گزیده جستار: زمان آن رسیده که سران اتحادیه اروپا از تعظیم کردن مقابل امپریالیسم امریکا دستبردارند. به صلح فرصت بدهند. اکثر نمایندگان پارلمان اروپا به صلح پشت کردهاند؛ اما این جنگطلبان در خدمت چه کسانی هستند؟ این جنگ ممکن است برای امپریالیسم امریکا و ناتو خوب باشد، اما برای مردم اروپا یک فاجعه است.
اين نوشتار در تاريخ هفتم آبانماه ۱۴۰۱ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
تحریمهای پهپادی علیه ایران:
تعظیم مجدد اروپا به آمریکا
ولودیمیر زلنسکی؛ رئیسجمهور اوکراین، سهشنبه 3/ 8/ 1401 در کنفرانسی در برلین از طریق یک پیام ویدئویی گفت که موشکهای روسیه و پهپادهای ساخت ایران بیش از یکسوم از بخش انرژی اوکراین را نابود کرده است. روسیه در حال تخریب همهچیز است بهطوریکه غلبه بر زمستان برای ما سختتر میشود. او مدعی شده که روسیه از حدود ۴۰۰ پهپاد ساخت ایران در جنگ اوکراین استفاده کرده است. البته یادآور هم شد که هنوز یک سِنت هم از برنامه بازسازی سریع به ارزش 17 میلیارد دلار را دریافت نکرده است.
همچنین زلنسکی دوشنبه 2/ 8/ 1401 در یک کنفرانسی خبری که به صورت ویدیویی از سوی نشریه اسرائیلی هاآرتص تدارک دیده شده بود تصریح کرده بود که صدای نفرتانگیز پهپادهای ایرانی هر شب در آسمان ما شینده میشود. طبق اطلاعات ما، روسیه حدود ۲ هزار پهپاد شاهد از ایران سفارش داده است. اگر اسرائیل به اوکراین برای دفاع در برابر حملات روسیه با استفاده از پهپادهای ایرانی کمک نظامی میکرد، این همکاری بین مسکو و تهران روی نمیداد. اگر سیاستمداران اسرائیلی در زمان حملات پیشین روسیه به کریمه و ضمیمه کردن آن به خاک خود در سال ۲۰۱۴ فقط یک تصمیم واحد گرفته بودند، این اتحاد بهسادگی اتفاق نمیافتاد. به نظر میرسد این تصمیم مدتها پیش در سال ۲۰۱۴ اتخاذشده بود، زمانی که روسیه تجاوزات خود را علیه اوکراین آغاز کرد.
رابرت رایت در مطلب اخیرالانتشار خود، روابط نزدیک روسیه و ایران را موجد فرارسیدن زمان غبارروبی «محور شرارت» قدیمی (Time to Dust off the Old ‘Axis of Evil’) دانسته است. او مینویسد که پوشش رسانهای در مورداستفاده روسیه از پهپادهای ساخت ایران به حدی رسید که سؤالی را در ذهن گلن کسلر؛ خبرنگار واشنگتنپست، ایجاد کرد. کسلر در حساب توییتر خود نوشت: «چقدر طول میکشد که ما دوباره از عبارت «محور شرارت» استفاده کنیم؟» قبل از اینکه کسلر این برچسبزنی را برای مشارکت روسیه و ایران پیشنهاد کند، یک روزنامه انگلیسی، معترضان اوکراینی و دو تن از اعضای ارشد اندیشکده شورای آتلانتیک، این برچسب را استفاده کرده بودند. نیویورکتایمز، بدون استفاده از این عبارت، یک گزارش کامل را به تیتر «ظهور اتحاد مسکو-تهران» (Emergence of a Moscow-Tehran Alliance) اختصاص داد. بهاینترتیب موضوع «محور» (Axis) بخشی از برچسبی کموبیش رسمی شد و راه را همواره کرد تا چند نفر دیگر نیز دیر یا زود کلمه «شرارت» (Evil) را نیز به آن بیفزایند. مقالهای که نیویورکتایمز منتشر کرد حداقل این ویژگی را داشت که نشان دهد همکاری روسیه و ایران یک ازدواج بر اساس منافع مشترک (Marriage of Convenience) است، نهبخشی از یک توطئه استبدادی جهانی (Global Autocratic Plot) برای از بین بردن دموکراسی و انگیزه آن، عمدتاً