دیپلماسی التماسی آب با افغانستان

تاریخ : 1402/03/06
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
حقوق انرژی حکمرانی جهانی
نمایش ساده

گزیده جستار: وقتی مسئله تخصیص آب تبدیل به رقابت ملی‌گرایانه می‌شود، آب‌گیرنده پیروز و آب‌دهنده بازنده بازی تلقی می‌شود.

اين نوشتار در تاريخ ششم خرداد‌ماه ۱۴۰۲ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.

 

دیپلماسی التماسی آب با افغانستان

 

 

پیش از انقلاب دو قرارداد مهم با دو همسایه بسته شد که یکی ۱۹۷۵ با عراق بود که وقایع جنگ که مرتبط با این قرارداد بود را به خاطر دارید و صدام معتقد بود بغداد زمانی این توافق را در شرایط نابرابر با تهران امضا کرده و نمی‏خواهد به آن متعهد باشد. در سمت مقابل نیز در سال ۱۹۷۳ معاهده آبی با افغانستان به امضا رسید که کابل هم نظری مشابه بغداد داشت. ریشه این اختلافات هم به عقب‏تر و موضوع هرات در زمان قاجار برمی‏گردد و شاهد بودیم که شفیق؛ نخست‌وزیر افغانستان که طرف امیرعباس هویدا؛ نخست‌وزیر وقت ایران، برای امضای این توافق بود، به اتهام تبانی با طرف ایرانی ترور شد.

گفته می‌شود که ۵۸ درصد برداشت‌های آب برای شهرها و روستاهای سیستان و بلوچستان وابسته به منابع زیرزمینی بوده و ۴۲ درصد برداشت‌های آب در سیستان و بلوچستان هم وابسته به آب‌های سطحی است که عمده آن به هیرمند و آب‌های مرزی برمی‌گردد. قانون معاهده راجع به آب رود هيرمند مصوب 10/ 5/ 1352، دولت این کشور را متعهد به تحویل بیش از ۸۲۰ میلیون مترمکعب در سال حق‌آبه ایران از هیرمند می‌کند. محقق نشدن حق‌آبه 820 میلیون مترمکعبی ایران بر مبنای معاهده منعقده مورخ 22/ 12/ 1351 در کابل، در شرایطی اتفاق می‌افتد که برخی گزارش‌ها حاکی از این بوده که سهم آب ایران از رودخانه هیرمند از 60 درصد تا پیش از سال 1351 تنها به 14 درصد پس از امضای معاهده مذکور رسیده و تنها مصارف شرب و کشاورزی برای تعیین میزان حق‌آبه در نظر گرفته‌شده است. از سال ۹۷ و بعد از سیلاب ورودی به ایران که عملاً برای افغانستان قابل‌کنترل نبود، هیچ‌گونه آبی به سمت ایران رهاسازی نشده است، گاهی سیلاب‌های موقت که به دشت‌مال معروف هستند و عمدتاً رسوبات بادی مسیر رودخانه است با آب بسیار کم به سمت ایران سرازیر شده و در مبدأ ورودی خشک می‌شوند و هیچ‌گونه کمکی در تأمین آب ندارد.  به گفته حسن کاظمی قمی؛ نماینده رئیس‌جمهور ایران در امور افغانستان، سال 1401 برخلاف تأکید، التزام و اعلام پایبندی از سوی طالبان، میزان آبی که از افغانستان وارد خاک ایران شد، بیشتر از حدود ۲۷ میلیون مترمکعب نبود و این یک فاصله و شکاف عمیق بین عددی است که در معاهده آمده و آن چیزی که انجام‌شده است. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان تحقق حق‌آبه هیرمند برای تأمین آب در شمال و مرکز استان را ضروری دانسته و گفته است که 5/ 1 میلیون نفر از جمعیت شمال و مرکز این استان دچار تنش آبی شده‌اند. اخیراً رئیس‌جمهور رئیسی به هیئت حاکمه افغانستان اخطار داد که حق‌آبه مردم سیستان و بلوچستان را هرچه زودتر بدهند. مقامات افغانستان با انتشار بیانیه‌ای خواسته ایران را نادیده گرفتند. سازمان فضایی ایران اعلام کرد افغانستان رودخانه هیرمند را منحرف می‌کند. واقعیت این است که کشور همسایه در تأمین حق‌آبه هیرمند، بدقولی کرده و این بدقولی باعث شده تا میلیون‌ها مترمکعب آب به سیستان و بلوچستان نرسد، بنابراین تا زمانی که به کارشناسان جمهوری اسلامی ایران اجازه داده نشود که طبق معاهده هیرمند بخصوص ماده ۵ پروتکل شماره یک آن معاهده، از مسیر و بالادست هیرمند بازدید کنند، هرگونه اظهارنظر در خصوص کاهش آب هیرمند پذیرفته نیست.

