گزیده جستار: مقامات آمریکایی میگویند میخواهند با استفاده از «حیاطی کوچک با حصارهای بزرگ» (Small Yard and High Fence) از خود در برابر چین محافظت کنند؛ اما اگر درک آشکار از بده بستانهای مربوط به تعرفهها و محدودیتها نداشته باشند این خطر وجود دارد که هر موضوع امنیتی حیاط را بزرگتر و حصارها را بلندتر کند.
اين نوشتار در تاريخ چهارم مهرماه ۱۴۰۲ در هفتهنامه حقوقی روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
مقررات جدید سرمایهگذاری خارجی آمریکا:
حیاطی کوچک با حصارهای بزرگ
در تقویم تکنولوژی رویدادهای بسیار کمی هستند که بتوانند بهاندازه معرفی و عرضه جدیدترین مدل آیفون، جنجال و هیاهو به پا کنند. تیم کوک، رئیس شرکت اپل، روز دوازدهم سپتامبر از محصولاتی رونمایی کرد که آنها را دستگاههای جدید واقعاً باورنکردنی خواند. بااینوجود محصولی از شرکت رقیب، کمی زودتر و با جنجال کمتری رونمایی شد که جهان تکنولوژی را مات و مبهوت کرد. در اواخر ماه اوت 2023 (شهریور 1402) و بدون هیچ اعلام قبلی، شرکت هوآوی از گوشی مدل Mate60Pro خود رونمایی کرد. این گوشی بهعنوان نخستین موبایل هوشمندی که بهطور کامل در چین ساختهشده است و امکان سازگاری و استفاده از شبکههای ۵G را هم دارد، یک ضربه ناگهانی و فوری بود. پردازندههای داخل این گوشی توسط رقیب تراشهساز چینی؛ یعنی SMIC، ساختهشده است. این دقیقه همان تکنولوژی است که آمریکا تلاش میکند آن را از دسترس هوآوی و دیگر شرکتهای چینی خارج کند. اگر عقب ماندن از یک رقیب چینی درصحنه برای آزردن اپل کافی نبود، چند روز بعدازآن خبری منتشر شد که نشان میداد چند نهاد و شرکت دولتی چین احتمالاً استفاده از گوشیهای آیفون را برای کارمندانشان ممنوع میکنند. همین خبر کافی بود تا ارزش سهام این غول تکنولوژی آمریکایی تا شش درصد افت کند و ارزش بازار آن چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار کاهش یابد. چنین ممنوعیتی تأثیر مستقیمی بر درآمدها و بازار اپل خواهد داشت. نشانههایی وجود دارند که نهتنها اپل، بلکه روابط خوب بلندمدتش با چین ممکن است تحت تأثیر مناسبات ژئوپلیتیک، آسیبپذیر باشند. علاوه بر این، هدف قرار دادن ارزشمندترین شرکت آمریکا توسط چین در ترکیب با مهارت تراشهساز جدید این کشور یعنی SMIC، ممکن است تندروهای واشنگتن را تحریک کند تا نظارتها و اقدامات ضد چینی خودشان را تشدید کنند. دولت چین احتمالاً به چنین اقداماتی واکنش نشان میدهد و از نردبان این تنشها بالا میرود. با این اوصاف هیچ تعجبی ندارد که سرمایهگذاران هم تحت تأثیر قرارگرفته و از انجام هر سرمایهگذاری دیگری ترسیده و منصرف میشوند.
تاکنون هرکدام از اقدامات تلافیجویانهای که در جریان این کشمکشها انجامشدهاند، بیشترین تأثیر را بر شرکتهای تراشهساز و تولیدکننده قطعات نیمهرسانا گذاشتهاند. جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، در 9 اوت 2023 (28 مرداد 1402) از تازهترین سلاحش در جنگ اقتصادی با چین رونمایی کرد. مقررات جدید بر سرمایهگذاریهای خارجی بخش خصوصی نظارت دارند و سرمایهگذاری در فناوریهای بسیار حساس در چین را ممنوع میکنند. این وضع مقررات جدید دولت بایدن بیشتر به سرمایهگذاری آمریکا در چین مربوط است. همچنین این مقررات تنها بر سرمایهگذاریهای آینده تأثیر میگذارد و سرمایهگذاریهای موجود را شامل نمیشود.