دفاعی است. در مقاله نیویورکتایمز آمده است: «عشق عمیقی (Deep Love) بین ایران و روسیه وجود ندارد. دو دولت تمامیتخواهی (Authoritarian Governments) که هر دو ذیل تحریمهای غرب به سر میبرند، دیدگاه مشترکی نسبت به ایالاتمتحده دارند و آمریکا را بهعنوان دشمن بزرگ خود و تهدیدی برای قدرتشان میدانند». چیزی که تایمز انجام نداد این بود که این مسئله را بررسی کند که چگونه ایران و روسیه، آمریکا را بهعنوان دشمن بزرگ (Great Enemy) خود بهحساب آوردهاند؛ بنابراین تایمز به این سؤال همیشگی پاسخ نداد که آیا همه اینها واقعاً ضروری بود؟ آیا ممکن نبود که سیاست خارجی متفاوت ایالاتمتحده منجر به ایجاد روندی جهانی شود که در آن ایران تمایلی به ارسال سلاح به روسیه نداشته باشد و روسیه نیز نیازی به استفاده کردن از آن سلاحها نداشته باشد؟ مطمئناً اگر اقتصاد ایران توسط رژیم تحریم ایالاتمتحده به این وضع دچار نمیشد، تهران انگیزه کمتری برای فروش سلاحهایی که احتمالاً گرانبها میداند، داشت. البته، اگر ایالاتمتحده در زمان دونالد ترامپ از توافق هستهای ایران خارج نمیشد یا اگر وزارت خارجه دولت بایدن به شکل فعالتری توافق هستهای را در سال اول دولتش و قبل از بدتر شدن فضای سیاسی، احیا میکرد، چنین اتفاقاتی رخ نمیداد. بدیهی است که ما هرگز نخواهیم دانست که آیا یک سیاست خارجی کمتر متخاصم ایالاتمتحده (Less Antagonistic US Foreign Policy)، به شکلگیری جهانی بهتر منجر میشد یا خیر. این مسئله به ایران و روسیه همبستگی دارد. روسیه و ایران هر دو در دو دهه گذشته اقدامات تحریکآمیز و متضادی انجام دادهاند.
اگر میخواهید داستان را بهگونهای تعریف کنید که تمرکزش بیشتر بر اقدامات تحریکآمیز و متضاد ایران و روسیه باشد تا اقدامات تحریکآمیز و متضاد آمریکا، هیچ ایرادی ندارد و میتوانید این کار را انجام دهید؛ اما بدانید که این شیوه روایتی است که معمولاً در رسانههای آمریکایی از آن استفاده میشود. یکی از دلایل موفقیت این روایت نامتقارن (Asymmetrical Narrative) این است که پول بشردوستانه (Philanthropic money) زیادی به اتاقهای فکری سرازیر میشود که در آن کارشناسان آمریکایی نشستهاند که چنین روایتهایی را تبلیغ میکنند. بهعنوانمثال، مقالهای در سال 2017 منتشر شد که عنوانش این بود که «چگونه نیویورکتایمز جنگ با ایران را محتملتر میکند» (How the New York Times is Making War with Iran More Likely) در این مقاله نقش بنیاد دفاع از دموکراسیها (Foundation for Defense of Democracies) برجسته شد. اتاق فکری با گرایشهای فوقالعاده تندرو و جنگطلبانه (Ultra-hawkish Think Tank) که میتوان نامش را بهدرستی به «بنیاد حمله به ایران» (Foundation for Attack on Iran)، تغییر داد. در گزارش اخیر شبکه سیانآنکه در مورد همکاری روسیه و ایران پخششده بود، یکی از تحلیلگران این بنیاد سعی کرد به ما یادآوری کند که ارسال تسلیحات از سوی ایران به روسیه یعنی «جابجا کردن برخی از دقیقترین سلاحهایش به نزدیکی مرزهای اروپا و بسیار مهم است که دخالت ایران با روسیه را بخشی از جنگ بزرگتر این کشور با جهان غرب بدانیم.» ازنظر این بنیاد این مسئله بسیار مهم است و نکته مهمتر ازنظر این بنیاد این است که هرگز سوی دیگر مسائل را نبینیم!