سیدعباس عراقچی در کتاب «دیپلماسی آب‌های فرامرزی و نظام بین‌الملل» در تعریف «دیپلماسی آب» می‌نویسد که به دلیل جریان دائمی آب از محلی یا كشوری به محلی یا كشوری دیگر و به دلیل وجود مرزهای سیاسی كشورهای مختلف در مسیر برخی از این جریانات آبی، برخی اختلافات، مذاكرات و همکاری‌ها بر سر مدیریت این منابع مشترک در قالب سیاست خارجی كشورهای جهان پدید آمده كه این بخش از سیاست خارجی به دیپلماسی آب معروف شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مورخ 30/ 2/ 1402 با مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران ج.ا.ایران، با تبیین ضوابط و شاخص‌های سیاست خارجی موفق، «عزت» به معنای نفی و پرهیز از دیپلماسی التماسی، «حکمت» به مفهوم تعاملات و فعالیت‌های خردمندانه و محاسبه‌شده و «مصلحت» به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر را سه کلیدواژه اساسی در دیپلماسی کشور خواندند. عزت، نفیِ «دیپلماسی التماسی»؛ چه در کلام و چه در محتوا و پرهیز از چشم دوختن به حرف و تصمیم مقامات کشورهای دیگر، است. در دیپلماسی التماسی ممکن است لحنمان هم التماس‌آمیز نبوده؛ اما باطن قضیه التماس بوده. عزت یعنی نفی این‌جور دیپلماسی، نفی چشم دوختن به دست و زبانِ این‌وآن. این شخصیت پخته‌ی سیاسی قدیمی فلان کشور این‌جوری گفت، این‌جوری قضاوت کرد، آن‌یکی این‌جوری گفت، این‌جوری اقدام می‌کنند. عزت یعنی ما چشممان و نگاهمان به این چیزها نباشد، تکیه‌مان به اصول خودمان باشد.

کاوه مدنی، معاون سابق سازمان حفاظت محیط‌زیست و رئیس اندیشکده آب سازمان ملل متحد نیز در حساب توئیتری خود نوشت که وقتی مسئله تخصیص آب تبدیل به رقابت ملی‌گرایانه می‌شود، آب‌گیرنده پیروز و آب‌دهنده بازنده بازی تلقی می‌شود. در این نبرد، حتی سیاستمدار عاقل هم راهکاری به‌جز تلاش برای پیروز شدن نخواهد داشت چه رسد به سیاستمدار ناشی و جوگیر. معجون سیاستمداران سطحی‌نگر، رسانه‌های جهت‌دار و آتش‌بیاران فضای مجازی بسیار سمی و آفتی خطرناک برای دو کشور همسایه ایران و افغانستان است. حواسمان باشد در این فضا ناخواسته بر طبل جنگ نکوبیم و عاملان اصلی این وضعیت را فراموش نکنیم.

 

 

