گزیده جستار: بررسی ذیل نشان میدهد مزایای اقتصادی برجام در سه موضوع سرمایهگذاری خارجی، بازرگانی خارجی و تجارت نفت برای ایران کماهمیتتر شده است.
اين نوشتار در تاريخ یکم مردادماه ۱۴۰۱ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.
اين نوشتار در تاريخ سوم مردادماه ۱۴۰۱ در روزنامه جهان اقتصاد منتشر شده است.
کماهمیتتر شدن مزایای اقتصادی برجام
به قول فرنگیها جای ایستادن بهجای نشستن وابسته است (Where you stand depends on where you sit). براین مبنا این فکر در ایران در حال تقویت شدن است که ما از برجام چه چیزی به دست خواهیم آورد؟ برفرض اگر برجام هم امضا شود آیا منجر به تحول بزرگی در روابط اقتصادی ایران با کشورهای غربی خواهد شد؟
سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی به تلویزیون قطری الجزیره پاسخ داده است که به نظر نمیرسد اینگونه باشد، چراکه کمپانیهای بزرگ غربی ملاحظات دیگری با خود آمریکاییها دارند و آمریکاییها هم با تحریمهای مختلفی که وضع کردهاند به آنها هشدار میدهند که اگر بخواهید به ایران نزدیک شوید روابطتان با ما به هم خواهد خورد؛ بنابراین به نظر نمیرسد با امضای برجام تحول بزرگ اقتصادی ایجاد شود؛ بنابراین این فکر در حال مطرحشدن است که هر چه بود، در همین مرحله بماند. درهرحال ما روندی را با عنوان روند اقتصاد مقاومتی در ایران آغاز کردیم؛ اگر هم برجام امضا شود گشایشهای مختصری به وجود میآید، اما اثری که دارد این است که این روند را کند میکند. از عمر مدیریت بایدن هم که مدت چندان باقی نمانده است، دو سال آن رو به اتمام است و بعد هم به سرازیری پایان مدیریت ایشان میرسد. وضعیت بایدن هم که در آمریکا خوب نیست و احتمالاً جمهوریخواهان روی کار خواهند آمد. با حضور آنها، احتمال اینکه آمریکا مجدداً از برجام خارج شود وجود دارد؛ بنابراین در دو سالی که باقیمانده است اگر اقدامی انجام دهیم که روند اقتصادی فعلی کشور کند شود و به هم بخورد و دوباره تلاطمی ایجاد شود، این سؤال جدی مطرح خواهد شد که حقیقتاً مصلحت ایران در چیست!
1) وضعیت طرفهای برجام
بایدن در حالی به پادشاهی عربستان سفر کرد که قیمتهای بنزین در ایالاتمتحده در نزدیکی رکوردهای تاریخی قرار دارد. تولیدکنندگان اوپک و متحدانشان در اوپکپلاس مجدداً اوایل اوت 2022 دیدار میکنند که در آن عربستان و دیگر اعضا میتوانند اعمال تغییر در سهمیههای تولید نفت را به بحث بگذارند؛ اما هیچچیز تضمینشده نیست.
قیمت سوخت در آمریکا مهم است. چون اتومبیل برای مردم بسیار مهم است. پل فاسل سال ۱۹۸۳ در کتاب محبوبش «طبقه (کلاس) راهنمای سیستم موقعیت آمریکاییها» ویژگیهای مختلف طبقات مرفه، متوسط و کارگر کشور را بیان میکند. فاسل در فصل مربوط به اتومبیل میگوید: «طبقه آمریکایی نامراد نمیماند و همه طبقات [مدنظر فاسل] حتما یک اتومبیل دارند. بیراه نیست اگر بگوییم اتومبیل یکی از سمبلهای آمریکاست. این کشور، ۳۳۰میلیون نفر جمعیت دارد و تعداد اتومبیلهای شخصی ثبتشده در آن ۲۹۰میلیون دستگاه است».
بایدن در مقاله خود که پیش از سفر به عربستان در واشنگتنپست به چاپ رسید، نوشته بود که ارتقای روابط آمریکا و عربستان برای قرار دادن واشنگتن در بهترین جایگاه بهمنظور عقبراندن چین ضروری است.