1) تعیینکنندگی پهپادها در جنگهای آینده
فرید زکریا؛ تحلیلگر سرشناس آمریکایی، و در برنامۀ جیپیاس (GPS) شبکه سیانان (CNN)، معتقد است که پهپادها نیرویی تعیینکننده در جنگهای آینده خواهند بود. تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ اتفاق میافتد که در آن فناوریهای جدید در حال باز ترسیم صنعت جنگافزاری است. از مهمترین این فناوریهای جدید، پهپادها هستند. در چند هفته اول جنگ، اوکراینیها با پهپادهای بیرقدار ترکیه برای ضربه زدن به تهاجمات روسیه استفاده کردند، ویدئوهایی از حملات کوبنده این پهپادها با مواد منفجره هدایتشونده لیزری به کاروانهای نظامی روسیه دستبهدست میشد و اوکراینیها هم در قدردانی (از پهپادهای ترکیهای) اسم حیوانات و نوزادان خودشان را بیرقدار میگذاشتند و یک آهنگ درباره بیرقدار هم بسیار دستبهدست و پربیننده (وایرال) شد. در روزهای اخیر روسها هم با استفاده از نوع متفاوتی از پهپادها خبرساز شدند: پهپادهای (انتحاری) «کامی کازۀ» ساخت ایران (نگارنده: البته این ادعای زکریا مورد هنوز راستیآزمایی قرار نگرفته است). این پهپادها ادوات دارای قدرت آتش نیستند بلکه خودشان سلاح هستند و برای زدن اهداف در کییف و دیگر شهرها فرستاده شدند. اوکراین هم از پهپادهای کامی کازه علیه روسیه استفاده کرده است؛ اما تمرکز روی اینکه آیا پهپاد تهاجمی است یا خودشان بهعنوان سلاح هستند، مسئله اصلی را نادیده میگیرد. پهپادها بیشتر از اینکه خودشان در این جنگ بهعنوان سلاح باشند، باعث تقویت دیگر قدرتها شدهاند. آنها (پهپادها) قهرمان نیستند؛ اما همراهان قابلاعتمادی هستند. آنها بهطور عمومی فاقد قدرت آتشی هستند که اهداف بزرگ را از بین ببرند. کارشناسان معتقد هستند که بخش بزرگی از آسیب وارده به زیرساختهای اوکراین در جریان حملات کامیکازهها در اصل از ناحیه موشکهای کروز نشئتگرفته است. پهپادها به این روند کمک و سامانههای پدافندی اوکراین را به خود مشغول کردند درحالیکه بخش اعظم آنها (پهپادها) ساقط شدند؛ اما موشکها توانستند نفوذ کنند. این پهپادها همچنین اهداف روحی و روانی را هم تأمین میکنند. روسیه نشان داده که میتواند شهرهای اوکراینی را بسیار دورتر از خطوط مقدم جنگ هدف قرار دهد و ظاهراً، اوکراین هم از پهپادها برای هدف قرار دادن اهدافی در عمق کریمه استفاده کرد. صدای زوزه کشیدن بلند آنها این پیام را منتقل میکند که هیچکس و هیچ جایی امن نیست.
ادی سینگر در وبگاه «آمریکای نوین» استدلال میکند که پهپادها شبیه به حملات با بمب پرنده «فا-۱» به لندن در سال ۱۹۴۴ هستند که وحشت بسیار مردم بریتانیا را سبب شده بود. در صحنۀ نبرد امکان استفاده از پهپادهای پیشرفتهتر برای حملات دقیق وجود دارد. ایالاتمتحده در جنگ علیه تروریسم، از حملات هدفمند پهپادی بسیار استفاده کرده است، فناوری آن اینقدر خوب شده که وقتی ایالاتمتحده ایمنالظواهری؛ رهبر القاعده، را در یک محله پرجمعیت کابل کشت، این باور وجود دارد که یک (بمب هوشمند) چرخنده را فرستاد که وی را تکهتکه کند بدون اینکه باعث ایجاد انفجار شود که میتوانست باعث آسیب رساندن به دیگران شود. هیچکس (کشور) دیگری توانمندی ایالاتمتحده را ندارد؛ اما حتی اوکراین هم قادر بوده از پهپاد برای فرستادن بمب روی در باز یک تانک استفاده کند.