فرمان اجرایی مزبور رئیس جمهور آمریکا به وزیر خزانهداری این کشور اجازه میدهد تا برخی از سرمایهگذاریهای خصوصی و سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture-capital) اتباع حقیقی و حقوقی ایالاتمتحده را در شرکتهای چینی در سه بخش نیمهرساناها و میکروالکترونیک، فناوریهای اطلاعات کوانتومی و سیستمهای هوش مصنوعی خاص ممنوع یا محدود کند. سرمایهگذاری خطرپذیر نوعی سرمایهگذاری خصوصی و تأمین مالی است که سرمایهگذاران در شرکتهای نوپا و کسبوکارهای کوچکی که تصور میشود در بلندمدت پتانسیل رشد دارند، انجام میدهند. ایالاتمتحده بهعنوان کشور پیشرو در این حوزهها محسوب میشود و دولت چین در تلاش برای ارتقا توان داخلی و دستیابی به دانش فنی و جایگزینی تولیدات بومی بهجای استفاده از محصولات این کشور در این حوزه است. بایدن در نامهای به کنگره اعلام کرد که برای مقابله با تهدید پیشرفت کشورهایی مانند چین در حوزه فنآوریهای حساس و محصولات حیاتی برای ارتش، اطلاعات، نظارت یا قابلیتهای سایبری وضعیت اضطراری ملی اعلام میکند.
چاک شومر؛ رهبر دموکراتهای سنا، دستور بایدن را ستایش کرد و گفت که برای مدت طولانی، پول آمریکا به رشد ارتش چین کمک کرده است. امروز ایالاتمتحده اولین گام راهبردی را برمیدارد تا اطمینان حاصل کند که سرمایهگذاری آمریکا برای تأمین مالی پیشرفت نظامی چین انجام نمیشود. از سوی دیگر جمهوریخواهان سنای آمریکا دستور بایدن را ناقص و ناکافی ارزیابی کردهاند. مارکو روبیو؛ سناتور جمهوریخواه، گفت که پیشنهاد مختصر دولت بایدن تقریباً خندهدار است. این پیشنهاد مملو از حفرههایی است که بهصراحت ماهیت استفاده دوگانه فناوریهای مهم را نادیده میگیرد و صنایعی را که دولت چین حیاتی میداند را شامل نمیشود.
استفاده از این اهرمهای کنترلی از سوی قدرتمندترین سردمدار سرمایهداری نشان تازهای از یک تغییر عمیق در سیاست اقتصادی آمریکاست. این کشور خود را در مقابل یک رقیب گستاخ و تهدیدکننده میبیند. دههها آمریکا پیشتاز جهانیشدن تجارت و سرمایه بود. فرآیندی که کارایی را تقویت کرد و هزینهها را برای مصرفکنندگان پایین آورد؛ اما در جهان خطرناک امروز کارایی بهتنهایی کافی نیست. ظهور چین باعث شد در آمریکا و جهان غرب اهداف جدیدی در دستور کار قرار گیرند. قابلدرک است که مقامات میخواهند با محدودسازی دسترسی چین به فناوریهای پیشرفتهای که توان نظامی آن را بالا میبرد از امنیت ملی خود محافظت کنند و در حوزههایی که چین تسلط خطرآفرین دارد زنجیرههای عرضه جایگزین بسازند. درنتیجه مجموعهای از تعرفهها، نظارت بر سرمایهگذاریها و اهرمهای کنترلی صادرات، چین را هدف گرفتند. این امر ابتدا تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ و اکنون به ریاست جو بایدن اتفاق افتاد. جنت یلن، وزیر خزانهداری آمریکا به دهلی و هانوی سفر کرد تا مزایای دوستی را گوشزد کند و به مدیران شرکتها بگوید دور شدن از چین کاری عاقلانه خواهد بود. اینگونه اقدامات ریسکزدایی کارایی را کاهش میدهد اما تمرکز بر محصولات حساس آسیبها را محدود میکند. هزینه اضافی هم ارزشش را خواهد داشت چون آمریکا امنیت بیشتری خواهد داشت.
