تأثیر انقضای پیمان پترودلار بر ژئوپلیتیک جهانی

تاریخ : 1403/04/12
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
حقوق نفت و گاز حکمرانی جهانی
نمایش ساده

گزیده جستار: پوتین در سال 2011 گفت: «گاهی اوقات به نظرم می‌رسد که آمریکا به متحد نیاز ندارد، به دست‌نشانده نیاز دارد». به نظر می‌رسد برای عربستان نیز این رویکرد آمریکا به‌آسانی گذشته، قابل‌تحمل نیست.

اين نوشتار در تاريخ دوازدهم تیرماه 1403 در هفته‌نامۀ حقوقی روزنامۀ آفتاب یزد منتشر شد.

 

تأثیر انقضای پیمان پترودلار بر ژئوپلیتیک جهانی

 

 

 

پیمان ۵۰ ساله «پترودلار» یا «دلار نفتی» (قیمت‌گذاری و معاملۀ نفت فقط با دلار) مابین آمریکا و عربستان سعودی که در تاریخ 8 ژوئن 1974 (18 خرداد 1353) بین دو کشور امضاء گردیده بود در ۹ ژوئن ۲۰۲۴ (20 خرداد 1403) به پایان رسید و ریاض از تمدیدآن خودداری کرد. عربستان سعودی ازاین‌پس نفت را به‌جای دلار آمریکا با چندین ارز ازجمله یورو، ین و یوآن به فروش خواهد رساند. ریشه این توافق به دهه ۱۹۷۰ بازمی‌گردد که مدت کوتاهی پس از فاصله گرفتن ایالات‌متحده از استاندارد طلا به دنبال توافقی بین ایالات‌متحده و عربستان سعودی به امضا رسید که پیامدهای گسترده‌ای برای اقتصاد جهانی به همراه داشت.

دلار نفتی نتیجه تلاش‌های ایالات‌متحده برای تضمین دسترسی به نفت غرب آسیا و همچنین افت ارزش دلار در اوایل دهه ۱۹۷۰ است. در سال ۱۹۷۴، دلار آمریکا در وضعیت نامطمئنی قرار داشت. در سال ۱۹۷۱، به دلیل هزینه‌های بی‌رویه جنگ و برنامه‌های رفاه داخلی، ایالات‌متحده دیگر نمی‌توانست قیمت جهانی طلا را مطابق با سیستم برتون وودز حفظ کند بنابراین ارزش دلار در رابطه با طلا کاهش یافت. همچنین عرضه دلار به‌عنوان تأثیر جانبی رشد کسری بودجه، افزایش یافت تا دولت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی اعتماد خود به دلار را از دست بدهند. در واکنش به این تحولات، ریچارد نیکسون اعلام کرد که ایالات‌متحده سیستم برتون وودز را کنار خواهد گذاشت. با این تصمیم، نرخ دلار شروع به شناور شدن در برابر سایر ارزها کرد، به‌طوری‌که کاهش ارزش دلار می‌توانست اعتماد به دلار را بازگرداند. علاوه بر این، ایالات‌متحده هیچ تلاشی برای مهار هزینه‌های کسری انجام نداد؛ بنابراین ایالات‌متحده باید به یافتن راه‌هایی برای کاهش بدهی‌های دولتی بدون افزایش نرخ بهره ادامه دهد. در سال ۱۹۷۴، جریان سیل دلار از ایالات‌متحده به عربستان سعودی، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت، راه‌حلی را ارائه کرد. نیکسون توافق کرد که ایالات‌متحده در ازای خرید نفت عربستان سعودی، کمک‌های نظامی و تجهیزات سعودی را نیز تأمین می‌کند و در مقابل، سعودی‌ها از دلارهای خود برای خرید اوراق خزانه آمریکا و کمک به تأمین مالی کسری بودجه آمریکا استفاده خواهند کرد. ازنقطه‌نظر مالی، احتمالاً این نتیجه برد-برد باشد، یعنی سعودی‌ها در برابر دشمنان ژئوپلیتیکی خود حمایت می‌شوند و ایالات‌متحده مکان جدیدی برای تخلیه مقادیر زیادی از بدهی‌های دولتی را پیدا خواهد کرد. علاوه بر این، سعودی‌ها می‌توانند دلارهای خود را در سرمایه‌گذاری‌های نسبتاً مطمئن و قابل‌اعتماد در ایالات‌متحده پارک کنند که به «بازیافت دلارهای نفتی» معروف شد. درواقع، ایالات‌متحده با هزینه نفت، تقاضای جدیدی برای بدهی و دلار آمریکا ایجاد کرد. با گذشت زمان و به لطف تسلط عربستان سعودی در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، چیرگی دلار به‌کل اوپک تعمیم یافت؛ یعنی دلار ارز ترجیحی برای خرید نفت در سراسر جهان شد. پیمان دلار نفتی در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اهمیت ویژه‌ای داشت؛ چون عربستان و کشورهای اوپک بیش از اکنون کنترل تجارت نفت را در اختیار داشتند. همچنین منافع ایالات‌متحده را به منافع سعودی پیوند داد و دشمنی ایالات‌متحده را با رقبای سنتی سعودی مانند ایران تشدید کرد.