به گفتۀ پیتر لی؛ از دانشگاه پورتسمن، مهمترین استفاده از پهپادها در اوکراین استفاده از آنها برای انجام حملات نیست؛ بلکه انجام شناسایی و نظارت برای ادوات جنگی سنگین بهمنظور از بین بردن اهداف با ارزش بوده است. پهپادها، چشمانی در آسمان هستند که به سربازان میگویند تسلیحات بزرگ را به چه سمتی هدف بگیرند. برای ذکر یک مثال، وقتی اوکراینیها توانستند ناو جنگی «مسکووا» را غرق کنند، پهپادها به آنها برای شناسایی کردن مکان دقیق هدف کمک کردند و موشکهای کروز ضربه آخر را (به این ناو جنگی) وارد کردند.
البته به خاطر داشته باشید که فناوری پهپادی هنوز در مرحله نوزادی خودش است و بسیاری از حملات پهپادی در اوکراین، حملاتی اشتباه بودند، بهسادگی ساقط شدند یا اینکه با استفاده از مداخله سامانههای الکترومغناطیسی میشود سامانههای آنها را مختل کرد. ادی سینگر معتقد است که تا زمانی که دو کشور صدها هزار پهپاد را که مجهز به هوش مصنوعی هستند، روانه (جبهه جنگ) نکنند ما پتانسیل واقعی پهپادها را نخواهیم دید؛ که بهعنوان بخشی از یک ناوگان هماهنگ بزرگ عمل کنند؛ نیرویی که واقعاً یک ناوگان ترسناک خواهد بود. درنتیجه اگرچه (جایگاه و قدرت) پهپادها امروزه کمتر از سروصدایی که درباره آنها میشود، است و اغلب نقش حمایتی ایفا میکنند (اما) با گذشت زمان آنها میتوانند به عاملی تعیینکننده در جنگهای آینده تبدیل شوند.
2) تحریمهای پهپادی اروپایی علیه ایران
نماینده جمهوری چک؛ که کشورش ریاست دورهای اتحادیه اروپا را برعهده دارد، پنجشنبه 28/ 7/ 1401 اعلام کرد اعضای این اتحادیه بر سر اقدامات جدید علیه ایران به دلیل ادعایی تأمین پهپاد برای روسیه موافقت کردند. پتر فیالا؛ نخستوزیر چک، در پیامی توییتری نوشت: «پس از سه روز گفتگو، سفیران اتحادیه اروپا مجموعه تدابیری را علیه تأمینکنندگان ایرانیِ پهپادها که به اوکراین حمله میکنند، تصویب کردند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا تصمیم گرفتند داراییهای سه فرد و یک نهاد مسئول تحویل هواپیماهای بدون سرنشین را مسدود کنند. اتحادیه اروپا همچنین آماده است تحریمهایی که پیشازاین علیه چهار نهاد ایرانی وضعشده بود را نیز تمدید کند».
