گزیده جستار: بحران انرژی آلمان به هراندازه که شدید است، بهطور همزمان تهدید وجودی برای مدل اقتصادی مبتنی بر صادرات آلمان محسوب میشود.
اين نوشتار در تاريخ دوازدهم شهریورماه ۱۴۰۱ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
اين گفتوگو در تاريخ چهاردهم شهریورماه ۱۴۰۱ در روزنامه جهان اقتصاد منتشر شده است.
آثار اقتصادی ریسک ژئوپلیتیک انرژی آلمان
آلمــان بــه کانونــی بــرای کل اتحادیــه اروپــا تبدیلشده اســت. آلمــان بزرگترین جمعیــت اروپــا، بزرگترین اقتصــاد، بزرگترین مصرفکننده گاز، بزرگترین واردکننــده گاز روســیه اسـت و 9 مـرز زمینـی دارد؛ بنابرایـن، هر آنچه در آلمـان اتفـاق میافتـد بـه بقیـۀ اروپـا سـرایت میکند.
با چنین اوصافی به ساکنان برلین گفته شده است که احتمالا در زمستان هزینه گرمایش خانههای آنها دوبرابر خواهد شد. باآنکه آلمان تنها کشوری نیست که از کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا لطمه میبیند؛ اما یکی از دلایل آسیبپذیری بالای این کشور، این است که آلمان منابع گازی ندارد و نتوانسته است منابع جایگزینی برای کاهش عرضه گاز روسیه بیابد. آلمان در سالهای اخیر برای کاستن از مصرف سوختهای فسیلی و افزایش سهم سوختهای پاک، از مصرف زغالسنگ کاسته است. برلین همچنین قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ مصرف این حامل انرژی را به صفر برساند و در پایان سال جاری نیروگاههای هستهای خود را تعطیل خواهد کرد. تغییر شرایط سبب شده است تا رهبران آلمان تصمیمهای جدید اتخاذ کنند. برای مثال، آنها مجوز بازگشایی نیروگاههای با سوخت زغالسنگ از ماه اکتبر را صادر کردهاند و برخی مقامات آلمان معتقدند، نیروگاههای اتمی باید سال آینده نیز به فعالیت خود ادامه دهند. از سوی دیگر، برنامه جدید دولت آلمان این است که ذخایر استراتژیک گاز این کشور تا اول سپتامبر 2022 تا ۷۵ درصد ظرفیت پر شود. در اول اکتبر و اول نوامبر میزان پر شدن این ذخایر به ترتیب ۸۵ درصد و ۹۵ درصد خواهد بود. در حال حاضر، این ذخایر ۶۷ درصد پر است؛ اما واقعیت نگرانکننده این است که حتی اگر ذخایر یادشده صد درصد پر شود، برای عبور آلمان از زمستان امسال کافی نیست. طبق تخمین دولت آلمان، اگر مصرف تغییر نکند، گاز ذخیرهشده برای دو تا سه ماه مصرف انرژی کشور کافی است.
1) ریسک ژئوپلیتیک انرژی آلمان
بزرگترین اقتصاد اروپا با کنارهگیری از تولید زغالسنگ در سال ۲۰۱۸، بیشازپیش به واردات گاز و نفت بهخصوص از روسیه وابسته شد و حالا که غرب درصدد تنبیه کرملین به دلیل تهاجم نظامی به اوکراین است، «ریسک ژئوپلیتیک انرژی آلمان» بالا رفته است و تحلیل نگارنده نشان میدهد این کشور تا سالها باید به دلیل کمبود انرژی ارزان با این ریسک دستوپنجه نرم کند. بزرگترین اقتصاد اروپا با کنارهگیری از تولید زغالسنگ در سال 2018، بیشازپیش به واردات گاز و نفت بهخصوص از روسیه وابسته شد و حالا که غرب درصدد تنبیه کرملین به دلیل تهاجم نظامی به اوکراین است، ریسک ژئوپلیتیک انرژی آلمان بالا رفته و این کشور تا سالها باید به دلیل کمبود انرژی ارزان با این ریسک دستوپنجه نرم کند؛ اما روسیه هم از سوی دیگر با ریسک اقتصادی روبهروست چراکه قطع صادرات گاز به آلمان منجر به کاهش شدید درآمدهای این کشور خواهد شد. آلمان که با صادرات 800 میلیارد دلاری خود به قهرمان صادرات اروپا مشهور است، برای حذف کامل ریسک ژئوپلیتیک انرژی از سر اقتصادش نیازمند پیشبرد طرح انرژی خود و سرمایهگذاری گسترده در کنار یافتن منابع جایگزین امن و ارزان است.