به گزارش فایننشال تایمز، جو بایدن پس از ملاقات با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در جده گفته که انتظار دارد عربستان سعودی «گامهای بیشتری» برای افزایش تولید نفت «در هفتههای پیشرو» بردارد. بایدن گفت او هر کاری که بتواند، انجام میدهد تا عرضه نفت بالا رود و انتظار بهنتیجه رسیدن تلاشهایش را دارد. بایدن افزود: «عربستان با این فوریت موافق است و بر اساس گفتوگوهای امروز ما، انتظار دارم در هفتههای آینده شاهد گامهای بیشتر باشیم.» او همچنین اظهار کرد که مصرفکنندگان آمریکایی ممکن است طی چند هفته آینده آثار سفر او به پادشاهی نفتی منطقه را در پمپ بنزینها احساس کنند. کاخ سفید پس از ملاقات بایدن با سران سعودی بیانیهای منتشر کرد. در این بیانیه آمده است: «عربستان سعودی به حمایت از تعادل بازار جهانی نفت برای رشد اقتصادی پایدار متعهد شده است.» این بیانیه ادامه میدهد: «ما از افزایش ۵۰ درصدی سطح تولید بیش ازآنچه برای جولای و آگوست برنامهریزیشده بود، استقبال کردهایم.» کاخ سفید همچنین گفت: «این گامها و گامهای بیشتر که ما انتظار آنها را در هفتههای آینده داریم، به ثبات قابلملاحظه بازارها کمک کرده و خواهد کرد.»
به افزایش تولید نفت ولی در بیانیه مشترک دو کشور که پس از سفر بایدن که توسط عربستان سعودی منتشر شده، هیچ اشارهای نمیکند؛ اما میگوید دو کشور «تعهدشان برای ثبات بازارهای جهانی انرژی را تمدید کردند».عادل الجبیر، وزیر مشاور در امور خارجه عربستان نیز عنوان کرد: «نفت یک سلاح سیاسی نیست، نفت تانک نیست... شما نمیتوانید آن را به سمت کسی نشانه بگیرید و شلیک کنید. نفت یک کامودیتی (Commodity) ؛کالای اقتصادی اولیه، است». او همچنین گفت که پادشاهی عربستان در مواقع مختلف در سال جاری بر اساس وضعیت تقاضا، عرضه را افزایش داده است و به باز ارزیابی آن ادامه خواهد داد. او افزود: «اگر بگویید که ما قول افزایش (تولید) نفت را دادهایم، به این معناست که ما کمبودی در (بازار) نفت میبینیم.» الجبیر تاکید کرد: «اگر کمبودی در (بازار) نفت ببینیم، نفت بیشتری تولید خواهد شد». باب مکنالی؛ مشاور پیشین کاخ سفید در زمان ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش و رئیس فعلی راپیدان انرژی گروپ، نیز در این باره گفت: «احتمال افزایش ناگهانی تولید نفت همیشه برای این سفر پایین بوده است.» او همچنین اظهار کرد که دولت آمریکا هنوز انتظار دارد اگر بازارها با محدودیت عرضه مواجه باشند، سعودیها و اماراتیها میتوانند تولید خود را در ادامه سال افزایش دهند؛ اما هیچچیز تضمینشده نیست».
به نظر میرسد عربستان سعودی و امارات متحدهعربی توان تولید نفت بیشتری را ندارند و محدودیتهای تولید نفت جدی هستند. نیجریه و آنگولا هم با مشکلات تولیدی زیادی روبهرو هستند و نیاز به بازسازی و نوسازی تجهیزات دارند و معلوم نیست چه زمانی بتوانند دوباره ظرفیت تولید نفت خود را افزایش دهند. این دو کشور حتی نتوانستهاند از سهمیههای روبه رشد خود استفاده کنند و مجموعاً همچنان بیش از یکمیلیون بشکه در روز، کمتر از سهمیه خود، تولید میکنند. این کشورها مشکل جذب سرمایهگذار نیز دارند و معلوم نیست چه زمانی بتوانند به ظرفیت تولید حداکثری خود بازگردند. ظرفیت تولید آنگولا در فوریه امسال، 42 /1 میلیون بشکه در روز بود ولی طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژی، حداکثر توانسته است روزانه 19 /1 میلیون بشکه نفت تولید کند. در حال حاضر این شکاف تولید بدتر هم شده چون سهمیه تولید آنگولا به 53 /1 میلیون بشکه در روز رسیده که طبیعتاً توان تکمیل آن را ندارد. درباره نیجریه نیز وضعیت همین است. سهمیه تولید نفت این کشور 7 /1 میلیون بشکه در روز بوده، اما درنهایت میتواند 54 /1 میلیون بشکه در روز تولید کند، هرچند که از اواسط سال 2020 نیجریه حتی نتوانسته براساس حداکثر توان خود نفت تولید کند.