1) دیپلماسی التماسی آب با افغانستان

براساس آنچه در پژوهش «چرا افغانستان برای ایران مهم است؟»؛ که در تابستان ۱۴۰۰ به سفارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری تألیف شده، آمده است که هیرمند با ۱۴۰۰ کیلومتر طول از رودهای مهم، پرآب و بزرگ‌ترین رودخانه داخلی افغانستان و دهمین رودخانه بزرگ قاره آسیا است که در فصل بهار عرض آن به ۹۰۰ متر می‌رسد و در تابستان از ۳۰۰ متر کمتر نمی‌شود. میزان آب هیرمند در طول سال بین ۶۰ تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب متغیر است. این رود از ارتفاعات مناطق بهسود، پنجاب و دایکندی سرچشمه می‌گیرد. رودهای حوضه هیرمند ۴۰ درصد از زمین‌های کشاورزی افغانستان را آبیاری می‌کند. برای استفاده بیشتر از آب این رود، بر روی هیرمند و شعبه‌هایش بندهایی ساخته‌شده است که بزرگ‌ترین آن‌ها بند کجکی به گنجایش ۱۸۰۰ میلیون مترمکعب است. از سال ۱۳۱۵ و تثبیت مرزهای ایران و افغانستان، تاکنون هیچ اختلاف مرزی جدی میان تهران و کابل رخ نداده؛ اما درباره رودخانه هیرمند اختلافات زیادی بوده که بیش از ۱۲ بار بحران سیاسی میان دو کشور رخ‌داده است. حق‌آبه ایران از هیرمند بر پایه معاهده منعقده مورخ 22/ 12/ 1351 میان دو کشور در کابل، سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب برای سال‌های با بارش عادی و برای سال‌های خشک‌سالی به نسبت میزان کاهش آب، حق‌آبه ایران نیز کاهش می‌یابد؛ اما اختلاف همچنان پابرجا ماند. افغانستانی‌ها سال گذشته برخلاف معاهدۀ خود با ایران نه‌تنها حق‌آبه مقرر را به ایران سرازیر نکردند که با انحراف آب هیرمند، حق‌آبه زیستی و کشاورزی هامون و اهالی سیستان ایران را به سمت شوره‌زارهای گودزره منحرف کردند. مردم این منطقه همچنین دل‌نگران ساخت سدی بزرگ‌تر از سد کمال‌خان روی «فراه رود» هستند.

سیاست‌های آبی دولت افغانستان پیش از به قدرت رسیدن طالبان را امریکا، هلند و ترکیه نوشته‌اند و طالبان هم همان سیاست را دنبال می‌کند. افغانستان پس از سقوط طالبان در سال 2001 مأموریت ویژه‌ای برای خود نوشت که ساخت حداقل 104 سد در آن دیده‌شده بود. کارشناسان بین‌المللی از آن به «مأموریت هیدرولیکی» یاد می‌کردند. دولت گذشته افغانستان ساخت بالغ‌بر 35 سد و 34 طرح انحراف آبی روی هیرمند و 14 سد و 8 طرح انحراف آبی روی هریرود را در برنامه داشت که ساکنان سیستان دو سوی مرز را دچار خشک‌سالی شدید می‌کند. بند کمال‌خان را ترکیه برای افغانستان ساخت. پس‌ازآن طالبان آب را بر مردم پایین‌دست کمال‌خان بست و مسیر بند را به سمت بیابان‌های گودزره منحرف کرد. افغانستان مدعی رونق کشاورزی در این منطقه شد. همان موقع کارشناسان ایرانی آشنا با اقلیم افغانستان هشدار دادند افغانستان برای اینکه آب هیرمند به ایران نرسد، حق‌آبه سیستان‌وبلوچستان را در شوره‌زار‌های گودزره تبخیر خواهد کرد. علی اکبر محرابیان؛ وزیر نیرو، به صراحت می گوید که حق‌آبه ایران از سد کجکی کشور افغانستان آزاد شده و به بند کمال‌خان در ٧٠ کیلومتری مرز ما می‌رسد. در جنوب منطقه بند کمال‌خان منطقه‌ای به نام گود زره وجود دارد که آب در «پروژه استکباری» حق‌آبه هیرمند به آن منطقه انحراف پیدا می‌کند. در یکی ۲ سال اخیر با احداث این بند انحرافی، حق‌آبه کشور ایران آزاد نمی‌شد.