با این حال، از نظر نقش اقتصادی، دلار نفتی همیشه نوعی «یورودلار» بوده است. یورودلارها، دلارهای آمریکا هستند که در حساب‌های سپرده مدت‌دار در بانک‌های خارج از ایالات‌متحده یا حتی سپرده دلاری که توسط یک بانک خارجی در ایالات‌متحده نگهداری می‌شود؛ بنابراین هیچ ارتباطی با واحد پول یورو ندارد و محدود به دلارهای موجود در اروپا نیست؛ یعنی سپرده‌های دلاری هستند که مشمول مقررات مشابه دلارهای ایالات‌متحده نیستند که توسط بانک‌های آمریکایی نگهداری و یا توسط FDIC (شرکت بیمه سپرده‌های فدرال) تضمین می‌شوند. مبادلات یورودلار بسیار زیاد بوده اگرچه تعیین مقدار دقیق آن دشوار است. یک برآورد دارایی‌های یورودلار را حدود ۱۲ تریلیون دلار تخمین می‌زند. باید توجه داشت که کل دارایی‌های بانک‌های ایالات‌متحده حدود ۲۲ تریلیون دلار است؛ به‌عبارت‌دیگر، بانکداری دلاری خارج از کشور حدود نیمی از کل ایالات‌متحده است؛ بنابراین، اقتصاد یورودلار بسیار بزرگ بوده و این «منطقه دلاری» نیز جزء کلیدی بسیاری از اقتصادهای پیشرو جهان است؛ چون نیمی یا بیشتر اقتصاد جهان در آن منطقه قرار دارد. در مقابل، در سال ۲۰۲۰ تجارت سالانه دلارهای نفتی کمتر از 5/ 3 تریلیون دلار بود. البته این رقم ناچیز نیست؛ اما کاهش قابل‌توجه در این مقدار باعث ریزش تقاضای جهانی برای دلار نخواهد شد. بااین‌وجود، می‌توان نتیجه گرفت که پایان دلار نفتی بخشی از روند بزرگ‌تر و مهم‌تر دور شدن از دلار است. اندازه نسبی بازار یورودلار از سال ۲۰۰۸ کاهش یافته و از اوج خود یعنی ۸۷ درصد اندازه سیستم بانکی ایالات‌متحده به زیر ۶۰ درصد کاهش یافته است. در همین حال، سهم دلار آمریکا در ذخایر بانک‌های مرکزی خارجی کاهش یافته و از ۷۱ درصد بیست سال پیش به ۶۰ درصد کنونی رسیده که پایین‌ترین سطح در ۲۵ سال اخیر است. باید در نظر داشت که اخیراً روسیه، چین و هند نیز متمایل به رهایی اقتصاد جهانی از دلار هستند.