با سفر بایدن به عربستان روشن شد که آمریکا به عربستان بیشتر نیاز دارد تا عربستان به آمریکا. اگر دولت بایدن عاقل باشد از طریق احیای برجام و بازگرداندن ایران به بازار جهانی نفت، یکبار دیگر میتواند نیاز عربستان به خود و نفوذ آمریکا را در بین متحدانش افزایش دهد.
سفر بایدن به عربستان قیمت نفت را 6 دلار گران تر کرد. جو بایدن، رئیس جمهور ایالاتمتحده، پس از سفر به عربستان در حساب کاربری خود در توییتر از کاهش اندک قیمت بنزین در ماههای اخیر انتقاد کرد و نوشت که این اتفاق به خاطر تلاش شرکتهای نفت و گاز برای افزایش میزان سود خود اتفاق افتاده است. این توییت رئیس جمهور ایالاتمتحده با انتقاد شهروندان امریکایی از عملکرد بایدن در مدیریت قیمت سوخت و تورم مصرفکننده مواجه شد. برخی از آنها سفر بایدن به عربستان را به سبب افزایش 6 دلاری قیمت نفت، زیر سؤال بردند و نوشتند که افزایش قیمتها تنها به خاطر شرکتهای نفت و گاز یا جنگ اوکراین نیست. عملکرد دولت بایدن بیش از هر موضوعی در این مسأله نقش دارد. روزنامه بریتانیایی گاردین در گزارشی از افزایش قیمت نفت بعد از سفر بایدن به عربستان نوشت که پسازاینکه جو بایدن نتوانست افزایش تولید نفت عربستان را تضمین کند، قیمتها افزایش یافت. این موضوع قیمت سوخت و فشارها را بیشتر کرد. بایدن امیدوار بود که از عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت تضمین بگیرد تا این موضوع به کاهش فشار کمبود عرضه جهانی نفت منجر شود، اما قیمت نفت خام شاخص برنت پسازاینکه وزیر امور خارجه عربستان سعودی، شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، گمانهزنیها را درباره افزایش تولید رد کرد، با 2.6 درصد افزایش به 103.88 دلار رسید. افزایش قیمت نفت، فشار ناشی از قیمت سوخت را افزایش میدهد، رانندگان با قیمتهای بیسابقه بنزین و گازوئیل مواجه شدهاند. قیمتها به حدی بالا رفته که دولت از سازمان رقابت و بازار خواسته است تا بازار را بررسی کند و یافتههای اولیه آن نگرانیهایی را در مورد حاشیه سود پالایشگاهها ایجاد کرد. فریدون برکشلی؛ رئیس دفتر مطالعات انرژی وین، میگوید که مشخص نیست که چه کسانی به پرزیدنت بایدن در مورد خاورمیانه مشاوره میدهند. هیچ رئیسجمهوری در این حد سرشکستگی با خود از خاورمیانه به واشنگتن به ارمغان نبرده بود. در همین حال، رسانههای چین نیز نگاهی انتقادی به این سفر داشتند. شبکه ماهوارهای شنژن چین در گزارشی درباره نیاز بازار انرژی به نفت خاورمیانه، سفر بایدن را «گدایی انرژی» توصیف کرد. روزنامه دولتی چاینا دیلی هم در سرمقاله خود در این رابطه تأکید کرد که خاورمیانه دیگر اولویت واشنگتن نیست و اگر فوریت جهش قیمتهای انرژی و افزایش تورم در امریکا نبود، بایدن احتمالاً سفری به این منطقه هم نداشت.
