گزیده جستار: خواندن نسخۀ امروز این روزنامه، بهمنزلۀ جشن ولادت ورود به 26 سالگی انتشار آن است. در این زمانۀ بی هایوهوی لالپرست، داشتۀ فرهنگی قابلاحترامی است 6666 بار آمدن آفتاب در پی آفتاب... هنوز زندهام و زندهبودنم خاری است به تنگچشمی نامردم زوال پرست... بیش و برقرار باد...
اين نوشتار در تاريخ هجدهم شهریورماه ۱۴۰۲ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
آفتاب آمد در پی آفتاب
شهریور 1377؛ چند روز قبل یا بعد از تاریخ انتشار این نسخه، «روزنامه آفتاب یزد» در سطح توزیع کشوری شروع به انتشار کرد. یک سال پیشازاین تاریخ؛ مهرماه 1376 و همزمان با ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، من وارد مقطع کارشناسی حقوق دانشگاه تهران شده بودم. اولین بار که در میان آنهمه روزنامه دوم خردادی توجهم به این روزنامه جلب شد اردیبهشت 1379 بود. این روزنامه آن طوفان توقیف فلهای مطبوعات را توانسته بود با نشان دادن انعطاف لازم از سر بگذراند. همیشه به منصور مظفری؛ مدیرمسئول این روزنامه، به شوخی میگویم که دوام در آن طوفان بلامنازع را با یزدی بودن سعید مرتضوی؛ دادستان وقت تهران، بیارتباط نمیدانم!
با مدیرمسئول روزنامه در کلاس حقوق تجارت موسسه آموزش عالی آزاد دادآفرین آشنا شدم. قرار بود که ایشان از من بیاموزد؛ ولی روزگار برعکس شد و ایشان شد آموزگار من. علاقهام را به نوشتن متوجه شده بود و در میان ساعات استراحت کلاسها باهم تبادلنظر میکردیم. روزی در تعریف خبرنگار حرفهای ازنظر خود گفتند که باید بتواند در لحظه و بدون رجوع به منابع خاصی گزارش تحلیلی خود در یک موضوع مشخص بنویسد و برای انتشار بفرستد. این سخن ایشان همچنان هنگام نوشتن هر مطلبی برای مطبوعات؛ ازجمله این مطلب، در ذهنم تداعی میشود.
تاریخ انتشار اولین نوشتارم در این روزنامه به 10/ 4/ 1393 بازمیگردد که تا به امروز ادامه داشته است. اخیراً به کسوت وکالت درآمدن مدیرمسئول این روزنامه هم به تعمیق همفکری و همکاری بیشتر من با این روزنامه بیشتر کمک کرده است. این روزنامه مدتی است هفتهنامه آفتاب حقوقی (اولین هفتهنامه حقوقی کشور) را بهعنوان ضمیمه روزنامه آفتاب یزد سهشنبهها منتشر میکند. در همین راستا علاوه بر سرمقالههای روزهای شنبه (شنبهساز) سعی کردهام سرمقالههای آفتاب حقوقی را هم به سهشنبهها (سهشنبهساز) برسانم.
خواندن نسخۀ امروز این روزنامه، بهمنزلۀ جشن ولادت ورود به 26 سالگی انتشار آن است. در این زمانۀ بی هایوهوی لالپرست، داشتۀ فرهنگی قابلاحترامی است 6666 بار آمدن آفتاب در پی آفتاب... هنوز زندهام و زندهبودنم خاری است به تنگچشمی نامردم زوال پرست... بیش و برقرار باد...