تروئیکای اروپا جمعه شب مورخ 29/ 7/ 1401 نیز در نامه ای 2صفحهای ایران و روسیه را به نقض قطعنامه2231 متهم کرد و خواستار تحقیقات فنی درباره سلاح های به کارگرفته شده در جنگ اوکراین شد. تکیه تروئیکای اروپایی بر پاراگراف چهارم ضمیمه B این قطعنامه است که در آن فهرستی از اقلام نظامی درج شده که برای انتقال از ایران یا صادرات به این کشور نیازمند مجوز شورای امنیت است. آلمان، انگلیس و فرانسه در این نامه آوردهاند: «ما خواهان تحقیقات از سوی تیم دبیر کل سازمان ملل که مسئول نظارت بر اجرای قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است، هستیم و آمادهایم تا از کار دبیر کل در انجام تحقیقات فنی و بیطرفانه حمایت کنیم». در همین خصوص تروئیکای اروپایی در نامه خود قید کردهاند که پاراگراف 7 بند A قطعنامه 2231 مشخص کرده که همه کشورها موظفاند از پاراگراف 4 ضمیمه B این قطعنامه تبعیت کنند و این مسئله املا الزامآور است. در این نامه آمده است که انتقال اقلام از و به ایران بر اساس قطعنامه 2231 نیاز به تائید قبلی شورای امنیت دارد. هم پهپادهای مهاجر و هم پهپادهای شاهد پارامترهای مندرج ذیل عنوان 546/ 2015/S را دارند چون پهپادها بردی برابر یا بیشتر از 300 کیلومتر دارند، این مصداق موشک است که تحریمهای آن بر اساس قطعنامه 2231 همچنان و تا پایان سال 2023 برقرار است. پهپادها از ایران به روسیه صادرشده و اینکه نه تهران و نه مسکو مجوز قبلی را از شورای امنیت نگرفتهاند، هر دو کشور قطعنامه را نقض کردهاند. پهپادهای مهاجر توسط شرکت هوانوردی قدس تولید شده و این شرکت مشمول مقررات مسدود کردن داراییها بر اساس ضمیمه B قطعنامه 2231 شده است. گزارشهای اطلاعاتی نشان میدهد که ایران پهپادها و موشکهای بیشتری را به روسیه ارسال کرده که این موضوع نقض بیشتر قطعنامه و نیازمند اقدامات تنبیهی برای پاسخگویی به آن است.
3) بلاوجه بودن ادعای تأمین پهپادی روسیه توسط ایران
لیزا کارتی؛ معاون نماینده آمریکا در سازمان ملل، با تکرار اتهامزنیهای بیاساس علیه تهران، در این نشست مدعی شد که ایران برخلاف قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه داده است.
نمایندۀ فرانسه در سازمان ملل نیز گفت که از ایران میخواهیم هرگونه حمایت از جنگ روسیه علیه اوکراین را متوقف کند. روسیه با تهدید به قطع روابط با سازمان ملل، باجخواهی میکند.
واسیلی نبزنیا؛ نماینده روسیه نیز در نشست شورای امنیت، تصریح کرد که دبیر کل سازمان ملل صلاحیتی برای تحقیق درباره استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین [در جنگ اوکراین] را ندارد. این دیپلمات روس با بیان این که هیئتهای غربی بار دیگر نفاق آشکار و استانداردهای دوگانه نشان میدهند. خود را بهعنوان حامیان اصلی منشور سازمان ملل معرفی میکنند و درخواستهایی را برای حمایت از اصول منشور سازمان ملل در قطعنامههای مختلف مجمع عمومی وارد کرده و سایر اعضای سازمان ملل را به نقض آن متهم میکنند. همان اعضای شورای امنیت که دقیقاً دو هفته پیش اینجا پرشور خواستار دفاع از منشور سازمان ملل شدند، امروز آشکارا آن را نقض میکنند و به دبیرخانه سازمان ملل برای انجام همین اقدام فشار میآورند. در مورد ایالاتمتحده که از زمان خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، چهار سال است قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده، سطح بیسابقهای از نادیده گرفتن منشور و قطعنامههای شورای امنیت است. متأسفانه دبیرخانه (سازمان ملل) در برابر این فشارهای سیاسی به شکلی آشکار مقاومت ضعیفی دارد.
حمید ابوطالبی؛ معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور سابق، اخیراً ماجراجویی جدید امریکا در مسئله پهپادی را بهعنوان سندی برای فعال شدن مکانیسم ماشه و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل معرفی کرده و تلویحاً بار دیگر شبح جنگ را روی سر کشور نشان داده است. روزنامه ایران در شماره 1/ 8/ 1401 در گزارشی با عنوان «فرافکنی با ادعای دیپلماسی سردرگم» این ادعا را واهی دانست. آقای ابوطالبی اما این گزارش را «تند» معرفی کرد و مدعی شد پاسخگویی روزنامه «ایران» سبب خوشحالی وی شده چون افراطگرایان نگران شدهاند! معاون سیاسی دفتر حسن روحانی نوشته است: «اینکه میگویید تحریم تسلیحاتی خاتمه یافته است، موضوع پهپادها و موشک و... در بند 4 ضمیمه B در 2231 و در متن 79 صفحهای 546/ 2015/ S برای مدت هشت سال است و نه پنج سال».