اوضاع طرفهای اروپایی برجام نیز با طولانی شدن جنگ اوکراین خیلی تعریفی ندارد. اروپا دو دهۀ اخیر را اسیر فریب انرژی های نو بود. توقف کامل واردات گاز روسیه؛ حتی جهت تعمیرات دورهای منظم ۱۰ روزه خط لوله نورد استریم ۱، آلمان، چهارمین اقتصاد بزرگ جهان را به خودش مشغول کرده است. براساس پیشنویس سندی که به دست خبرگزاری رویترز رسیده، کمیسیون اروپا به کشورهای اتحادیه اروپا دستیابی به توافقی با آذربایجان برای افزایش واردات گاز طبیعی و حمایت از توسعه یک خط لوله گازی در راستای این هدف را پیشنهاد داده است. در 27 تیر 1401 (18 ژوئیه 2022) شیخ محمد بن زاید آل نهیان؛ رئیس کشور امارات و امانوئل مکرون؛ رئیس جمهوری فرانسه، مشارکت استراتژیک جامع انرژی (Comprehensive Strategic Energy Partnership: CSEP) بین امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) و فرانسه امضاء نمودند. امارات متحده عربی قول داده ظرفیت تولید نفت خام خود را به پنج میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
2) وضعیت ایران
جواد صالحی اصفهانی؛ استاد اقتصاد پلیتکنیک ویرجینیا، در مورد حیاتی بودن لغو تحریم ها و مزایای اقتصادی احیای برجام آورده است که این توافق میتواند به ایران اجازه بدهد که به حدود 100 میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده خود در خارج از کشور دسترسی پیدا کند. ضمن اینکه با احیای برجام ایران میتواند روزانه 2 میلیون بشکه نفت صادر کند که با احتساب قیمت 100 دلار در هر بشکه به درآمد سالانه 70 میلیارد دلار در سال دست خواهد یافت.
این در حالی است که بررسی ذیل نشان میدهد مزایای اقتصادی برجام در سه موضوع سرمایهگذاری خارجی، بازرگانی خارجی و تجارت نفت برای ایران کماهمیتتر شده است.
2-1) سرمایهگذاری خارجی
لازمه سرمایهگذاری خارجی پیشبینی پذیری میان و بلندمدت آیندۀ سیاسی و اقتصادی کشور سرمایه پذیر است. محمد کوثری؛ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در مورد مذاکرات احیای برجام گفته است که ما میگوییم اولاً باید تضمین دائمی داده شود؛ ثانیاً اگر تضمین دائمی داده نمیشود حداقل برای دولت بایدن که دو سال تا انتهای آن مانده است باید تضمینی بدهند؛ اما زیر بار این تعهدات نمیروند چراکه خودشان را هنوز ابرقدرت میدانند. خیلی صبر کردیم تا آمریکاییها به تعهداتشان عمل کنند ولی نهتنها هیچ اقدامی انجام ندادند بلکه با قلدری از توافق خارج شدند. آمریکاییها میخواهند به برجام برگردند ولی هیچ تعهد و تضمینی نمیخواهند بدهند ما میگوییم ما تخلف نکردهایم، این شما بودید که تعهدات خود را زیر پا گذاشتهاید به همین دلیل باید تعهد بدهید.
2-2) بازرگانی خارجی
بازگشت آمریکا به برجام مزایای بازرگانی خارجی جدی نیز برای ایران به همراه نخواهد داشت؛ زیرا آزادی تجارت خارجی ایران پشت خاکریز داستانهای گروه ویژه اقدام مالی (Financial Action Task Force: FATF) نگهداشته شده است.