حجت میان‌آبادی؛ پژوهشگر دیپلماسی آب، به ظرفیت سد کمال‌خان که 52 میلیون مترمکعب است اشاره می‌کند و می‌نویسد که این سد با سازه خاص خود، یک سد انحرافی است نه یک سد مخزنی. بر این اساس نبود آب پشت یک سازه انحراف آب با حجم مخزن بسیار کم، دلیل علمی و کارشناسی برای اثبات خشک‌سالی نیست. اثبات خشک‌سالی راهکارهای علمی دارد که برای تمام متخصصان حوزه آب مشخص است اما افغانستان عمدتاً از پذیرش آن در جلسات و مذاکرات سر باز زده است. سیده زهرا قریشی؛ کارشناس دیپلماسی آب و هیدروپلیتیک، در واکنش به عملکرد دولت افغانستان بر این نظر است که در افغانستان کسانی در سمت مدیریت بودند و فرار کردند که در دوران مدیریتشان مهم‌ترین شهر افغانستان، کابل، آب آشامیدنی نداشت و ایشان برای تأمین آب کابل عجله و اصراری نداشتند، اما باعجله و اصرار سد کمال‌خان را که هنوز تکمیل‌نشده بود افتتاح کردند. هیچ‌گاه از آبی که از افغانستان به سمت پاکستان روانه است چیزی نمی‌گویند. آب رودخانه کابل ظاهراً آبروی افغانستان نیست؛ اما آب هیرمند که برای آن معاهده رسمی وجود دارد و حق‌آبه مردم ایران است، آبروی افغانستان نام‌برده می‌شود.

افغانستان آن چیزی نیست که ما تصور داریم؛ اینکه نه کادری دارد، نه نخبه و کارشناسی، این‌طور نیست. جعفر حق‌پناه کارشناس مسائل افغانستان مدعی است که افغانستان سند سیاست آب دارد، درحالی‌که ما نداریم. برای افغان‌ها آب یک ثروت بالفعل است، چون کشور محصور در خشکی است و آب ابزار دیپلماسی و تنظیم روابط با همسایگانش است. مسئله آب همچنین موضوع تنظیم مناسبات داخلی و مباحث قومی افغانستان هم هست. شفیق نخست‌وزیر وقت که معاهده منعقده مورخ 22/ 12/ 1351 را با ایران امضا کرد مثلاً قربانی همین نگاه‌های قومی و طایفه‌ای شد؛ بنابراین در فضای داخلی و بین دولت و اقوام این موضوع بسیار مهم است. همچنین آب، ابزار مداخله قدرت‌های رقیب در افغانستان هم است. ابتدا انگلیس بحث آب را در منطقه مطرح کرد و تا الآن که ترکیه در قالب نگاه نوعثمانی بیشترین نقش را در فعال کردن نگاه‌های آبی در افغانستان دارد، موردتوجه است. بعدازآن هند خیلی مؤثر است. به‌علاوه کشورهای اروپایی کار کارشناسی در بحث آب را در افغانستان انجام می‌دهند. ازاین‌رو برخلاف تصور ما، رویکرد و توجه افغان‌ها درباره آب بسیار کارشناسی و جدی است. نباید فکر کنیم آن‌ها دست‌بسته هستند. آن‌ها در مذاکرات به ما می‌گویند همه تالاب‌ها و رودها و دریاچه‌هایتان را خشک کردید، به هامون که می‌رسید، نگران می‌شوید! آن‌ها به نقطه‌ضعف‌های مسئولان ایرانی و مدیریت ما در مسئله آب کاملاً واقف هستند. به‌علاوه با حاکمیتی در افغانستان مواجه هستیم که هیچ مسئولیتی در سطح ملی و بین‌المللی به عهده ندارد و هر امری را به مسئله به‌رسمیت شناختن حکمرانی طالبان برمی‌گرداند. البته این نگاه درباره همه کشورهایی که افغانستان با آن‌ها تعامل دارد، صادق است. الآن تقریباً در همه زمینه‌ها تعاملات با طالبان پیچیده است، چون طالبان و حکمرانی آن‌ها هنوز جا نیفتاده است.