در تاریخ مالی جهان، تنها تعداد کمی از قراردادها به‌اندازه پیمان پترودلار برای اقتصاد ایالات‌متحده منفعت داشته است. واژه «پترودلار» یا «دلار نفتی» به نقش دلار آمریکا به‌عنوان ارز مرجع معاملات نفت خام در بازار جهانی اشاره دارد. قرارداد پترودلار که پس از بحران نفتی ۱۹۷۳ منعقد شد، عربستان را ملزم می‌کرد که صادرات نفت خود را منحصراً به دلار آمریکا بفروشد و مازاد درآمد نفتی خود را در اوراق قرضه دولتی ایالات‌متحده سرمایه‌گذاری کند. در مقابل، ایالات‌متحده متعهد شد از کشور پادشاهی حمایت و حفاظت نظامی کند. این توافق برای هردو کشور منفعت داشت: ایالات‌متحده به یک منبع پایدار نفتی و به بازاری برای بدهی خود دست‌یافت، درحالی‌که عربستان سعودی امنیت اقتصادی و عمومی خود را تضمین می‌کرد. به لطف این توافق، عربستان سعودی تسلیحات آمریکایی را دریافت کرد و با دلار نفتی وضعیت ارز ذخیره جهانی خود را ارتقاء داد. این واقعیت که نفت تنها به دلار آمریکا فروخته شود، دارای اهمیتی فراتر از مقوله‌های نفت و امور مالی بود. این توافق ۵۰ ساله پیامد‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی قابل‌توجهی داشته است که به‌عنوان یک کاتالیزور در شکل دادن به بازار جهانی انرژی و تأثیرگذاری بر روابط بین‌الملل عمل کرد. با این الزام که نفت باید به دلار آمریکا (DXY) فروخته شود، این توافق جایگاه دلار را به‌عنوان ارز ذخیره جهانی تقویت کرد که به‌نوبه خود تأثیر عمیقی بر اقتصاد ایالات‌متحده گذاشت. تقاضای جهانی دلار برای خرید نفت به قوی ماندن ارز کمک کرده و واردات را برای مصرف‌کنندگان آمریکایی نسبتاً ارزان نمود. علاوه بر این، هجوم سرمایه خارجی به اوراق قرضه خزانه‌داری ایالات‌متحده منجر به نرخ بهره پایین و بازار خرید اوراق قرضه به‌شدت رواج یافت. دیوید رایت؛ نویسنده پرفروش و مدیر سرمایه گذاری، در کتاب خود «آتش بازی وضعیت روحی» که به تازگی منتشر شده (دسامبر ۲۰۲۳) استدلال می کند که قدرت دلار یک عامل کلیدی در استانداردهای بالای زندگی در ایالات‌متحده است. رایت توضیح می‌دهد که دلیل اینکه مردم در ایالات‌متحده از استاندارد زندگی بالایی که از آن برخوردارند، لذت می‌برند، قوی بودن  دلار است. رایت سپس توضیح می‌دهد که این قدرت تا حدی ناشی از اعتماد به اقتصاد ما «و این واقعیت است که بدون دلار آمریکا نمی‌توان انرژی خریداری کرد.»

با این اوصاف، سلطه دلارهای نفتی می‌تواند با بزرگ‌ترین چالش خود مواجه شود. این خروج تدریجی با پایان پیمان آمریکا و عربستان سعودی در ۹ ژوئن ۲۰۲۴ (20 خرداد 1403) و عدم تمدید آن عواقب گسترده‌ای در بر خواهد داشت؛ زیرا می‌تواند نظم مالی جهانی را مختل کند. تغییر دینامیک قدرت در بازار نفت یک عامل حیاتی در این روند است. ظهور منابع انرژی جایگزین مانند انرژی‌های تجدیدپذیر و گاز طبیعی، وابستگی جهان به نفت را کاهش داده است. علاوه بر این، ظهور کشورهای جدید تولیدکننده نفت مانند برزیل و کانادا، سلطه سنتی خاورمیانه را به چالش کشیده است. انقضای دلار نفتی می‌تواند دلار آمریکا و درنتیجه بازارهای مالی آمریکا را تضعیف کند. اگر قیمت نفت به ارزی غیر از دلار اعلام شود، این امر می‌تواند منجر به کاهش تقاضای جهانی برای دلار گردد که به‌نوبه خود می‌تواند تورم بالاتر، نرخ بهره بالاتر و بازار اوراق قرضه ضعیف‌تر در ایالات‌متحده را به دنبال داشته باشد.

بنیاد هریتیج، موسسه تحقیقات استراتژیک آمریکایی، تحریم‌های بین‌المللی ایالات‌متحده را عامل تضعیف نقش دلار معرفی کرد. پیترسنت اونگه؛ اقتصاددان این بنیاد و همکار موسسه میزس، خاطرنشان کرد که درنتیجه تحریم‌های بی‌سابقه آمریکا علیه روسیه که به‌عنوان تلافی عملیات ویژه ولادیمیر پوتین در اوکراین طراحی شد، کشورهای دوست از برزیل تا عربستان سعودی مجبور شدند از دلار فاصله بگیرند و به آغوش ائتلاف ضدآمریکایی بریکس افتادند. به دلیل افزایش فشار چین، سهم دلار در تجارت جهانی در حال کاهش است. امروزه تنها 40 درصد تجارت جهانی با دلار انجام می‌شود، درحالی‌که ده سال پیش این رقم 52 درصد بود. بن استیل؛ مدیر اقتصاد بین‌الملل در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا معتقد است که تحریم‌های آغازشده توسط واشنگتن مشکلات اقتصادی برای سایر کشورها ایجاد کرد و آن‌ها را مجبور کرد تعامل با سیستم مالی ایالات‌متحده را کاهش دهند. استیل هشدار می‌دهد که بزرگ‌ترین تهدید برای تسلط دلار نه از جایگزین‌های رقابتی؛ بلکه از سوی خود دولت ایالات‌متحده است.