داستان تعامل جدی ایران با این گروه از ژوئن 2016 آغاز میشود. در بیانیه 24 ژوئن 2016، گروه ویژه اقدام مالی خبر داد که یک برنامه اقدام؛ برای رفع آنچه آن گروه، نقایص استراتژیک مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم ایران خواند، به این کشور ارائه داده که مورد تائید ایران نیز قرار گرفته و ایران تصمیم گرفته برای اجرای آن از کمکهای فنی بهره ببرد. گروه ویژه اقدام مالی اعلام کرد که اقدامات تقابلی علیه ایران را به مدت 12 ماه تعلیق میکند تا پیشرفت ایران در اجرای برنامه اقدام را تحت پایش قرار دهد و درصورتیکه ایران در انتهای این دوره پیشرفت کافی نداشته باشد، گامهای بعدی در نظر گرفته خواهد شد. همچنین این گروه تأکید کرد که تا پایان اجرای برنامه اقدام، نام ایران در «فهرست عمومی» باقی میماند و نسبت به ریسک تأمین مالی تروریسم نشئتگرفته از ایران، ابراز نگرانی کرد و در ادامه از کشورها خواست از مؤسسات مالی خود بخواهند در روابط کسبوکار و تراکنشها با اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی، مطابق توصیه 19، دقت ویژه و مضاعف اعمال کنند. سرانجام در بیانیهای که در 21 فوریه 2020 صادر شد، تمامی اقدامات تقابلی علیه ایران بازفعال شد. از مهمترین بخشهای این بیانیه این بود که اشاره شد ایران تا زمان اجرای کامل برنامه اقدام در «کشورهای با ریسک بالا که مشمول فراخوان برای انجام اقدام در مورد آنها شدهاند» باقی خواهد ماند.
اهمیت محدودیتهای گروه ویژه اقدام مالی (FATF) موقعی بیشتر نمایان میشود که به تحریمهای آمریکایی غیرقابل لغو و تعلیقِ سپاه پاسداران، بنگاههای اقتصادی آن و تسری آنها به اشخاص طرف معامله با آنها اضافه گردد. سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی به تلویزیون قطری الجزیره تصریح کرده است که سپاه پاسداران بنگاههای اقتصادی بسیار فراوانی دارد و چون سپاه جزو لیست سازمانهای تروریستی است، این برچسب شامل بنگاههای اقتصادی سپاه هم میشود. یکی از وظایف اجراکنندگان برجام این است که کاری نکنند که روابط اقتصادی ایران با دنیا تحت تاثیر آن قرار گیرد. وقتی سپاه و بنگاههای اقتصادی سپاه را تحریم کردهاند و حاضر نیستند آنها را از لیست تحریم خارج کنند، طبیعتا این مساله اثر بسیار زیادی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت. چنین تناقضاتی در رفتار آمریکاییها وجود دارد. علاوه بر آن، تسری تحریم بنگاههای اقتصادی سپاه بر دیگران و هر شخصی که با این بنگاهها همکاری کند نیز باید در نظر گرفته شود. این تاثیر زیادی بر وضعیت اقتصادی ایران خواهد داشت؛ بنابراین این سؤال بهطور جدی در ایران وجود دارد و ما عجلهای نداریم.
تجارت خارجی بشردوستانه نیز که هماکنون از طریق توافق تجارت بشردوستانه سوئیس (Swiss Humanitarian Trade Arrangement) موسوم به SHTA در حال انجام است.
2-3) تجارت نفت
به دلیل وصف ذاتی و تحمیلی تضمین ناپذیری برجام و ازآنجاکه تولید نفت و گاز نیازمند سرمایهگذاری کلان و بازگشت اصل سرمایه و سود در طی 10 تا 20 سال میباشد، برجام بهوضوح در امر سرمایهگذاری خارجی جدی در توسعه میادین نفتی و تولید از آنها به کار نمیآید. پاتریک پویانه؛ مدیرعامل کمپانی توتال، به هنگام خروج از قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی پس از خروج آمریکا از برجام گفت که ما با شرکای ایرانیمآنهمیشه شفاف بودهایم. ما به ایران بازگشتیم چراکه تحریمهای ثانویه برداشته شد. من میدانم که حرفهایم ممکن است به مذاق بعضی رهبران اروپایی خوش نیاید؛ اما شما باید با واقعیت روبرو شوید و واقعیت این است که سرمایه جهان امروز در دست آمریکا است. اینکه آیا توانایی آمریکا در تحمیل قوانینی به دیگر کشورها درست است یا نه جای بحث دارد اما به من بهعنوان مدیرعامل توتال مربوط نیست. من رئیس یک دولت نیستم.
