گزیده جستار: عربستان سعودی از این به بعد یک استراتژی دیپلماتیک غیرمتعهد (Nonaligned Diplomatic Strategy) را دنبال میکند که استراتژیست آن بنسلمان است.
اين نوشتار در تاريخ سوم تیرماه ۱۴۰۲ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
بنسلمان استراتژیست
دیپلماسی غیرمتعهد
دیویدایگنیشس در واشنگتنپست نوشت که «بنسلمان به معتمدان خود گفته و (آنها به من) که آمریکا همچنان شریک عربستان بهحساب میآید اما نهتنها شریکش. طبق اطلاعات من، بنسلمان گفته: حاکمان قبلی بلافاصله هر چه که آمریکا میخواست را عملی میکردند، من این رسم را شکستم چون من هم درخواستهایی داشتم»؛ اما نکته اینجاست آمریکاییها هم طی دهههای قبل با ریاض روابط بسیار گرمی داشتند چون به نفت نیاز داشتند، حالا این نیاز کم شده. شرایط تغییر کرده است.
روزنامه واشنگتنپست اخیراً اعلام کرد که به یک سند محرمانه دستیافته است که بر اساس آن محمد بنسلمان ولیعهد سعودی تهدید کرده درصورتیکه جو بایدن رئیسجمهور آمریکا تهدیدات علیه ریاض درزمینۀ کاهش تولیدات نفتیاش را اجرایی کند، از سلاح تحریم علیه منافع آمریکا استفاده خواهد کرد. بر اساس گزارش این روزنامه، پسازاینکه جو بایدن تهدید کرد که کاهش تولید نفت در سال گذشته برای عربستان سعودی عواقبی خواهد داشت، محمد بنسلمان نیز در واکنش به این اقدام، بدون اعلام قبلی تهدید کرد که روابط با آمریکا را قطع و تدابیر سختگیرانه اقتصادی اعمال خواهد کرد. واشنگتنپست نوشت که دولت عربستان بدون سروصدا از تصمیم خود مبنی بر کاهش تولید نفت دفاع و بیانیههای مختلفی صادر کرد؛ اما در خلوت محمد بنسلمان تهدید کرد که روابط بین ایالاتمتحده و عربستان سعودی را تغییر خواهد داد و در صورت پاسخ به تصمیم کاهش تولید نفت، تدابیر قابلتوجه اقتصادی علیه واشنگتن اعمال خواهد کرد. بر اساس این سند، ولیعهد سعودی تدابیر اقتصادی سختگیرانهای را علیه ایالاتمتحده آمریکا وضع خواهد کرد و بیش از این با رویه سیاسی واشنگتن در منطقه همراه نخواهد شد. حدود هشت ماه از تصمیم عربستان مبنی بر کاهش تولید نفت میگذرد و جو بایدن هیچ اقدامی علیه عربستان انجام نداده است و بنسلمان با مقامات ارشد آمریکایی مانند آنتونی بلینکن؛ وزیر امور خارجه آمریکا، دیدار و گفتوگو میکند. به نوشته این روزنامه، مشخص نیست که تهدید ولیعهد سعودی مستقیماً به مقامات آمریکایی مخابره شده یا از طریق دستگاههای شنود الکترونیکی بهدستآمده است. سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در واکنش به افشای این سند، اطلاع از تهدید عربستان را رد کرد و گفت: ما از چنین تهدیداتی از سوی عربستان سعودی بیخبر هستیم. به نوشته این روزنامه، دومین سند اطلاعاتی آمریکا که در دسامبر گذشته فاش شد، هشدار داد که عربستان سعودی قصد دارد روابط تجاری خود با چین را با خرید هواپیماهای بدون سرنشین، موشکهای بالستیک و کروز گسترش دهد.