جمهوری فدرال آلمان با 83 میلیون نفر جمعیت و تولید ناخالص داخلی اسمی 4250 میلیارد دلار جایگاه پرجمعیتترین و قدرتمندترین اقتصاد اتحادیه اروپا و رتبه چهارم اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده است. این کشور با سرانه اسمی 54653 دلار و سرانه قدرت خرید 62403 دلار به ترتیب در رتبههای 22 و 26 مرفهترین کشورهای جهان قرارگرفته است. صادرات، بیش از 3/ 47 درصد اقتصاد کشور آلمان را تشکیل داده است و همزمان واردات 7/ 38 درصد اقتصاد آلمان را در برگرفته است. همین موضوع باعث شده است کشور آلمان به سبب موازنه مثبت اقتصادی شگفتانگیزی که رقم آن به بیش از 800 میلیارد دلار میرسد بهعنوان قهرمان صادرات اروپا معرفی شود و جایگاه مهمی در تجارت جهانی به دست آورد.
این موفقیتهای اقتصادی و ایجاد رفاه فراگیر در کشور آلمان بهصورت گستردهای وابسته به انرژی و بهخصوص واردات آن است. کشور آلمان تا سال 2018 میلادی یکی از مهمترین استخراجکنندگان زغالسنگ در اتحادیه اروپا بود؛ اما در این سال با هدف حفظ ذخایر زیستمحیطی و برنامه بلندمدت انرژیبر، استخراج زغالسنگ متوقف شد و کشور آلمان بهصورت عمدهای به یکی از بزرگترین واردکنندگان منابع انرژی جهان تبدیل شد. همین مسئله باعث شده است اقتصاد آلمان بهصورت فزایندهای در حوزه ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی آسیبپذیر باشد.
از مجموعه کل انرژی مصرفشده در کشور آلمان، 75 درصد انرژی از طریق واردات نفت، گاز و زغالسنگ از کشورهای دیگر تأمین میشود. در این میان روسیه در مقایسه با سایر کشورهای جهان بزرگترین سهم را در بازار انرژی آلمان به خود اختصاص داده است. در حوزه نفت روسیه بهتنهایی 1/ 34 درصد از کل نیاز نفت آلمان را تأمین میکند، درحالیکه سه صادرکننده عمده دیگر، یعنی ایالاتمتحده آمریکا، قزاقستان و نروژ رویهمرفته تنها 9/ 31 درصد از نفت موردنیاز آلمان را تأمین میکنند. در حوزه گاز طبیعی نیز آلمان ازنظر وابستگی به منابع فسیلی روسیه با مشکل مشابهی روبهروست. در سال 2021 میلادی آلمان تنها تولیدکننده 2 درصد از گاز موردنیاز خود بوده است و روسیه بهتنهایی 55 درصد از گاز موردنیاز آلمان را به این کشور صادر کرده است.