ابوطالبی البته مشخص نکرده این اسناد چگونه ایران را محکوم کرده و مکانیزم ماشه را فعال مینماید. اولاً؛ پاراگراف ۴ ضمیمه B قطعنامه ۲۲۳۱ بهطور روشن به محدودیتهای اقلام، مواد، تجهیزات، کالا و تکنولوژی در ارتباط با توسعه سیستم موشکهای دارای سلاح هستهای اشاره میکند که هیچ ارتباطی به مسأله پهپاد ندارد. ثانیاً؛ مخاطب فهرست 546/ 2015/ S که در قطعنامه 2231 هم به آن اشاره شده کشورهایی غیر از ایران است؛ یعنی حتی اگر غربیها بتوانند ادعای فروش پهپاد توسط ایران برای استفاده از جنگ اوکراین را اثبات نمایند بازهم روسیه باید در خصوص آن پاسخگو باشد و دلایل خود را برای عدم اطلاع به شورای امنیت اعلام نماید. ثالثاً؛ حتی در چنین شرایطی هم مکانیسم ماشه ارتباطی به این ماجرا ندارد؛ چراکه این مکانیسم تنها برای موارد نقض برجام است و ارتباطی به نقض قطعنامه 2231 ندارد.
حمید ابوطالبی در خصوص فصل هفتمی بودن ایران نیز ادعا کرده است که: «باور کنید اگر دوباره در چاه فصل هفتم منشور افتادیم، دیگر نخواهیم توانست از آن خارج شویم». ترس از فصل هفتم برای ترسیم فضای جنگی از ایران در حالی است که ایران هیچگاه ذیل فصل هفتم نبوده است. دولت سابق سالها تلاش داشت تا قطعنامههای صادرشده علیه ایران را ذیل فصل هفت معرفی کند و خود را قهرمان خروج از آن معرفی نماید. این در حالی است که در قطعنامههای شورای امنیت صادرشده در سالهای 1385 تا 1389 هر جا سخنی از فصل هفتم آمده است بلافاصله با عنوان ماده 41 محصور و محدودشده است. بهموجب این ماده «شوراي امنيت ميتواند تصميم بگيرد كه براي اجراي تصميمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتي كه متضمن بهکارگیری نيروي مسلح نباشد لازم است و ميتواند از اعضاي ملل متحد بخواهد كه به اين قبيل اقدامات مبادرت ورزند اين اقدامات ممكن است شامل متوقف ساختن تمام يا قسمتي از روابط اقتصادي و ارتباطات راهآهن، دريايي، هوايي، پستي، تلگرافي، راديويي و ساير وسایل ارتباطي و قطع روابط سياسي باشد». تنها زمانی قطعنامهای ذیل فصل هفتم تعبیر میشود که در بخش مربوط به اجرایی آن، عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی مندرج باشد. بهعنوان نمونه قطعنامه 2216 علیه یمن در شورای امنیت سازمان ملل ازجمله چنین قطعنامههایی است که مشخصاً ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل صادرشده است؛ بدین معنا که اعضای شورای امنیت سازمان ملل خود را مجاز میدانند درصورتیکه ملت یمن از اقدامات الزامآور درخواست شده در این قطعنامه سرپیچی کند، علیه این کشور اقدام نظامی کنند. در خصوص ایران اما با وجود اصرار و فشار امریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، درنهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند 41 این فصل (و نه کلیت فصل 7) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد. هرچند گروهی تلاش دارند تا تفاوت قطعنامه «ذیل فصل هفت» و «ذیل بند 41 فصل هفت» را نادیده بگیرند؛ اما واقعیت آن است که در قطعنامههایی که تنها ذیل بند 41 هستند هیچ کشوری نمیتواند به اقدام نظامی علیه ایران بدون قطعنامه جدید دست بزند.