وندی شرمن؛ معاون وزیر امور خارجه آمریکا، گفته که با احیای توافق هستهای، تحریمهای ایران لغو میشود؛ اقتصادشان را بهبود میبخشند و دوباره نفتشان را میفروشند. جهان به نفت آنها احتیاج دارد؛ بنابراین قیمت خوبی نصیبشان میشود.
این در حالی است که فروش نفت، گاز و مشتقات آنها نیز کم یا بیش هماکنون با وصف برجامِ در کما در حال انجام است. محمدجواد لاریجانی حتی فکر میکند که کمپانیهای امریکایی هم نفت ایران را با دست دوم و سوم میخرند. او اذعان میکند که اینکه چطور بخرند را خود آنها بلد هستند و برای ما مهم نیست که درنهایت چه کسی این نفت را میخرد و این موضوع را ردیابی نمیکنیم. ما یک سری مشتری مشخص و ثابت و یک سری مشتری شناور داریم که آنها هم میخرند و دلالی که آن را میخرد، هرجایی پول بیشتری بود، میفروشد لذا امریکا و اروپا از مسیر گرانتر از نفت ما استفاده میکنند. ما یک معاهدهای با غرب بستیم که بسیار ضعیف و دارای سوراخ بوده است، ما یک قراردادی بستیم که بهای سنگین آن و یکی از اشکالاتش این بود که سهم خود را نقد دادیم و حالا مجبوریم گدایی کنیم تا طرف مقابل سهم خود را بدهد. درحالیکه یکی از اشکالات این بود که باید این تعهد را قدمبهقدم اجرا میکردیم، یعنی ما قدم اول را برمیداشتیم و قدم بعدی را دولتهای مقابل برمیداشتند و اگر نقض شد ما هم دیگر نباید قدمی برمیداشتیم اما ما همیشه قدمهای خود را بیشتر برداشتیم. شاید به این دلیل که دولت قبل عجله داشت و میخواست کشور را اداره و مشکلات را یکباره حل کند درحالیکه این تئوری بیگبنگ برای این حالت نیست. برای حالتی است که دو نفر باهم نشسته و هر دو میخواهند مسائل را حل کنند و مهمتر اینکه به یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین این تئوری بیگبنگ در برجام صادق نبود چون طرف ما دنبال این حرفها نبود. اشتباه کردیم. باید مردم بدانند این هزینهها چه بود. یکی از امکانات عظیم ما که میلیاردی قیمت داشت را در اراک از بین بردیم و ۱۹ هزار سانتریفیوژ را غیرفعال کردیم. ما پروژههای بزرگ و فرصتهای زیادی را از دست دادیم. بنا بود وقتی برجام امضا میشود مقدار زیادی گشایش در قسمت تحریمها داشته باشیم که نشد و هرروز آن ضرر بود.
محمد مرندی؛ تحلیلگر مسائل سیاست خارجی و مشاور تیم مذاکرهکننده، آمریکا را در موقعیت قوی برای اقدام علیه ایران نمیداند و تاکید دارد که بهترین گزینه برای آنها این است که به یک توافق دست یابند و نفت خام ایران را وارد بازار اروپا کنند. از نظر او کمبود مشتری وجود ندارد. در حال حاضر ایران نفت بیشتری را به قیمت بازار میفروشد؛ بنابراین عملکرد بسیار خوبی دارد. اگر تحریمها برداشته شود، ایران میتواند تولید خود را افزایش هم دهد. هیچ بازیگر منطقهای وجود ندارد که بتوان آن را رقیب ایران دانست. تنها رقیب ما آمریکا است. اسرائیل و عربستان سعودی کوچک و ضعیف هستند. ایران پیشرفتهترین کشور به لحاظ نظامی در غرب آسیاست. آمریکا هماکنون در موقعیتی نیست که بتواند اوضاع را تشدید کند. اگر این کار را انجام دهد، فقط قیمتها را به سقف (حداکثر) میرسانند که از قضا به نفع ایران خواهد بود. کار هوشمندانهای که آنها باید انجام دهند این است که توافق کنند. ما برای آن آمادهایم.