در این سال، دو کشور نروژ و هلند به ترتیب 30 و 13 درصد گاز مصرفشده در آلمان را به این کشور صادر کردهاند. آلمان هفتمین کشور مصرفکننده زغالسنگ در جهان است و باوجود برخورداری از ذخایر عظیم زغالسنگ، از سال 2018 میلادی استخراج این ماده استراتژیک را متوقف کرده است و بهاینترتیب به یکی بازارهای بزرگ و مصرفکنندگان عمده زغالسنگ جهان تبدیلشده است. در سال 2021 میلادی، از مجموع 1/ 38 میلیون تن زغالسنگ مصرفشده در صنایع آلمان، کشور روسیه 4/ 45 درصد، ایالاتمتحده آمریکا 3/ 18 درصد، استرالیا 3/ 12 درصد و سایر کشورهای جهان 24 درصد از بازار زغالسنگ آلمان را به خود اختصاص دادهاند. برآوردهایی که درزمینۀ انرژی مصرفی آلمان انجامشده است نشاندهنده آن است که این کشور حداقل 8/ 44 درصد کل انرژی مصرفی خود را از طریق منابع انرژی فسیلی که از مبدأ روسیه به این کشور صادره شدهاند تأمین کرده است و از این نظر بیشترین میزان وابستگی را در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا به منابع نفت خام، گاز و زغالسنگ روسیه را داراست (فرشاد بهابادی، ریسک گازی قهرمان صادرات اروپا).
خطوط انتقال گازی متعددی، گاز طبیعی موردنیاز آلمان را از مسیرهای متعدد تأمین میکند: (1) یورو پایپ 1 (Europipe 1) به طول 670 کیلومتر که گاز موردنیاز آلمان و اروپای قارهای را از میادین نفتی دریای شمال تأمین میکند. (2) خط لوله یورو پایپ 2 (Europipe 2) که به طول 655 کیلومتر از کارستوی نروژ به پایانه گازی دورنوم در آلمان ختم میشود. (3) خط لوله جاگال (JAGAL: Jamal-Gas-Anbindungsleitung) که بخش آلمانی خط لوله گازی یامال-خط لوله گاز طبیعی اروپاست و درمجموع 4107 کیلومتر طول دارد و بخشی از گاز طبیعی موردنیاز آلمان و اروپای مرکزی را از مبدأ میدانهای گازی تورژوک و نادیم در شبهجزیره یامال در سیبری غربی، در شمال غرب روسیه، آغاز شده و با عبور از کشورهای بلاروس و لهستان به دو کشور آلمان و اتریش ختم میشود. (4) خط لوله گاز طبیعی ترنس یوروپ (TENP: Trans Europa Naturgas Pipeline) به طول 968 کیلومتر که گاز طبیعی را از مبدأ هلند و با عبور از خاک آلمان به دو کشور ایتالیا و سوئیس منتقل میکند. (5) خط لوله نورد استریم 1 (Nord Stream 1) به طول 1230 کیلومتر که ظرفیت انتقال سالانه گاز به میزان 9/ 1 هزار میلیارد مترمکعب گاز را از مبدأ وایبورگ در نزدیکی لنینگراد در ساحل شمال شرقی دریای بالتیک به مقصد پایانه گازی لوبمین در نزدیکی ساحل جنوبی دریای بالتیک منتقل میکند. (6) خط لوله گاز نورد استریم 2 (Nord Stream 2) که از مبدأ اسلاویانسکایا در شمال غرب دریای بالتیک، در روسیه، شروع و به پایانه گازی لوبمین در آلمان ختم میشود. این خط لوله ظرفیتی مشابه با خط لوله نورد استریم 1 دارد و حجم گاز صادراتی روسیه به آلمان را به سه برابر میرساند.
در میان خطوط لوله گاز بالا خط نورد استریم 1 از اهمیت استراتژیکی برای هر دو کشور روسیه و آلمان برخوردار است. این خط لوله بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی به اروپا و بزرگترین مصرفکننده گاز طبیعی جهان را به یکدیگر متصل میکند و زمینهساز ایجاد درآمد ارزی قابلتوجه برای اقتصاد هر دو کشور روسیه و آلمان شده است. با وقوع جنگ اوکراین، ایالاتمتحده آمریکا و اتحادیه اروپا به دنبال آن بودند که با تحریم واردات گاز از روسیه، رژیم روسیه را از درآمد حاصل از فروش روزانه گاز به اروپا که به بیش از 100 میلیون دلار در روز میرسد، محروم کنند. تقریباً بخش عمده این درآمد از طریق فروش گاز طبیعی روسیه به آلمان تأمین میشود و همین گاز سهم حدوداً 50 درصدی در تأمین انرژی آلمان را بر عهده دارد. همچنین برآورد میشود خط لوله گازی نورد استریم سالیانه بیش از 35 میلیارد دلار درآمد برای اقتصاد روسیه ایجاد میکند.