عواقب این اندیشه جدید کمکم آشکار میشوند. متأسفانه این تفکر نه تابآوری میآورد و نه امنیت. سازگاری زنجیرههای عرضه با مقررات جدید آنها را پیچیده و غیرشفافتر کرده است؛ و اگر بهدقت بنگرید متوجه میشوید که وابستگی آمریکا به نهادههای حساس چینی همچنان پابرجاست. از همه نگرانکنندهتر آن است که این سیاست تأثیر معکوس دارد و متحدان آمریکا را بیشتر به چین نزدیک میکند. شاید این صحبت غافلگیرکننده باشد چون در نگاه اول به نظر میرسد که سیاستهای جدید موفقیت خیرهکنندهای دارند. پیوندهای اقتصادی مستقیم بین چین و آمریکا روبه ضعف گذاشتهاند. در سال 2018 دوسوم از واردات آمریکا از گروهی از کشورهای کمهزینه آسیایی از چین میآمد. سال گذشته این نسبت به یکدوم رسید. در مقابل، آمریکا به هند، مکزیک و آسیای جنوب شرقی روی آورد. جریانهای سرمایهگذاری هم تعدیل میشوند. در سال 2016 بنگاههای چینی رقم خیرهکننده 48 میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کردند. این رقم در شش سال بعد به 1 /3 میلیارد دلار نزول کرد. برای اولینبار در 25 سال، چین دیگر یکی از سه مقصد برتر سرمایهگذاری اعضای اتاق بازرگانی آمریکا در چین بهشمار نمیرود. در دو دهه گذشته چین سهم اصلی از پروژههای سرمایهگذاری خارجی در آسیا را از آن خود کرده بود. سال قبل سهم چین کمتر از هند یا ویتنام بود.
با نگاهی عمیقتر متوجه میشوید که وابستگی آمریکا به چین تغییری نکرده است. شاید آمریکا تقاضای خود از چین را به دیگر کشورها انتقال دهد اما تولید در آن کشورها بیشازپیش به نهادههای چینی وابسته است. بهعنوانمثال، با افزایش صادرات آسیای جنوب شرقی به آمریکا، واردات نهادههای اولیه این منطقه از چین رشدی انفجارگونه داشت. مکزیک یکی از کشورهایی است که از سیاست ریسکزدایی آمریکا سود میبرد اما به خاطر همین سیاست صادرات قطعات خودرو از چین به روسیه در پنج سال گذشته دو برابر شد. پژوهشهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهند که حتی در بخشهای تولیدی پیشرفته؛ جایی که آمریکا بیشتر از همه میخواهد از چین دور بماند، کشورهایی که بیشترین نفوذ را به بازار آمریکا دارند آنهایی هستند که نزدیکترین پیوندهای صنعتی را با چین برقرار کردهاند. زنجیرههای عرضه پیچیدهتر شدهاند و هزینه تجارت بالا رفته است اما سلطه همچنان پابرجاست. چه اتفاقی میافتد؟ در تکاندهندهترین موارد، کالاهای چینی مجدداً بستهبندی و از طریق کشورهای ثالث به آمریکا صادر میشوند. وزارت بازرگانی آمریکا در اواخر سال 2022 متوجه شد که چهار عرضهکننده اصلی تجهیزات خورشیدی مستقر در جنوب شرق آسیا، محصولات ساخت چین را به این شکل عرضه میکنند و در عمل تعرفههای وضعشده بر کالاهای چینی را دور میزنند. در حوزههای دیگری از قبیل خاکهای کمیاب، چین همچنان نهادههایی را تأمین میکند که نمیتوان جایگزینی برای آنها پیدا کرد؛ اما در اغلب موارد این سازوکار بیخطر است. بازارهای آزاد خود را بهگونهای سازگار میکنند تا ارزانترین راه تهیه کالا برای مصرفکنندگان را بیابند. مقررات جدید آمریکا این توان را دارند که مسیر تجارت با چین را تغییر دهند اما نمیتوانند کل زنجیره عرضه را از نفوذ چین پاک کنند؛ بنابراین اکثر این فرآیندها بیثمر هستند. از آن بدتر، از دیدگاه جو بایدن، این رویکرد پیوندهای