انقضای پیمان دلار نفتی نشان‌دهنده تغییر قابل‌توجهی در پویایی قدرت جهانی است. این امر  نفوذ فزاینده  کشورهای نوظهور و چشم‌انداز  در حال تغییر بازار انرژی را آشکار می‌سازد.  هرچند که تأثیر کامل این تغییر هنوز مشهود نیست‌؛ ولی سرمایه‌گذاران حداقل باید آگاه باشند که نظم مالی جهانی در سطح کلان در حال ورود به عصر جدیدی است و سلطه دلار آمریکا دیگر تضمینی ندارد. از نظر اریک تسوسه این امر احتمالاً مهم‌ترین خبر در دهه‌های اخیر است که نه‌تنها می‌تواند دلار را به خطر اندازد؛ بلکه می‌تواند به معنای پایان امپراتوری ایالات‌متحده باشد. ازاین‌پس اوراسیا، بزرگ‌ترین قاره جهان و مرکز جدید اقتصادی جهانی خواهد بود که اروپا، به‌استثنای روسیه، هنگامی‌که اوباما، رئیس‌جمهور نو محافظه‌کار ایالات‌متحده، اوکراین را در یک کودتای خونین در سال ۲۰۱۴ به چنگ خود درآورد آن را رها کرد و به مسائل داخلی ایالات‌متحده چسبید. آغاز جنگ اوکراین با هدف کشاندن روسیه به دامی بود تا سلاح‌های هسته‌ای آمریکا را در فاصله ۳۰۰ مایلی کرملین مستقر سازد که روسیه نهایتاً در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ از آن جلوگیری کرد. اوراسیا جهان را در اتحاد جدید ضد امپریالیستی بین چین و روسیه، در رأس ائتلاف ضد امپریالیستی حتی بزرگ‌تری؛ یعنی  بریکس، رهبری خواهد کرد.

چندی پیش رئیس‌جمهور ولادیمیر پوتین در مجمع بین‌المللی اقتصادی سن‌پترزبورگ دلارزدایی را اعلام کرد. به گفته رهبر روسیه، روبل اکنون حدود 40 درصد از مبادلات صادرات و واردات این کشور را تشکیل می‌دهد. در همین حال، خود اقتصاد ایالات‌متحده از افزایش تورم، نرخ بالای وام مسکن و بی‌ثباتی در بازار کار، رنج می‌برد. در اوت 2023، آژانس رتبه‌بندی فیچ رتبه اعتباری این کشور را از AAA به AA+ کاهش داد. به گفته مجله فرچون، یک‌سوم آمریکایی‌ها معتقدند که فروپاشی اقتصادی به معنای نابودی کل کشور است. اگرچه دولت بایدن همچنان اصرار دارد که اقتصاد «قوی» است، کشورهای دیگر از چشم‌انداز دلارزدایی آگاه می‌باشند. یوفن لی؛ اقتصاددان، نوشت که دلارزدایی را نمی‌توان متوقف کرد. پایان دلار نفتی قدرت پول آمریکا را از بین می‌برد. زمانی که دارندگان خارجی دلار آمریکا، شروع به بازگرداندن این پول کنند، تورم در ایالات‌متحده بیش‌ازپیش افزایش خواهد یافت. بریکس به گسترش خود ادامه می‌دهد و دلار نه‌تنها ارزش خود، بلکه شأن و حیثیت خود را نیز از دست می‌دهد. درنتیجه، بیم آن وجود دارد که شکوفایی آمریکایی زیر گیوتین قرار گیرد.

پوتین در سال 2011 گفت: «گاهی اوقات به نظرم می‌رسد که آمریکا به متحد نیاز ندارد، به دست‌نشانده نیاز دارد». به نظر می‌رسد برای عربستان نیز این رویکرد آمریکا به‌آسانی گذشته، قابل‌تحمل نیست. درمجموع، رویگردانی عربستان از دلار نفتی این تغییرات ژئوپلیتیکی را بزرگ‌تر خواهد کرد و اگرچه تهدیدی برای استاندارد زندگی آمریکایی است؛ اما برای پایان دادن به نقش دلار کافی نیست. باید توجه داشت که پوند استرلینگ پس از سقوط خود از جایگاه نخست خود به‌عنوان ارز ذخیره جهانی ترجیحی، وجود خود را از دست نداد، اما قدرت آن بسیار کاهش یافت. اکنون به نظر می‌رسد دلار نیز در همین مسیر حرکت می‌کند.