خـط لولـه نـورد اسـتریم 1 بزرگترین زیرســاخت واردات گاز اروپــا اســت کــه سالانه حــدود 55 میلیــارد مترمکعــب گاز را از روســیه بــه آلمــان منتقــل میکند. در سالهای اخیـر، کمبـود منابـع مربـوط بـه تعمیـر و نگهـداری از طریـق نـورد اسـتریم بـا افزایـش جریـان از طریـق اوکرایـن یـا لهسـتان جبـران شـد. ایـن امـکان اکنـون دیگر وجـود نـدارد.
این مسئله نشان میدهد هر دو کشور آلمان و روسیه درزمینۀ قطع فعالیت خط لوله گاز نورد استریم در یک موقعیت شکننده قرار دارند و همین مسئله باعث میشود آنها در معرض ریسکهای ژئوپلیتیک بزرگی قرار گیرند؛ چراکه بخش عمده عملیات اکتشاف و استخراج گاز روسیه در سیبری غربی در حال انجام است و دومین بازار بزرگ گاز جهان که چین است تقریباً فاصله 10 هزار کیلومتری با این منابع دارد.
از طرف دیگر، روسیه تقریباً همه گاز صادراتی خود به چین را از طریق میادین گازی سیبری شرقی تأمین میکند و هیچ ضرورت استراتژیکی برای انتقال گاز در این فاصله زیاد که ازنظر اقتصادی پرهزینه خواهد بود برای کشور وجود ندارد. علاوه بر این، درآمد گازی روسیه از فروش گاز به اروپا از طریق خط لوله نورد استریم تقریباً 7 درصد از مجموع صادرات 551 میلیارد دلاری روسیه پیش از تحریمهای آمریکا را شامل میشود (فرشاد بهابادی، ریسک گازی قهرمان صادرات اروپا).
2) آثار اقتصادی ریسک ژئوپلیتیک انرژی آلمان
بزرگترین اقتصاد اروپا از سال ۱۹۹۰ بیشترین سود را از جهانیسازی برد؛ چراکه مدل اقتصاد آلمان بر پایه صادرات تولیداتش است. بااینحال، پاندمی کرونا و جنگ در شرق اروپا در کنار تضعیف جهانیسازی، صنایع وابسته به گاز روسی این کشور را بر لبه سقوط قرار داده است. آندریاس نولکه، استاد علوم سیاسی دانشگاه گوته معتقد است آلمان نیازمند تغییر مدل اقتصادی خود است.
بحران گازی که درنتیجه جنگ اوکراین و جبههبندی بین غرب و روسیه، گریبان اروپا را گرفته و به تهدیدی برای سیل کالاهای صادراتی «ساخت آلمان» در جهان تبدیلشده است. دویچهوله در گفتوگو با آندریاس نولکه؛ استاد علوم سیاسی دانشگاه گوته فرانکفورت که در نوشتههایش بر بحث اعتیاد آلمان به صادرات متکی است، به این نتیجه رسیده که این کشور با توجه به تضعیف فرایند جهانیسازی، با مشکل مواجه شده و به تغییر مدل اقتصادی نیاز دارد. این در شرایطی است که بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین و کاهش شدید عرضه گاز روسیه به آلمان، باعث شده بخش قابلتوجهی از صنایع آلمان با توقف موقت یا دائمی در تولید خود مواجه شوند. در میان این صنایع، صنعت شیمیایی آلمان شدیدترین آسیب را دیده است و حتی یکی از غولهای صنعت شیمیایی آلمان پیشبینی کرده با کاهش عرضه گاز روسیه، ممکن است تمامی زنجیره تأمین و تولید در آلمان دچار فروپاشی شود. این در حالی است که صنایع شیمیایی و صنایع تولید فلزات بیشترین انرژی را در میان صنایع آلمانی مصرف میکنند و محرک اصلی اقتصاد صادراتی این کشور محسوب میشوند؛ اما به نظر میرسد که این بخشهای کلیدی اقتصاد ژرمنها، با ادامه بحران گازی روسیه در لبه بدترین بحران وجودی خود قرارگرفتهاند.
