تشدید جنگ‌های تجاری گازی

تاریخ : 1404/01/26
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
حقوق نفت و گاز حکمرانی جهانی
نمایش ساده

گزیده جستار: شاید حتی سرسخت‌ترین طرفداران تجارت آزاد هم چنین سناریویی را پیش‌بینی نکنند؛ اما با احتمال زیاد در زمانۀ بازگشت دوباره ترامپ به قدرت، تشدید جنگ‌های تجاری گازی اهمیت زیادی پیدا خواهد کرد. شاید اختلاف‌نظرهای پیرامون آن اتحاد محکم بین صنعت انرژی و دولت ترامپ را فروبپاشد.

اين نوشتار در تاريخ بیست‌وششم فروردین‌ماه ۱۴۰4 در هفته‌نامۀ آفتاب حقوقی منتشر شد.

 

تشدید جنگ‌های تجاری گازی

 

 

شاید حتی سرسخت‌ترین طرفداران تجارت آزاد هم چنین سناریویی را پیش‌بینی نکنند؛ اما با احتمال زیاد در زمانۀ بازگشت دوباره ترامپ به قدرت، تشدید جنگ‌های تجاری گازی اهمیت زیادی پیدا خواهد کرد. شاید اختلاف‌نظرهای پیرامون آن اتحاد محکم بین صنعت انرژی و دولت ترامپ را فروبپاشد.

عبارت «جنگ تجاری گازی» به رقابت‌ها و تنش‌هایی اشاره دارد که میان کشورها بر سر منابع گاز طبیعی، صادرات، قیمت‌گذاری، مسیرهای انتقال و بازارهای مصرف به وجود می‌آید. این نوع جنگ می‌تواند هم اقتصادی باشد و هم ابعاد ژئوپلیتیکی داشته باشد. برخی از مهم‌ترین نمونه‌ها و عوامل در جنگ تجاری گازی عبارت‌اند از: (1) رقابت بر سر بازار اروپا: روسیه، قطر، آمریکا و کشورهای دیگر سعی دارند بازار اروپا را برای صادرات گاز طبیعی مایع‌شده در اختیار بگیرند. جنگ اوکراین این رقابت را تشدید کرد و باعث شد اروپا به دنبال جایگزینی برای گاز روسیه بگردد. (2) خطوط لوله استراتژیک: پروژه‌هایی مانند نورد استریم، ترک‌استریم، تاپ (TAP) و خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند، نه فقط اقتصادی بلکه ابزارهای قدرت سیاسی هستند. (3) تحریم‌ها و سیاست‌ها: تحریم‌های آمریکا علیه صادرات انرژی ایران و روسیه و در مقابل تلاش این کشورها برای دور زدن تحریم‌ها، بخشی از جنگ تجاری گازی است. (4) رقابت آمریکا و قطر با روسیه: ایالات‌متحده و قطر با صادرات گاز طبیعی مایع‌شده به دنبال کاهش وابستگی کشورهای دیگر به گاز خط لوله روسیه هستند.

در حال حاضر آمریکا یک ابرقدرت صادرکننده گاز است. پیشرفتی که بازار جهانی انرژی را به‌طور کامل دگرگون کرد. انقلاب شیل در دهه‌های اخیر تحولی اساسی در صنعت انرژی جهانی به وجود آورده است. این تغییرات عمدتاً به‌واسطه فناوری‌های نوینی مانند شکست هیدرولیکی و حفاری افقی در استخراج منابع هیدروکربنی از لایه‌های شیل بوده‌اند که به ایالات‌متحده این امکان را دادند که به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت و گاز در جهان بدل شود. این انقلاب نه‌تنها بازارهای انرژی را متحول کرده، بلکه تأثیرات ژئوپلیتیک، اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای نیز به همراه داشته است. انقلاب شیل با استفاده از تکنیک شکست هیدرولیکی آغاز شد. این تکنیک را که در آن آب، ماسه و مواد شیمیایی به سنگ‌های زیرزمینی تزریق می‌شود تا گاز آزاد شود، در دهه ۱۹۸۰ جرج پی. میچل توسعه داد. این فرآیند پس از موفقیت در تگزاس، به‌سرعت گسترش یافت. با افزودن فناوری حفاری افقی، استخراج منابع انرژی از لایه‌های شیل به‌ویژه در میادین نفتی عظیم مانند میدان پرمین در تگزاس، امکان‌پذیر شد. این توسعه فناوری در اواخر دهه ۲۰۰۰، تولید نفت از لایه‌های شیل را به یکی از ارکان اصلی تأمین انرژی ایالات‌متحده تبدیل کرد. یکی از مهم‌ترین آثار اقتصادی انقلاب شیل، کاهش وابستگی ایالات‌متحده به واردات انرژی بود. با افزایش تولید داخلی نفت و گاز، تراز تجاری آمریکا بهبود یافت و هزینه‌های انرژی برای صنایع کاهش پیدا کرد. این امر به رشد اقتصادی و ایجاد میلیون‌ها شغل انجامید. برای نمونه، کاهش هزینه‌های گاز طبیعی، سرمایه‌گذاری‌های جدید در صنایع تولیدی را تشویق کرد و آمریکا را در موقعیت رقابتی در بازار جهانی قرار داد. همچنین، رشد صنعت شیل موجب رونق مشاغل در مناطق نفت‌خیز مانند تگزاس و داکوتای شمالی شده و اقتصاد محلی این مناطق را متحول کرد.