امیر سعید ایروانی سفیر ایران در سازمان ملل روز جمعه 29/ 7/ 1401 نیز تاکید کرد که محدودیتهای ذکرشده در پاراگراف 6 ضمیمه B قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل در اکتبر 2020 پایانیافته است و از آن زمان هیچکدام از اقدامات ایران در جهت تأمین، فروش یا انتقال سلاح یا مواد مرتبط به آن به دیگر کشورها تحت قطعنامه 2231 نبوده است. ایروانی با اشاره به اینکه پاراگراف 4 ضمیمه B قطعنامه 2231 یک تفسیر نادرست و خودسرانه از قطعنامه و روح این پاراگراف است، تأکید کرد: پاراگراف 4 ضمیمه B قطعنامه 2231 بهطور روشن به محدودیتهای اقلام، مواد، تجهیزات، کالا و فنّاوری در ارتباط با توسعه سیستم موشکهای دارای سلاح هستهای اشاره میکند.
ختم کلام
پایان جنگ جهانی دوم و آغاز طرح مارشال باعث شد که کشورهای اروپایی به غیر از اینکه به امریکا وابستگی داشته باشند، استقلال تصمیمگیری سیاسی خود را هم در گرو تصمیمات واشنگتن قرار دهند. با وجود تشکیل اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا، شورای اروپا و...؛ اما کشورهای اروپایی و حتی سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) نمیتوانند سیاست مستقلی از واشنگتن داشته باشند. در پروندههای مختلف بینالمللی از پرونده هستهای ایران تا بحران اوکراین، از بحران داعش تا روی کار آمدن طالبان همه و همه نشاندهنده این است که اروپا تصمیمات خود را به کاخ سفید گرهزده است. بحران اوکراین نمونهای از بحرانهایی است که برای کشورهای اروپایی که دنبالهروی تصمیمات امریکا ایجاد میشود. میک والاس؛ نماینده جمهوری ایرلند در پارلمان اروپا، در توئیتی نوشت که به نفع صلح جهانی و مقابله موفقیتآمیز با چالشهای بحران آب و هوایی است که اتحادیه اروپا دارای رابطه مثبت و قوی با چین باشد. زمان آن رسیده که سران اتحادیه اروپا از تعظیم کردن مقابل امپریالیسم امریکا دستبردارند. والاس در توییت دیگری نوشت که تمام آنچه ما میگوییم این است که به صلح فرصت بدهید. اکثر نمایندگان پارلمان اروپا به صلح پشت کردهاند؛ اما این جنگطلبان در خدمت چه کسانی هستند؟ این جنگ ممکن است برای امپریالیسم امریکا و ناتو خوب باشد، اما برای مردم اروپا یک فاجعه است. ما باید جلوی این جنون را بگیریم.
آقای محمّدجواد ظریف (وزیر امور خارجه) زمانی در دوازدهم آذر سال ۱۳۹۲ در دانشگاه تهران گفته بود که «غربیها از چهارتا تانک و موشک ما نمیترسند، بلکه از مردم ایران میترسند. آیا شما فکر میکنید آمریکا نمیتواند سیستم نظامی ما را از کار بیندازد؟ واقعاً شما فکر میکنید آمریکا از سیستم نظامی ما میترسد؟ آیا واقعاً به خاطر سیستم نظامی ما است که آمریکا جلو نمیآید؟». اظهارات او بیشتر از آنکه شبیه به سخنان وزیر امور خارجه ایران باشد، به حرفهای وزرای خارجه کشورهای غربی شبیه بود. اشتباه او فقط این نبود که در مقام وزیر خارجه کشورش نمیدانست چه مواضعی را اعلام رسمیکند و چگونه پرچمدار منافع ملی کشورش باشد؛ بلکه اشتباه او بیاطلاعی از توانمندیهای واقعی کشورش در حوزه دفاعی-امنیتی بود. زمانی برایان هوک؛ نماینده ویژه امریکا در امور ایران، خرداد 98 ادعا کرد ایران صحنههای پرتاب موشک خود را با فتوشاپ خلق کرده تا بهاینترتیب تواناییهای موشکی خود را به رخ بکشد! هوک نشان داد