آلمان یکی از غولهای صادراتی بینالمللی است و پس از چین و ایالاتمتحده، سومین صادرکننده بزرگ جهان محسوب میشود. بااینحال، نگرانی فزایندهای درباره اثرات مجموعه رویدادهای جهانی سالهای اخیر بر اقتصاد متکی به صادرات آلمان وجود دارد. جنگهای تجاری و تنش فزاینده میان غرب و چین، شوکهای عرضه ناشی از همهگیری کووید و اخیراً نیز جنگ در اوکراین و پیامدهای آن، همگی بهنوبه خود نظمی را که رونق اخیر اقتصاد آلمان بر آن بناشده تغییر دادهاند.
آندریاس نولکه معتقد است در حال حاضر هیچ اقتصادی در جهان وجود ندارد که بیشتر از آلمان در معرض تغییرات مربوط به جهانیسازی باشد. نولکه کتابی تحتعنوان «صادراتگرایی: افیون آلمانی» (Exportism: The German Drug) نوشته است و در آن استدلال میکند که آلمان به پایگاه قدرتمند صادراتی خود معتاد شده است و به یک مدل اقتصادی جدید برای پاسخگویی به خواستههای جهان تغییریافته و جدید نیاز دارد. نولکه همچنین گفت: «آلمان یکی از کشورهایی بود که بیشترین سود را از دوره جهانیسازی از سال ۱۹۹۰ تا پس از بحران مالی جهان ۲۰۰۸ به دست آورد؛ اما اکنون میتوان دید که دادههای پیرامون جهانیسازی بهآرامی و بهطور پیوسته در حال کاهش است. من فکر میکنم آلمان با مشکل مواجه شده است.»
دادههای تجاری آلمان در ماه مِی 2022، نخستین کسری تجاری این کشور در بیش از ۳۰ سال گذشته را نشان داد و این بدان معناست که آلمان بیش از صادرات خود، واردات داشته است. کارستن برزسکی؛ اقتصاددان ارشد بانک ING و تحلیلگر قدیمی و معروف اقتصاد آلمان، در واکنش به خبر کسری تجاری این کشور گفت: «جنگ در اوکراین به مدل کسبوکار اقتصادی آلمان که ما میشناختیم پایان میدهد. مدلی که عمدتاً مبتنی بر واردات ارزان انرژی و صادرات صنعتی به دنیایی بود که بهطور فزایندهای جهانی شده بود».
انرژی ارزان روسی به مدت دههها موتور محرک بزرگترین اقتصاد آلمان بوده است و حالا رویکرد تخاصمی آلمان نسبت به روسیه و تحریم این کشور، مسکو را وارد جنگ گازی با آلمان کرده است که شاید روسیه نتواند برنده آن باشد؛ اما بیتردید اقتصاد، صنایع و مردم آلمان بازنده اصلی آن خواهند بود. درحالیکه بیشتر تمرکز بر تأثیر بحران انرژی بر خانوارهاست، صنعت آلمان بهطور بالقوه میتواند بزرگترین قربانی بحران انرژی باشد.