انقلاب شیل چالش‌هایی نیز به همراه داشته است. عملیات شکست هیدرولیکی به دلیل مصرف بالای آب و خطر آلودگی منابع آب زیرزمینی، نگرانی‌های زیست‌محیطی ایجاد کرده است. این فرآیند همچنین باعث انتشار گازهای گلخانه‌ای و لرزه‌های زمین‌ساختی در برخی مناطق شده است. از سوی دیگر، فشارهای اجتماعی ناشی از توسعه میادین شیل در مناطق روستایی آمریکا نیز اعتراضات محلی را برانگیخته است. صادرات LNG یکی از دستاوردهای کلیدی انقلاب شیل بوده است. با تبدیل ایالات‌متحده به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان LNG در جهان، این کشور توانسته روابط تجاری خود را با کشورهای آسیایی و اروپایی گسترش دهد. این تحولات، موقعیت آمریکا را به‌عنوان یک تأمین‌کننده کلیدی انرژی در بازار جهانی تقویت کرده و درعین‌حال، بازارهای جهانی گاز را دگرگون کرده است.

آینده انقلاب شیل به چند عامل وابسته است. پیشرفت‌های فناوری، مانند بهبود بهره‌وری انرژی و کاهش هزینه‌های تولید، فرصت‌های جدیدی برای رشد این صنعت فراهم کرده‌اند. بااین‌حال، فشارهای زیست‌محیطی و قوانین سخت‌گیرانه‌تر ممکن است رشد این صنعت را محدود کنند. با توجه به این مسائل، آینده انقلاب شیل همچنان وابسته به تعادل میان توسعه اقتصادی و رعایت معیارهای محیط‌زیستی خواهد بود. درمجموع، انقلاب شیل نه‌تنها به‌عنوان یک تحول اقتصادی و ژئوپلیتیک مهم در تاریخ ایالات‌متحده شناخته می‌شود، بلکه نقش آن در سطح جهانی نیز قابل‌توجه است. این انقلاب، هم‌زمان با چالش‌هایی که برای محیط‌زیست و جوامع محلی به همراه دارد، راه را برای تحولی گسترده در صنعت انرژی و سیاست‌های جهانی هموار کرده است.

از دیدگاه ژئوپلیتیک، انقلاب شیل باعث افزایش استقلال انرژی ایالات‌متحده شد. پیش‌ازاین، آمریکا برای تأمین نفت خود به کشورهای خاورمیانه وابسته بود، اما با افزایش تولید داخلی، نفوذ سازمان‌های صادرکننده نفت مانند اوپک کاهش یافت. این تغییرات به آمریکا این امکان را داد که در سیاست‌های خارجی خود مانند تحریم‌های اقتصادی علیه کشورهای تولیدکننده نفت، همچنان با اطمینان عمل کند. افزون بر این، صادرات گاز طبیعی مایع به کشورهای اروپا و آسیا به آمریکا این توانایی را داد که نقش مهمی در تأمین انرژی جهانی ایفا کند و وابستگی کشورهای اروپایی به گاز روسیه را کاهش دهد.