نهتنها برآورد درستی از صنعت موشکی ایران ندارد؛ بلکه از حوزه گرافیک و فتوشاپ هم سر درنمیآورد. او گفته بود: «ایرانیها تصاویر هواپیماهای قدیمی را هم دستکاری کردهاند تا آنها را بهجای جت جنگنده رادارگریز جا بزنند!» سردار جعفری؛ فرمانده وقت سپاه، چند روز بعد از این اظهارات ظریف گفت: «بههیچوجه اینطور نیست که سیستم دفاعی ما با دو بمب از بین برود. ممکن است یکسری از زیرساختها از بین برود؛ ولی توان موشکی و توانمندیهای استراتژیک سپاه طوری است که اگر هزاران بمب بزنند شاید بتوانند از 10 تا 20 درصد توان موشکی سپاه بکاهند». ظریف؛ اما در واکنش به هجمههایی که با آن روبهرو شد، از سخنرانی خود دفاع کرد و گفت: «آنچه امریکا از آن میهراسد، مقاومت مردم ایران است». او بهاشتباه پایگاه مردمی جمهوری اسلامی را متفاوت از دستاوردهای نظامی کشور میدید چون گمان میکرد دستاوردهای امنیتی یک کشور بدون مشروعیت مردمی یک نظام سیاسی قابلدستیابی است. درحالیکه همان پشتوانه مردمی است که به جمهوری اسلامی این امکان را میدهد که برای ایجاد بازدارندگی نظامی در جهان، توان دفاعی و موشکی خود را افزایش دهد و همان پایگاه مردمی، توانمندی نظامی را پایدار میکند چراکه درونزا و خودجوش است و چون تکیهگاه آن بر نیروهای داخلی است، امکان تداوم دارد. داریوش سجادی؛ روزنامه نگار سابق ایرانی و تحلیلگر مسائل سیاسی، همان زمان در واکنش به این صحبتهای ظریف درباره نسبت قدرت نظامی و قدرت دیپلماسی اظهار داشت: «دکتر ظریف در مقام یک وزیر خارجه بهتر از هرکسی باید با آموزههای «کلازوویتس» آشنا باشند که دیپلماسی و میلیتاری مکمل یکدیگرند و اگر ایشان تاکنون توانستهاند در ژنو خوش بدرخشند، این درخشش قبل از مهارتهای شخصی مدیون تدبیر و مکر و مانورهای سنجیده و مؤثر و قدرتمند نظامیان ایران است».
رهبر انقلاب در تاریخ 27/ 7/ 1401 در دیدار با جمعی از نخبگان و استعدادهای علمی فرمودند که «... یک روزی، یک آقایی گفته بود که ما ازلحاظ سلاح در مقابل آمریکا صفر هستیم، میتواند مثلاً در یک ساعت فلان [ضربه را بزند]؛ من اینجا گفتم که یک تور گردشگری بگذارید، این آقایان بروند سلاحهای نظامی ما را ببینند، این صنایع تسلیحاتی ما را ببینند تا از این اشتباه بیرون بیایند؛ حالا این تور را برای همهی شماها باید گذاشت. یکی از کارهای مهم این است. به نظر من یکی از کارهای معاونت علمی همین است. بچهها را آشنا کنید با آن چیزی که در کشور وجود دارد؛ آن ظرفیتهایی که هست و کارهای فراوانی که دارد میشود. من میدانم که خیلیها مطلع نیستند؛ حتّی بعضی از این ظرفیتها را انکار میکنند... ساخت تجهیزات پیشرفتهی موشکی و پهپادی که چند سال پیشازاین میگفتند که اینها فتوشاپ است! وقتیکه عکسهایش منتشر میشد، میگفتند این فتوشاپ است؛ حالا میگویند که پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است! چرا به فلان کس میفروشید، به فلان کس میدهید. خب، اینها کارهایی است که نخبۀ ایرانی انجام داده؛ اینها برای کشور آبرو است... نخبۀ ایرانی توانسته به کشور آبرو بدهد. من اینها را میگویم برای اینکه شما که نخبهاید، قدر خودتان را بدانید، آنهایی هم که بیرون نشستهاند، قدر شما را بدانند؛ حالا بنده که خیلی قدر شماها را میدانم؛ خدا کند بتوانیم کمکی به شما کنیم...».