دادههای Destatis برای سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که صنایع شیمیایی، پرمصرفترین صنایع آلمان هستند و ۳/ ۲۹ درصد از مصرف انرژی صنعتی این کشور را به خود اختصاص داده است. صنایع تولید فلزات نیز با سهمی ۹/ ۲۱ درصدی در رتبه دوم قرار دارند. درواقع، این دو بخش صنعتی بهتنهایی بیش از نیمی از مصرف انرژی صنعتی بزرگترین اقتصاد اروپا را به خود اختصاص دادهاند و محرک اصلی صادرات آلمان محسوب میشوند و بدون شک، آسیبپذیرترین بخشهای صادراتی صنعت این کشور هستند.
آندریاس نولکه همچنین سایر بخشها و صادرکنندگان حساس به قیمت انرژی، بهویژه در حوزههای مرتبط با قطعات فولادی را در معرض خطر از بین رفتن فعالیتهای تجاری میداند. این استاد دانشگاه آلمانی به دویچهوله گفت: «به نظر من بهترین نمونه صنعت قطعهسازی خودرو و شرکتهایی هستند که برای غولهای بزرگ خودروسازی قطعه تولید میکنند. اینیکی از بخشهای صنعتی است که در حال حاضر در اوج بحران به سر میبرد.»
نشریۀ اکونومیست در مقالۀ منتشره در 11 اوت 2020 (20 مرداد 1401) به آلمان جدید (The new Germany) اشاره و از پوتین برای بیدار کردن آلمان، تشکر (Thanks to Vladimir Putin, Germany has woken up) و تصریح میکند که جنگ اوکراین تلنگری به غول خفتۀ (Sleepy Giant) آلمان زد و کشوری را بیدار کرد که بهترین شریک و بدترین دشمن روسیه بود. این جنگ همانند کاتالیزوری عمل کرد که آلمان را به کابوس بزرگ خودش یعنی رهبر قدرتمندتر، جسورتر و باارادهتر یک اروپای متحد تبدیل کرد. آلمان بهشدت به این تلنگر نیاز داشت. این کشور مغرور و تا حدی ازخودراضی خیلی دیر متوجه شد که جهان اطرافش بهسرعت در حال تغییر است. اکنون فرصت قابلتوجهی پیشِروی آن قرار دارد. آلمانیها تجربه نادری را در دموکراسی به دست میآورند: اجماع بر سرِ نیاز به تغییرات گسترده در حوزۀ اقتصاد و امنیت. آلمان بهعنوان قویترین اقتصاد اروپا، دارنده باثباتترین سیاست و مسئولیتپذیرترین شهروندان سابقۀ حسادتبرانگیزی دارد؛ اما جنگ اوکراین وابستگی آلمان به سوختهای ارزانقیمت روسیه را برملا کرد. روسیه این وابستگی را با دقت و بهتدریج ایجاد کرده بود. آلمانها نهتنها در برابر باجخواهی انرژی کرملین (Kremlin’s Energy Blackmail) آسیبپذیرند؛ بلکه هزینههای مالی جنگ آقای پوتین را تأمین میکنند. این وضعیت اسفناک محصول یکی دیگر از غفلتهای آلمان؛ یعنی عدم تمایل به زیر سؤال بردن فرضیههای پُرطمطراقی (Rosy Assumptions) است که از تاریخچۀ درخشان اخیر آن ناشی میشوند. اندیشههای آرامشبخش (Comforting Notions) ازجمله این باور که تجارت با روسیه جنگطلبی (Belligerence) آن را مهار میکند به آلمان امکان داد تا مدتهای طولانی به درخواستهای متحدانش برای سرمایهگذاری مستحکمتر در امور دفاعی خود و اروپا بیتوجهی کند. آلمان از چالشهای دیگر نیز گریزان بود. اقتصاد این کشور بیشازحد به صادرات محصولات مهندسی سنتی (Traditional Engineering Products) وابسته است که جای زیادی برای رشد ندارند و برای تأمین نهادهها و بازار کالاهایش به یک کشور یعنی چین اتکا میکند. آلمان به دلیل مقررات سختگیرانه در هزینهکرد عمومی (Public Spending) بهاندازۀ کافی در زیرساختارها سرمایهگذاری نمیکند. قطارها اغلب تأخیر دارند. بخشهای دولتی و خصوصی از کندی فرآیند دیجیتالسازی خدمات (Digitisation of Services) و کمبود کارگران ماهر (Shortage of Skilled Workers) رنج میبرند که مقدمهای برای یک خطر جمعیتی (Harbinger of a Demographic Danger) است؛ چراکه در دهۀ آینده تعداد آلمانیهایی که بازنشسته میشوند از تعداد ورودیها به بازار کار بیشتر خواهد بود. هماکنون آلمان نیروگاههایِ زنگارگرفته زغالسنگی را دوباره راهاندازی و در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری میکند. سه نیروگاه هستهای که باعجله برای تعطیلی آنها برنامهریزیشده بود همچنان به کار ادامه میدهند. همچنین لازم است این کشور ممنوعیت فرکینگ (استخراج از منابع سنگی) را بردارد؛ ممنوعیتی که ذخایر عظیم گاز شیل را از دسترس دور نگه میدارد.