اقتصادی میان چین و دیگر کشورهای صادرکننده را عمیقتر میکند. در این راه، منافع آنها در مقابل منافع آمریکا قرار میگیرد. حتی در جاهایی که دولتها نگران گستاخی فزاینده چین هستند روابط آنها با بزرگترین اقتصاد آمریکا عمیقتر میشود. پیمان «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» (Regional Comprehensive Economic Partnership) که در نوامبر 2020 از سوی چین و بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی به امضا رسید نوعی بازار واحد پدید آورد که تجارت در سالهای اخیر در آن رونق گرفت. برای بسیاری از کشورهای فقیر، دریافت سرمایهگذاری و کالاهای اولیه از چین و صادرات محصولات تمامشده به آمریکا منبع اشتغال و رشد به شمار میرود. بیمیلی آمریکا در حمایت از توافقنامههای تجاری جدید یکی از دلایلی است که باعث میشود آنها گاهی اوقات آمریکا را شریکی غیرقابل اتکا بدانند. اگر از آنها بخواهید میان چین و آمریکا دست به انتخاب بزنند احتمالاً طرف عمو سام را نمیگیرند.
روشنسازکلام
تشدید نظارتها و محدودیتها ممکن است نهتنها اپل، بلکه مشکلات تمام غولهای تکنولوژی آمریکایی را بیشتر کند. طبق گزارش والاستریت ژورنال، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در حال بررسی فرآیندی برای مهار و کنترل دسترسی چین به خدمات رایانش ابری شرکتهای آمریکایی است. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، شرکتهایی مانند آلفابت، آمازون و مایکروسافت در خط مقدم این جبهه خواهند بود و طبیعتاً بیشترین آسیب را از چنین تصمیمی خواهند خورد. ازنظر آمریکاییها تا حالا بزرگترین بازندگان هوآوی، SMIC و دیگر غولهای تکنولوژی چینی بودهاند. این شرکتها قطعاً از تنشهای ژئوپلیتیک چین و آمریکا آسیبدیدهاند؛ اما امروز آنها از «ملیگرایی تکنولوژیکی» سود میبرند که پیامد و محصول جانبی این کشمکشهاست. به گواه بررسیهای انجامشده توسط شرکت تحقیقات بازار IDC، سهم هوآوی از فروش داخلی موبایلهای هوشمند از ۷ درصد در فصل دوم 2022 به ۱۳ درصد در فصل دوم 2023 رسیده است. گوشی جدید شرکت هوآوی که مبتنی بر ۵ G است، تنها در دو روز بهطور کامل فروخته شد. تحلیلگران و کارشناسان پیشبینی میکنند که ممنوعیت آیفون در چین میتواند فروش این گوشی را بهشدت افزایش بدهد.
بیشک روال فعلی برخلاف پیشبینیها و انتظارات تندروهای آمریکایی است و شواهد نشان میدهند که ادامه آن تنها باعث آسیب بیشتر به غولهای تکنولوژی آمریکایی و در رأس آنها اپل میشود که در حال حاضر ارزشمندترین شرکت ایالاتمتحده است. مقامات آمریکایی میگویند میخواهند با استفاده از «حیاطی کوچک با حصارهای بزرگ» (Small Yard and High Fence) از خود در برابر چین محافظت کنند؛ اما اگر درک آشکار از بده بستانهای مربوط به تعرفهها و محدودیتها نداشته باشند این خطر وجود دارد که هر موضوع امنیتی حیاط را بزرگتر و حصارها را بلندتر کند. مزایا، نوعی خیالپردازی و هزینهها، بالاتر از حد انتظار بودهاند. این امر نیاز به تمرکز دقیق را برجستهتر میکند. علاوه بر این، هر چه رویکرد گزینشیتر باشد احتمال بیشتری دارد که شرکای تجاری از اتکای خود در حوزههای پراهمیت به چین بکاهند. بدون چنین چیزی، ریسکزدایی (De-risking) نهتنها جهان را ایمنتر نمیکند، بلکه آن را خطرناکتر میکند.