تصمیمات سرد و عملگرایانه عربستان سعودی در کاهش تولید نفت و افزایش قیمتها پیامی شفاف داشت: آمریکا دیگر حرف آخر را در خلیجفارس یا بازار نفت نمیزند. خوب یا بد، عصر هژمونی آمریکا بر خاورمیانه به پایان رسیده است. دولت بایدن درزمانی که در حوزه خارجی با روســیه در جنگ اســت و در حوزه خارجی با تورم و احتمال رکود، به نفت ارزان نیاز داشت؛ اما ولیعهد عربستان این نیاز را به دلایل مالی مربوط به خودش کاملاً نادیده گرفت. رابطه بنسلمان با بایدن دموکرات رابطه آسانی نبوده و هردو احساس میکنند طی چند سال اخیر مورد بیاحترامی طرف مقابل قرارگرفتهاند. بههرحال بنسلمان رابطه بسیار نزدیکی با ترامپ و خانوادهاش داشت و حالا مجبور است با رقیب او در انتخابات سروکله بزند. حالا بنسلمان شی جینپینگ رئیسجمهور چین را ترامپ جدید خود میداند: مرد قدرتمندی که بلندپروازیهای او بهعنوان قدرت منطقهای را درک میکند.
در 6 ژوئن 2023 (16 خرداد 1402)، همزمان با سفر دوم آنتونی بلینکن؛ وزیر امورخارجه آمریکا، به عربستان سعودی، وزارت امورخارجه آن کشور گزارش مفصلی را منتشر کرد که هشت دهه روابط آمریکا – عربستان را تحسین میکرد. اینکه دولت بایدن مجبور شده به جهان یادآوری کند که دقیقاً چه چیزی این دو کشور را به هم پیوند میداده، بازتاب یک ضد واقعیت است. تنشهای روبه رشد یک دموکراسی (آمریکا) که به خودکفایی در سوختهای هیدروکربنی نزدیک شده با یک حکومت خودکامه که نقش پمپبنزین اصلی سوخترسان برای کشورهای دیگر، بهویژه چین بهعنوان رقیب آمریکا را به عهده دارد.
پس از ملاقات بلینکن، به نظر میرسید که اختلافات بر سر جاهطلبیهای عربستان سعودی برای تولید انرژی هستهای که توسط واشنگتن و دیگران بهعنوان خطر بالقوه اشاعه تسلیحات اتمی تلقی میشود و این تصور که آمریکا حق دارد پادشاهی را در مورد سوابق حقوق بشریاش نصیحت کند، باقیمانده است. وزیر خارجه عربستان سعودی ولی خاطرنشان کرد که درحالیکه ریاض از حمایت آمریکا در ساخت برنامه هستهای غیرنظامی خود استقبال میکند، «دیگرانی نیز هستند که پیشنهاد میدهند». یادآوری نهچندان ظریف که پادشاهی میتواند بدینوسیله همکاری خود را با چین تعمیق بخشد. در مورد حقوق بشر، سخنان او مقابلهجویانه بود و گفت که رهبران سعودی «به فشارها پاسخ نمیدهند». او گفت: «زمانی که ما کاری انجام میدهیم، آن را در راستای منافع خود انجام میدهیم؛ و من فکر نمیکنم کسی تصور کند که فشار مفید یا کارساز است و بنابراین این چیزی نیست که ما حتی در نظر بگیریم».
روابط عربستان سعودی با چین؛ که ایالاتمتحده آن را رقیب اصلی اقتصادی و امنیتی خود میداند، در کنفرانس خبری بلینکن در ریاض نیز مطرح شد. فیصل بن فرحان؛ وزیر امور خارجه عربستان سعودی، در کنفرانس خبری مشترک با بلینکن گفت که چین بزرگترین شریک تجاری ما است، بنابراین طبیعتاً تعامل و اشتراکات زیادی با چین خواهیم داشت. دیپلمات ارشد آمریکایی هرگونه پیشنهادی مبنی بر اینکه ایالاتمتحده عربستان سعودی را مجبور به انتخاب بین واشنگتن و پکن میکند را رد کرد. یک سند افشا شده اطلاعاتی دیگر ایالاتمتحده در ماه دسامبر 2022 هشدار می داد که عربستان سعودی قصد دارد با تهیه پهپادها، موشکهای بالستیک، موشکهای کروز و سیستمهای نظارت عمومی از پکن، «روابط معاملاتی» خود با چین را گسترش دهد؛ اما مقامات آمریکایی میگویند که این هشدارها اغراقآمیز بوده و به نتیجه نرسیده است. هنگامیکه در کنفرانس خبری 18 خرداد 1402 در مورد روابط عربستان با چین سؤال شد، وزیر امور خارجه سعودی، تأکید کرد که این رابطه تهدیدی برای شراکت امنیتی طولانیمدت عربستان با ایالاتمتحده نیست. او گفت: «چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است. چین بزرگترین شریک تجاری ماست؛ بنابراین بهطور طبیعی، تعاملات زیادی وجود دارد ... و این همکاری احتمالاً رشد خواهد کرد؛ اما ما هنوز یک مشارکت امنیتی قوی با ایالاتمتحده داریم، این مشارکت امنیتی تقریباً هرروز تجدید میشود».