افغانستان دنبال این است که از موضوع آب استفاده سیاسی کند؛ اما ما نباید به این سمت برویم. محسن روحی‌صفت؛ رئیس پیشین ستاد افغانستان وزارت امور خارجه، معتقد است که باید مسئله آب را در پکیجی از موضوعات با افغانستان حل کنیم. یکی از موضوعاتی که در چارچوب معاهده منعقده مورخ 22/ 12/ 1351 موردتوجه و اجرا قرار نگرفته، نظارت بر اجرای معاهده و نیز محل اندازه‌گیری آب است. در سال‌های خشکی به میزانی که خشک‌سالی است، از میزان عدد حق‌آبه ایران طبعاً کاسته می‌شود؛ اما ایران هیچ‌وقت برای اندازه‌گیری این میزان در سرچشمه درخواست نداشته است، به‌ویژه در سال‌های قبل. در یکی دو سال اخیر که آب به‌شدت کم شده درخواست برای اندازه‌گیری مطرح‌شده است؛ اما با بازدید طرف ایرانی به دلایل مختلف موافقت نشد. این در حالی است که روش اندازه‌گیری آب هم در قرارداد مشخص‌شده است. طالبان معتقد است که زمینه‌ها و شرایط برای اندازه‌گیری آب در سرچشمه در اثر جنگ تخریب‌شده است و محل آن قابل بازدید نیست. حتی هیئتی از وزارت نیرو سال 1401 به کابل رفت و روند مذاکرات هم مثبت بود؛ اما اجازه بازدید به آن‌ها از سد کجکی و اندازه‌گیری آب را ندادند. افغانستان طبق معاهده منعقده مورخ 22/ 12/ 1351 در کابل متعهد است کاری نکند ایران از حق‌آبه محروم شود؛ اما متأسفانه این کار با ساخت سد کمال خان انجام شد. این سد طوری ساخته‌شده است که وقتی پر می‌شود آب آن به سمت ایران سرازیر نمی‌شود و به سمت شوره‌زاری در افغانستان جریان پیدا می‌کند و متأسفانه در ساخت این سد خود ایران هم مشارکت داشت و سیمان آن را تأمین کرد. موضوع آب بیشتر به نفع طالبان تمام‌شده است، چون مسئله حساسی برای مردم این کشور است و دفاع طالبان از آب موردتوجه مردم این کشور از هر قوم و طایفه‌ای قرار می‌گیرد و این رفتار طالبان در قبال مقامات ایران در مسئله آب برای طالبان مشروعیت ایجاد می‌کند. با توجه به شناختی که از روحیات مردم افغانستان دارم، می‌گویم هر کس در افغانستان حاکم باشد، سیاست آن‌ها درباره آب روشن است. دیپلماسی ملتمسانه درباره حق‌آبه از افغانستان پاسخگو نیست. افغانستان به هیچ‌کس متعهد نیست؛ نه به آمریکایی‌ها، نه به شوروی و روسیه، نه اروپا.

 

 

2) توقف دیپلماسی التماسی آب با افغانستان

سیاست‌های توسعه‌ای در ایران دچار مشکلات مفهومی و ساختاری است. وقتی مسئله این‌قدر پیچیده می‌شود، روشن است که در اجرا چقدر کار سخت می‌شود. جعفر حق‌پناه کارشناس مسائل افغانستان بر این نظر است که سیاست‌های ما مبتنی بر واقعیات کم‌آبی در ایران نبوده است. همین رویکردها موجب شد در موضوع آب‌های مرزی هم به همین شکل غیرکارشناسی و غیرواقع‌بینانه اقدام کنیم. افغانستان یا آب ندارد یا به ما آب را نمی‌دهد، باید این واقعیت را دید. الگوهای بی‌نیازی از آب افغانستان، داشتن ابزار نفوذ به افغانستان و ابزارهای مشوق برای دولت افغانستان باید مورد تأکید و توجه ایران باشد. اشرف غنی در بحث آب با ایران همکاری کرد، چون مسئله چابهار یک جایگزین برای آن شد و بخشی از نیاز آن‌ها را در جای دیگر تأمین کردیم؛ اما الآن متأسفانه ازاین‌جهت گرفتاری‌هایی داریم که دستمان چندان باز نیست به‌علاوه که طرفمان در افغانستان هم به لحاظ ساختاری و اداری نرمال نیست. موضوع آب را نباید حیثیتی می‌کردیم که متأسفانه شد. ما در موضوع آب رویکرد بین‌المللی را دنبال نکردیم و از آن‌ها برای گرفتن «حق‌آبه محیط‌زیست» استفاده نمی‌کنیم. همان‌طور که در بحث مهاجران از ظرفیت‌های بین‌المللی استفاده نکردیم. ما اساساً خودمان را از تعاملات بین‌المللی محروم کردیم چون نظام بین‌الملل را سراسر تهدید می‌بینیم. وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو باید جدا از پیگیری مسئله آب، در شهرهای مرزی طرح‌های نو برای حل مسئله آب با افغانستان داشته باشند و بحث را از حالت پوپولیستی و رسانه‌ای کردن آن خارج کنیم.