ختم کلام
کیسینجر در مصاحبه 24 تیر 1401 (15 ژوئیه 2022) با مجلۀ اشپیگل تصریح می کند که ماهیت نگرانی او درباره برجام این است که مانع هستهای شدن نظامی (Military Nuclearization) ایران نمیشود. از نظر ایران، این توافق راهی برای اتمی شدن با سرعتی کمتر بود؛ بنابراین با بهره مندی از تمدید زمانی، خطر جنگ پیشگیرانه (Preemptive War) در خاورمیانه از بین نرفت و حتی افزون شد؛ بنابراین حالا بازگشتن به همان توافق مشابهی که یکبار مطرود شده، آنهم بدون هیچ گونه بهسازی (Improvement) نوعی شکست اخلاقی (Moral Defeat) است.
سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی به تلویزیون قطری الجزیره تصریح کرده است که ما اکنون غنیسازی ۶۰ درجه را انجام دادهایم که از غنیسازی پایینتر از ۲۰ درجه مشکلتر نبود، از ۲۰ تا ۶۰ درجه را در ظرف دو تا سه روز انجام دادیم. سوئیچی است که اگر آن را بزنیم به غنیسازی بیش از ۹۰ درجه میرسیم. این کار مشکلی نیست؛ بنابراین دانش آن در ایران شکل گرفته و با ترورها نیز از بین نخواهد رفت. ایران در آستانه هستهای شدن قرار دارد و چیز پنهانی نیست. ایران دانش و توان ساختن بمب هستهای را دارد؛ اما تصمیمی برای این کار ندارد. سلاح هستهای برخلاف باورهای ایران و همین طور خلاف ضرورتهای امنیتی ایران است. نفس داشتن فناوری هستهای، خود بازدارنده است؛ بنابراین تاکید داریم که با سلاحهای کشتارجمعی مخالف هستیم.
برجام توافقی است که طرف ایرانی سهم خود را پرداخته و حالا دنبال مطالبه سهم خود از طرفهای مقابل است. آنچه مذاکرات برجام با دولت بایدن را سخت کرده آن است که دولت رئیسی باید سعی کند تا سهم ایران را از برجام بگیرد.
ایران با شیفت پارادایم از «مذاکره برای لغو تحریم» به «دیپلماسی برای بیاثر کردن تحریم» بهخوبی نشان داد که با توسعه روابط بهویژه با همسایگان و گره زدن منافع مشترک با بازیگران تجاری خرد و متوسط، سهمی بیشتر و بهتر ازآنچه قرار بود از طریق برجام به آن دست پیدا کند، به دست خواهد آورد؛ اگرچه این مسئله هیچگاه به معنای ترک میز مذاکره با تروئیکای اروپایی نبوده و نیست، اما باید این واقعیت را بهدرستی درک کرد که تا زمان «بیاثر شدن ابزار تحریم اقتصادی»، مذاکره قوی محقق نخواهد شد؛ کما اینکه مذاکرات اولیه برجام در لوزان و ژنو به پشتوانه دستاوردهای دانشمندان هستهای کشور و رسیدن به سوخت ۲۰ درصد امکانپذیر شد.
واشینگتن با اِعمال تحریم به بهانههای مختلف سعی در افزایش فشارها برای جلوگیری از شکوفایی اقتصاد ایران دارد. ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای در حال رشد باید هژمونی آمریکا در منطقه را با کمترین وابستگی اقتصادش به اقتصاد کشورهای غیرهمسو به چالش بکشد. «اقتصاد مقاومتی» استراتژی مورد تأکید مقام معظم رهبری برای تقویت اهرم اقتصادی در برابر این فشارها است. این راهکار با اتکای بیشتر به منابع داخلی سبب میشود اقتصاد ایران کمترین وابستگی را به تجارت با کشورهای غیرهمسو داشته باشد... و ادای تکلیف «جهاد تبیین» همچنان باقی است...