پیشازاین نیز روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت که سفر وزیر امور خارجه آمریکا به عربستان برای درخواستهای دولت جو بایدن جهت فاصله گرفتن کشورهای عربی از چین و روسیه با پاسخ منفی این کشورها همراه شده است. روزنامه رای الیوم نیز در گزارشی نوشت که محمد بنسلمان از رئیسجمهور ونزوئلا استقبال میکند؛ زیرا آمریکا او را بهعنوان یک رئیسجمهور قانونی نمیشناسد و تحریمهایی علیه وی به اتهامات واهی ازجمله فساد، قاچاق مواد مخدر و نقض حقوق بشر اعمال کرده است. این در حالی است که سعودیها همزمان با استقبال از رئیسجمهور ونزوئلا که مورد غضب آمریکا است، از بازگشایی سفارت ایران در عربستان خبر دادهاند و همچنین از حضور بشار اسد؛ رئیسجمهور سوریه، در نشست سران کشورهای عربی در جده استقبال کردند.
دیدار بلینکن در ادامه جریان ثابتی از نشستهای سطح بالای ایالاتمتحده در پادشاهی طی ماههای اخیر صورت میگیرد، ازجمله سفرهای جیک سالیوان؛ مشاور امنیت ملی، ویلیام جی برنز؛ رئیس سیا، برت مکگورک؛ مشاور ارشد بایدن در خاورمیانه و آموس هوخشتاین؛ مقام ارشد امنیت انرژی دولت آمریکا. دیوید اوتاوی؛ محقق حوزه خلیج فارس در مرکز ویلسون، گفت که به نظر میرسد افزایش دیدارها بهعنوان وزنه تعادلی برای روابط شخصی سرد بین بایدن و محمد عمل میکند و خاطرنشان کرد که رهبران دو کشور از زمان دیدارشان در ریاض در ژوئیه گذشته با یکدیگر صحبت نکردهاند. اوتاوی گفت: «دولت بایدن تصمیم گرفت که باید راهی برای ارتباط با محمد بنسلمان پیدا کند، حتی در شرایطی که بایدن و او هنوز با یکدیگر صحبت نمیکنند». بروس ریدل؛ کارشناس خاورمیانه در موسسه بروکینگز، گفته که ریاض در حال بازگشت به سیاست خارجی سنتیتر است که از درگیری اجتناب میکند و از توافق با رقبا حمایت میکند. بلینکن دستور کار طولانی برای همکاری با سعودیها دارد: حفظ آتشبس در یمن، دستیابی به آتشبس در سودان، مبارزه با داعش و مهمتر از همه جلوگیری از افزایش قیمت نفت تا حد خارج شدن از کنترل. بایدن اولویت عمدهای را به تضمین به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی عربستان سعودی اختصاص داده است. چنین چیزی در غیاب یک پیشرفت جدی در جبهه فلسطینی بعید است. موضوع فلسطین همچنان در پادشاهی، بهویژه برای ملک سلمان، اهمیت عمیقی دارد.