افغانستان را به این سادگی نبینید لازم است در برابر این کشور سیاست متمرکز و پیچیده‌ای داشته باشیم. محسن روحی‌صفت؛ رئیس پیشین ستاد افغانستان وزارت امور خارجه، معتقد است که راه‌حل مسئله آب در مناطق و شهرهای مرزی‌مان با افغانستان تکیه بر آب هامون نیست؛ بلکه بی‌نیازی ما به آب و عدم اتکا به آبی که از سوی افغانستان سرازیر می‌شود، است. ما باید بدترین سناریو را درباره این مسئله در نظر بگیریم و بر اساس همان رفتار کنیم. فرض کنیم که دیگر آبی از افغانستان به سمت ایران نمی‌آید، در آن صورت چه باید کرد؟ ما باید مدل توسعه‌مان در این بخش را کاملاً متفاوت کنیم. طرحی در این رابطه نوشته شد اما وزارت نیرو هنوز برای این مسئله کاری نکرده است، چون اساساً کار بسیار سختی است و هماهنگی مسئولان را می‌خواهد. البته خوب طبیعی است تغییر مدل توسعه در سیستان‌وبلوچستان و هماهنگی مسئولان و دستگاه‌ها بسیار سخت؛ اما انداختن تقصیر گردن افغانستانی‌ها کار آسانی است. همچنین ایجاد جایگزین برای تأمین آب به‌جای رودخانه‌ها باید موردتوجه قرار گیرد، مثل آنچه قطر و عربستان انجام دادند. ما از دریای عمان خط لوله کشیدیم تا یزد؛ ولی برای سیستان درحالی‌که بودجه هم گذاشتند، انجام نشد و پولش هم جای دیگری خرج شد. باید دیپلماسی ملتمسانه آب را کنار بگذاریم و به سمت بی‌نیازی از آب هیرمند برویم، آن‌وقت آن‌ها می‌‌آیند و آب را دودستی تقدیم می‌کنند تا در ازای آن انرژی بگیرند؛ اما تا وقتی دست نیاز دراز کنیم آبی به ما نمی‌دهند.

وزارت خارجه در بیانیه‌ای با اشاره به اینکه معاهده بین ایران و افغانستان مورخ 22/ 12/ 1351 به طور صریح و بدون هیچ ابهامی، حق‌آبه طرف ایرانی از رودخانه هیرمند را تعیین کرد، یادآور شده است که تداوم آبگیری بند انحرافی کمال‌خان و انحراف مسیر طبیعی رودخانه هیرمند و بر هم زدن شرایط رودخانه و همچنین عدم همکاری مقامات افغانستان در تعیین محل‌های تحویل حق‌آبه و نصب سامانه‌های فنی مربوط به سنجش میزان آب، نقض صریح مواد ۳، ۵ و ۶ معاهده هیرمند بوده و نمی‌توان با صدور بیانیه‌های سیاسی، توجیهی برای آن یافت. این بیانیه با تأکید بر اینکه افغانستان متعهد به تأمین حق‌آبه ایران از هیرمند است، صدور بیانیه‌های سیاسی بدون اقدام عملی را غیرقابل‌پذیرش خواند و تأکید کرده که تا زمانی که به کارشناسان ایرانی اجازه بازدید داده نشود، هرگونه اظهارنظری درباره کاهش آب هیرمند پذیرفته نیست.