 

 

فروش گاز طبیعی آمریکا در سال گذشته چهار برابر میزان فروش آن در سال 2015 بود. این افزایش عمدتاً از صادرات‌ محموله‌های گاز مایع ناشی می‌شود. ازآنجاکه گاز مایع برای انتقال به خطوط لوله نیاز ندارد می‌توان آن را در سرتاسر جهان به فروش رساند. آقای ترامپ هم وعده داده است که محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی رئیس‌جمهور جو بایدن در تائید تأسیسات جدید صادرات گاز مایع را بردارد. همچنین، آقای ترامپ اعمال تعرفه‌های گسترده برای تمام واردات را آغاز کرده است. اکثر محموله‌های صادراتی گاز مایع آمریکا به مناطقی ارسال می‌شوند که با آمریکا مازاد تجاری دارند، بنابراین هدف برنامه حمایت‌گرایی رئیس‌جمهور قرار می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال، کره جنوبی شش درصد و ژاپن هفت درصد از صادرات گاز مایع آمریکا را می‌خرد. چین نیز سال 2024 چهار درصد از صادرات آمریکا را خریداری نموده است. این بار اما اروپا بزرگ‌ترین منطقه مناقشه‌ انرژی خواهد بود. سال 2024 بیش از نیمی از صادرات گاز مایع آمریکا به مقصد اروپا روانه شد. این سهم در سال 2021 کمتر از یک‌چهارم بود. سهم صادرات آمریکا به اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 و کاهش جریان انرژی روسیه به‌سرعت بالا رفت.  به نظر می‌رسد که آمریکا در این جنگ تجاری با اروپا دست بالا را داشته باشد. خاطره تلخ اروپا از اوج‌گیری قیمت انرژی در سال 2022 و تمایل رهبران آن به کاهش واردات از روسیه مانع از اتخاذ موضع سخت‌گیرانه علیه ترامپ می‌شود. خانم اورسولا فن درلاین؛ رئیس کمیسیون اروپا، حتی پیشنهاد کرده که اروپا گاز مایع بیشتری از آمریکا بخرد. او امیدوار بود که اروپا با این اقدام از گزند تعرفه‌ها مصون بماند؛ اما احتمالاً این محاسبات در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ به هم خواهد خورد.

پیش‌بینی می‌شود بین سال‌های 2025 و 2028 بزرگ‌ترین موج عرضه گاز مایع به بازارهای جهانی برسد. علاوه بر آمریکا، تأسیسات جدید صادرات گاز مایع در کانادا، قطر و آفریقا برپا خواهند شد. وجود عرضه‌کنندگان جدید به شرکای تجاری آمریکا امکان می‌دهد تا آسان‌تر به تهدید و اعمال تعرفه‌های تلافی‌جویانه روی‌آورند. هم‌زمان اشتهای اروپا برای گاز طبیعی کمتر می‌شود. بنگاه پژوهشی موسسه تحلیل مالی و اقتصادی انرژی می‌گوید که بین سال‌های 2023 تا 2030 تقاضا برای گاز طبیعی 11 درصد کاهش می‌یابد. بخشی از این تحول به خاطر گذار به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر رخ می‌دهد. درنتیجه انتظار می‌رود که قیمت گاز طبیعی در اروپا تا پایان سال 2026 از 45 به 25 یورو در هر مگاوات‌ساعت برسد. اگر قیمت گاز کاهش یابد و آمریکا نیز هدف تعرفه‌های اروپا قرار گیرد صادرکنندگان آمریکایی نمی‌توانند خریداران دیگری پیدا کنند. بخش‌هایی از جهان درحال‌توسعه از قبیل هند می‌توانند خریداران بالقوه باشند؛ اما طبق برآورد آژانس بین‌المللی انرژی باید بهای گاز مایع به 14 دلار در هر مگاوات‌ساعت برسد تا بتواند با زغال‌سنگ رقابت کند. این مبلغ نصف قیمتی است که می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های این حوزه را سودآور نگه دارد.

اگر پیش‌بینی‌های مربوط به فراوانی گاز درست از آب درآیند جنگ‌های تجاری آینده این صنعت را تیره خواهند کرد. در این صورت برخی از سرسخت‌ترین طرفداران آقای ترامپ آزرده‌خاطر می‌شوند.