در این میان کتاب MBS تحت عنوان فرعی «به قدرت رسیدن محمد بنسلمان» عمدهای از نکات مفید خود را در دل «چگونگی قدرت ورزیدن بنسلمان» مطرح میکند. با مطالعه این کتاب متوجه میشویم چطور تمــام اصلاحات داخلی بنسلمان، تغییر روابط عربستان با جهان و بازسازی اقتصادی عربستان، پیوندی عمیق با درگیریهای درونی آل سعود دارد. اساساً به قدرت رسیدن بنسلمان ربطی اساسی به نقشی دارد که او میخواهد برای داخل عربستان و روابط خارجی این کشور بازی کند. این تغییرات با رویه ســنتی ملکهای سعودی شدنی نبود و بنسلمان چهره جدیدی برای ایجاد تغییرات در عربســتان بهحساب میآید. حال این تغییرات به نفع مردم عربستان و منطقه هست یا نیست، مسئلهای جداگانه برای بحث بهحساب میآید؛ اما قطعاً با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که «بنسلمان سیاستمداری برای تغییر» است.
روشنسازکلام
سریعترین رشد اقتصاد بزرگ جهان در سال گذشته چه بود؟ اگر پاسختان هند یا چین یا هر یک از ببرهای آسیایی است کاملاً در اشتباه به سر میبرید. پاسخ عربستان سعودی است که 7/ 8 درصد رشد اقتصادی را ثبت کرده است. کویت و امارات متحده عربی نیز رشد اقتصادی سرسامآوری را ثبت کردند. چه چیزی این رونق را توضیح میدهد؟ بهرغم آنچه بسیاری به آن امیدوارند جهان همچنان بهشدت به سوختهای فسیلی وابسته است. جنگ اوکراین و تحریمها علیه روسیه اهمیت مسکو را در بازارهای جهانی نفت و گاز کاهش داده است. علاوه بر این، دو کشور دیگر تولیدکننده نفت جهان یعنی ایران و ونزوئلا نیز تحت تحریم قرار دارند و زیرساختهای نفتیشان قدیمی است. ایالاتمتحده مقدار زیادی نفت و گاز تولید میکند؛ اما همچنان مقادیر زیادی از انرژی موردنیاز خود را وارد میکند. درنتیجه، اکنون جهان به تعداد انگشتشماری از کشورهای خلیجفارس برای عرضه ثابت نفت و گاز متکی است. این شرایط احتمالاً در دهه آینده ادامه خواهد یافت و اگر چنین شود خلیجفارس شاهد ظهور یکی از بزرگترین جریانهای ورودی ثروت در تاریخ خواهد بود.
پیشازاین، چهار صندوق اصلی ثروت دولتی این کشورها تقریباً 3 تریلیون دلار دارایی انباشته کرده بودند که موجودی آن ظرف دو سال گذشته افزایش 42 درصدی داشته است. عربستان سعودی انتظار دارد که ابزار سرمایهگذاری اصلی آن یعنی صندوق سرمایهگذاری عمومی آن کشور تا سال 2030 بیش از 2 تریلیون دلار موجودی داشته باشد و آن را به بزرگترین صندوق سرمایهگذاری جهان تبدیل کند. برای آینده قابل پیشبینی آن صندوق، مهمترین منبع سرمایه روی سیاره زمین خواهد بود. پیامدهای اقتصادی این ثروت در اطراف ما دیده میشوند. عربستان سعودی درواقع تجارت حرفهای گلف را خریده است. شبکه خبری بلومبرگ در ماه ژانویه گزارش داد که پادشاهی سعودی به دنبال خرید امتیاز مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک به قیمت بیش از 20 میلیارد دلار است و کریستیانو رونالدو؛ از معروفترین ستارههای فوتبال جهان، برای یکی از تیمهای سعودی با دریافت مبلغ 200 میلیون دلار در سال بازی میکند. عربستان سعودی همچنین سرمایهگذاریهای عظیمی را در صنعت بازیهای آنلاین انجام میدهد و امیدوار است که به یک بازیگر اصلی در آن عرصه تبدیل شود. به تیمهای ورزشی معتبر، هتلهای لوکس در اروپا و برندهای معروف نگاه کنید. پشت اکثر آنها مالکانی از کشورهای خلیجفارس را خواهید دید.