بااین‌وجود حواسمان باشد در این فضا ناخواسته بر طبل جنگ نکوبیم و پرسش از ماده واحده قانون انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان مصوب 17/ 11/ 1400 فراموش نشود که هیچ گزارشی از کمیت و کیفیت اجرای آن در سفر اخیر ریاست محترم جمهوری به این استان ارائه نشد. این ماده واحده به‌عنوان بند (خ) به ماده 2 قانون توسعه و بهينه سازي آب شرب شهري و روستايي در كشور مصوب 24/ 12/ 1394 الحاق گردید. به‌موجب آن «وزارت نيرو با همكاري وزارت صنعت، معدن و تجارت و نيز با استفاده از توان علمي معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري مكلف است زمينه سرمایه‌گذاری داخلي يا خارجي براي برداشت آب، نمک‌زدایی، انتقال آب و استفاده از نمك و فلزات بازمانده از درياي عمان به استان سيستان و بلوچستان را فراهم نمايد. خريد آب نمک‌زدایی شده و انتقال‌یافته براي جبران مصارف شرب در چهارچوب ماده 20 قانون الحاق برخي مواد به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت (2) مصوب 4/ 12/ 1393 از سرمایه‌گذار تضمين می‌گردد».

ماده 20 قانون الحاق برخي مواد به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت (2) مصوب 4/ 12/ 1393 مقرر کرده است که «به وزارت نيرو و شرکت‌های تابع اجازه داده می‌شود، خريد آب استحصالي و پساب تصفیه‌شده از سرمایه‌گذاران اعم از داخلي و خارجي، آب مازاد ناشي از صرفه‌جویی حق‌آبه داران در بخش‌های مصرف و هزینه‌های انتقال آب توسط بخش غيردولتي را حسب مورد با قيمت توافقي يا با پرداخت يارانه بر اساس دستورالعمل مصوب شوراي اقتصاد، تضمين كنند». شوراي اقتصاد در جلسه مورخ 21 /12 /1396 حسب درخواست مورخ 25 /12 /1395 وزارت نيرو دستورالعمل این ماده را بررسي و تصويب کرده است.

آیین‌نامۀ اجرایی ماده واحده قانون انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان نیز در تاریخ 6/ 6/ 1401 به تصویب رسیده است. به‌موجب این آیین‌نامه وزارت نیرو با همکاری سازمان برنامه‌وبودجه کشور برای تأمین آب شرب از محل طرح انتقال آب از دریای عمان به نقاط مصرف اولویت‌دار در استان، قرارداد خرید تضمینی آب شرب با شرکت­های سرمایه­گذاری و مجری طرح می‌باید منعقد نماید. وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی ج.ا.ا. اقدامات لازم برای برخورداری این شرکت‌ها از سرمایه‌گذاری و یا تسهیلات داخلی و یا خارجی و نیز اولویت استفاده از تسهیلات صندوق توسعه ملی را در چهارچوب قوانین و مقررات انجام می‌دهند. در راستای کاهش قیمت تمام‌شده آب انتقالی برای مصارف صنعت و کمک به تأمین مالی اجرای طرح، وزارت صمت باید تمهیدات لازم برای پیش‌خرید آب انتقالی طرح توسط متقاضیان صنعتی را به عمل آورد.

در سفر 28/ 2/ 1402 رئیس‌جمهور رئیسی به سیستان و بلوچستان عنوان شد که عملیات لوله‌گذاری انتقال آب دریای عمان به سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی با دستور آیت‌الله رئیسی آغاز شد. برای اجرای این طرح‌ها حدود هزار و 700 کیلومتر لوله‌گذاری خواهد شد که آب خلیج‌فارس و دریای عمان را به استان‌های تعیین‌شده، منتقل می‌کند. طرح انتقال آب از دریای عمان جزو طرح‌های کلان تعریف‌شده برای تأمین بخشی از کسری آب در دالان شرق کشور است که اجرای آن از آبان سال 1400 آغاز شد و طبق تفاهم‌نامه‌های منعقدشده، آب انتقالی به استان‌های خراسان رضوی و خراسان جنوبی در بخش صنعت به مصرف خواهد رسید؛ اما این آب در سیستان و بلوچستان برای تأمین مصارف آشامیدنی نیز پیش‌بینی و طبق برنامه زمان‌بندی‌شده، این طرح با سرمایه‌گذاری 3 میلیارد یورویی تا پایان سال 1404 به بهره‌برداری خواهد رسید.