ختم کلام
بــرای اولین بار در بیــش از ســه دهــه، آلمــان کســری تجــاری ماهانــه خــود را ثبــت کــرده اســت و بزرگترین اقتصـاد اروپـا بـه دلیـل قطـع زنجیـره تأمین و قیمتهای بیسابقه انـرژی در پیامـد جنـگ اوکرایـن بـا دشواریهای فزاینـدهای مواجـه شـده اسـت. صـادرات بـرای سالها موتـور اقتصـادی آلمـان بـوده اسـت، امـا افزایـش شـدید قیمـت انـرژی ناشـی از اقدامـات روسـیه بـرای محدود کردن میـزان گاز طبیعـی صادراتـی بـه اروپـا، قیمـت محصولات تولیدشده در آلمـان را افزایـش داده اسـت. بـر اسـاس آمـار منتشرشده توسـط اداره آمـار فـدرال، صـادرات در مـاه مـِی 2022 نیم درصـد نسـبت بـه آوریـل کاهــش یافــت، درحالیکه واردات 7. 2 درصــد افزایــش یافــت و شــکافی 1 میلیــارد دلاری ایجــاد کــرد. از ســال 1991، ایــن اولین بار اســت کــه واردات از صــادرات پیشــی میگیرد. ایــن تغییــر ناگهانــی میتواند نشاندهنده چالشهای جــدی در بخشهایی از اقتصــاد آلمــان باشــد، جایــی کــه از هــر چهــار شــغل، یـک شـغل بـه صـادرات متکـی اسـت. اتـکا بـه انـرژی وارداتـی؛ قبـل از شـروع جنـگ، روسـیه بیـش از نیمــی از گاز طبیعــی کشــور را تأمین میکرد، فشــار هزینهها بــر شرکتهای آلمانــی را افزایــش داده اسـت. کاهـش فـروش کالاهـای آلمانـی در روسـیه ازجمله دلایل کاهـش صـادرات بـوده اسـت. روسـیه بـرای سالها بـازار قدرتمنـدی بـرای تولیدکننـدگان آلمانـی بـود؛ امـا از زمـان تهاجـم بـه اوکرایـن، رونـد صـادرات بـه ایـن کشـور نزولـی بـود؛ زیـرا شرکتها فعالیـت تجـاری خـود را در ایـن کشـور متوقـف کردنـد. در مقایسـه بـا یـک سـال گذشـته، فـروش بـه روسـیه بیـش از 50 درصـد کاهشیافته اسـت. اگـر روسـیه تصمیـم بگیـرد تحویـل گاز خـود را بهطور کامـل قطـع کنـد، وضعیـت اقتصـادی آلمـان میتواند حتـی وخیمتر شـود. درواقع میتوان گفت بحران انرژی آلمان به هراندازه که شدید است، بهطور همزمان تهدید وجودی برای مدل اقتصادی مبتنی بر صادرات آلمان محسوب میشود.