیینکننده در معادلات امنیتی منطقه دارد. از این منظر، برخی در ترکیه بر این باورند که وجود یک «ابرقدرت کوچک هستهای» در منطقه، توازن قوا را بهشدت به ضرر آنکارا برهم زده و منجر به بیتعادلی راهبردی شده است.
ترکیه با توسعه صنایع دفاعی، برنامه فضایی و دخالتهای مستقیم یا نیابتی در بحرانهای سوریه، لیبی، قفقاز و شرق مدیترانه، نشان داده که در پی ارتقای جایگاه خود بهعنوان یک بازیگر مستقل و تأثیرگذار در نظام بینالملل است. از نگاه نخبگان امنیتی ترک، وابستگی به چتر هستهای ناتو بهتنهایی کافی نیست؛ بهویژه وقتی روابط آنکارا با واشنگتن با فراز و نشیبهای زیادی همراه شده است. رجب طیب اردوغان نیز بارها به «بیعدالتی هستهای» اشاره کرده و گفته است: «برخی کشورها میتوانند سلاح هستهای داشته باشند، ولی دیگران نه؟ من این را نمیپذیرم.» این سخنان، گرچه بهصراحت از برنامهای هستهای حمایت نمیکنند؛ اما نشاندهنده نارضایتی از نظم موجود جهانی است.
ترکیه عضو پیمان عدم اشاعه تسلیحات هستهای (NPT) است و توسعه چنین سلاحهایی تخطی از تعهدات بینالمللی آن خواهد بود. خروج از این پیمان میتواند به انزوای دیپلماتیک، تحریمهای سنگین و حتی فشارهای نظامی از سوی غرب منجر شود. از سوی دیگر، درحالیکه اسرائیل توان هستهای خود را عمدتاً برای بازدارندگی در برابر تهدیدهای وجودی حفظ کرده، هیچ نشانهای از خصومت مستقیم هستهای میان تلآویو و آنکارا وجود ندارد؛ بنابراین، توسعه زرادخانه هستهای در ترکیه با هدف «مقابله با اسرائیل» بیش از آنکه یک ضرورت راهبردی جلوه کند تا این لحظه بیشتر ناشی از دغدغههای حیثیتی و رقابت نمادین منطقهای تلقی خواهد شد.
با آنکه میل به موازنهسازی در برابر قدرتهای هستهای منطقه قابلدرک است؛ اما پیگیری تسلیحات هستهای برای ترکیه در شرایط کنونی نهتنها فاقد توجیه امنیتی روشن است، بلکه هزینههای سنگین حقوقی، اقتصادی و دیپلماتیک برای آنکارا در پی خواهد داشت. در این میان، عقلانیت راهبردی ایجاب میکند که ترکیه، بهجای دنبال کردن یک مسابقه پرمخاطره هستهای، مسیرهای مؤثرتر و کمهزینهتری برای ارتقای جایگاه خود در منطقه برگزیند. ترکیه میتواند از مسیرهای دیگر، مانند تقویت توان موشکی، گسترش صنایع پهپادی و دیپلماسی فعال در نهادهای منطقهای و بینالمللی، قدرت بازدارندگی خود را افزایش دهد. همچنین، حفظ تعادل در روابط با ناتو و جهان اسلام، ترکیه را از انزوای احتمالی ناشی از پیگیری گزینه هستهای دور نگه میدارد.