درهرصورت باید در نظر داشت که قیمت تمام‌شده یک مترمکعب آب نمک‌زدایی شده دریا در محل اب‌شیرین‌کن‌ها حدود 9/ 0 تا ۱ دلار است و اگر هزینه انتقال مثلاً به اصفهان، ‌کرمان و سیستان اضافه شود قیمت هر مترمکعب آب مذکور بین ۲ تا 5/ 2 دلار خواهد شد. این قیمت حتی برای صنعت هم صرف اقتصادی ندارد چه رسد به کشاورزی و شرب. قیمت هر مترمکعب آب شرب تحویلی به منازل در ایران بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ و حداکثر ۱۲۰۰ تومان است و البته برای کشاورزی تقریباً رایگان است.

 

 

روشن‌ساز کلام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مورخ 30/ 2/ 1402 با مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران ج.ا.ایران با اشاره به مرزهای طولانی ایران با کشورهای متعدد و بعضاً مهم و اثرگذار، سیاست دولت کنونی برای ارتباط با همسایگان را بسیار مهم و درست خواندند و افزودند که دست‌های بیگانه برای ایجاد مشکل بین ایران و همسایگان آن، فعال است که نباید اجازه بدهید این سیاست آن‌ها محقق شود. «حکمت» یعنی در همه‌ی این تعامل‌های دوجانبه و چندجانبه خردمندانه عمل کنیم. اندیشیده عمل کنیم. محاسبه‌شده عمل کنیم. از اظهارنظرهای دفعی و ارتجالی و حساب‌نشده پرهیز کنیم. حکمت یعنی هر کاری که می‌کنیم، پشتوانه فکری و عقلانی داشته باشد. اندیشیده باشد، محاسبه‌شده باشد. اعمال «مصلحت» در این موارد یعنی شناختن موارد انعطاف. یک جاهایی باید انعطاف داشت. انعطاف منافات با اصول ندارد. حفظ اصول با امکان انعطاف با هم می‌سازند، می‌توان یک جاهایی انعطاف به خرج داد. بنده یک‌وقتی چند سال قبل از این گفتم: «نرمش قهرمانانه»؛ بد فهمیده شد، هم بعضی‌ها در خارج بد فهمیدند، یک محاسبه‌ی دیگر کردند، در داخل هم بعضی از خودهایمان بد فهمیدند معنای این را. انعطاف یک جاهایی لازم است، بایستی انجام بگیرد. همان معنایی که ما در تقیه معنا کردیم ــ در بحث امامت، بنده مفصل راجع به تقیه صحبت کردم ــ تقیه یعنی وقتی شما در یک جایی دارید حرکت می‌کنید، به یک صخره‌ای می‌رسید که از آن عبور نمی‌توانید، یک‌راهی پیدا کنید از کنار صخره و عبور کنید. انعطاف یعنی این. معنایش این نیست که ما از ادامه‌ی راه پرهیز کردیم و عقب‌نشینی کردیم، نه. به جنگ صخره نرفتیم، انعطاف پیدا کردیم، توانستیم راه دیگری را پیدا کنیم.

کاوه مدنی، معاون سابق سازمان حفاظت محیط‌زیست و رئیس اندیشکده آب سازمان ملل متحد نیز در حساب توئیتری خود با ذکر این مطلب که در حال حاضر، حجم آب ذخیره‌شده در هر دو سد کمال‌خان و کجکی از پارسال بیشتر است نوشت که ابعاد این مناقشه پیچیده‌تر از کل‌کل‌های دوربینی و توییتری است. دلسوزان بارها درباره رسیدن این روزها و کور شدن گره اختلاف هیرمند هشدار دادند اما آقایان به‌جای برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری‌های راهبردی برای افزایش ظرفیت چانه‌زنی و تعامل مقتدرانه با کشور همسایه، به‌دنبال دسترسی به منابع لایتناهی آب در عمق چندهزار متری و اشتغال‌زایی از طریق توسعه کشاورزی در یک منطقه کم‌آب بودند. تبدیل مناقشه آبی یک رود فرامرزی به نبرد حیثیتی و ملی‌گرایانه دو ملت، یک خطای راهبردی و ناشی از ناپختگی سیاسی‌ و عدم آشنایی با قواعد «دیپلماسی آب» است. جنگ روایت‌ها در همه مناقشات طبیعی است؛ اما دامن زدن به آن می‌تواند دستیابی به راه‌حل برد-برد را غیرممکن کند.