شاهزاده محمد بنسلمان، ولیعهد پادشاهی سعودی در سالهای اولیه در قدرت قرار گرفتنش از ثروت عربستان سعودی به شکلی خام و سلطهجویانه استفاده کرد. او به طرق مختلف سعی کرد رژیمهای قطر، لبنان و اردن را تحتفشار قرار داده یا سرنگون سازد. همچنین، او جنگی داغ در یمن و جنگ سردی را با ایران به راه انداخت که هیچیک به ثمر نرسیدند. قتل جمال خاشقجی؛ ستوننویس واشنگتنپست، در سال 2018 میلادی در این بازه زمانی رخ داد. در مقابل، به نظر میرسد او در چند سال گذشته به بلوغ رسیده و روابط خود را با قطر و اردن بهبود بخشیده و روابط دیپلماتیک را با ایران برقرار کرده و به دنبال توافق صلح بر سر یمن است.
همانطور که یکی از وزرای حوزه خلیجفارس به فرید زکریا گفته: «ما زیرساختهای زیادی در کشورهای خود ساختهایم. آنچه اکنون به دست میآید، پول نقد برای سرمایهگذاری است». این افزایش ثروت خاورمیانه را تغییر داده است. بازیگران مسلط در منطقه ازجمله مصر، عراق، سوریه به دلایل مختلف (فقر، تفرقه و ناکارآمدی) قادر به ایفای نقشهای اصلی نیستند. خلیجفارس جایی است که در آن اقدام عملی انجام میشود. عربستان سعودی بهطور خاص یک تغییر استراتژیک بزرگ در سیاست خارجی خود ایجاد کرده است. کشورهای خلیجفارس همگی در حال تعمیق روابط خود با چین هستند که اکنون بزرگترین مشتری منطقه محسوب میشود. تجارت عربستان سعودی با چین در سال 2001 میلادی اندکی بیش از 4 میلیارد دلار بود که حدود یکدهم تجارت آن با ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا بوده است. در سال 2021 میلادی این رقم به حدود 87 میلیارد دلار رسید که بیش از مجموع حجم مبادلات تجاری ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا بود. روابط اقتصادی بهسرعت در حال رشد است. چین ساخت یک تأسیسات نظامی مشکوک در امارات را از سر گرفته است. عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیجفارس به دنبال طلاق از آمریکا نیستند، بلکه خواستار روابط نزدیکتر اقتصادی با چین و روابط امنیتی نزدیکتر با آمریکا هستند. آنان میخواهند قادر باشند آزادانه با همه کشورها ازجمله روسیه معامله کنند. اگر میخواهید ببینید روسها برای فرار از تحریمهای غرب به کجا رفتهاند، به دبی سفر کنید؛ جایی که در لابی برخی از هتلهای آن بیش از آنکه عربی بشنوید روسی خواهید شنید. آنان روابط رو به رشدی با هند دارند و حتی در حال ایجاد پیوندهای جدید با اسرائیل هستند. اکثر کشورها مایل هستند سیاستی را دنبال کنند که به آنان اجازه دهد بهصورت آزادانه در غرب و شرق دوستان خود را منطبق با منافعشان انتخاب کنند. اگر ولیعهد سعودی به مسیری که اکنون در آن قرار دارد ادامه دهد عربستان سعودی احتمالاً قادر خواهد بود این اقدام متعادلکننده را مدیریت کند.
آمریکا دیگر بهعنوان سرچشمۀ تزریق ثبات در منطقه منظور نمیشود و کشورهای عرب، «نظم جهانی جایگزینی» را میبینند که در آن نیازی به پیروی از دستورات آمریکا ندارند. مجموعۀ این شرایط نشان میدهد که عربستان سعودی از این به بعد یک استراتژی دیپلماتیک غیرمتعهد (Nonaligned Diplomatic Strategy) را دنبال میکند که استراتژیست آن بنسلمان است. تطبیق شرایط او با زمان پهلوی دوم در ایران، روایت همچنان باقیمانده است...