گزیده جستار: آمریکاییها در تکاپو هستند تا به هر قیمت با ایران و ونزوئلا به توافق برسند؛ کشورهایی که خود آمریکاییها در گذشته علیهشان تحریمهای غیرقانونی وضع کردند. آنها حاضرند تا با ایران به صلح برسند و فوراً تمام اسناد را امضا کنند و همچنین با ونزوئلا.
اين نوشتار در تاريخ بیستویکم اسفندماه ۱۴۰۰ در روزنامه جهان اقتصاد منتشر شده است.
بهرۀ ایران از بحران امنیت انرژی ناشی از جنگ اوکراین
قیمت نفت پس از حمله روسیه به اوکراین، برای نخستین بار از سال ۲۰۱۴ تحت تأثیر نگرانیها از تحریمهای شدیدتر غرب پسازاین اقدام، به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه صعود کرد. این نشاندهنده «وابستگی غیرقابلجبران غرب به گاز روسیه» است. درحالیکه بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله آلمان با تحریم نفت گاز روسیه به علت وابستگی مخالف هستند، واشنگتن بهتنهایی برای تحریم واردات نفت از روسیه اقدام کرده است. نشریه پلتیکو اعلام کرده است انگلیس نیز تحریمهای نفتی علیه روسیه در یک بازه یکماهه برای جلوگیری از شوک به بازار اعلام خواهد کرد. عرضه نفت روسیه چندان در بازار انگلیس قابلتوجه نیست. صادرات روسیه 8 درصد از واردات نفت و 18 درصد از واردات گازوئیل این کشور را تشکیل میدهد. اولاف شولتز؛ صدراعظم آلمان، نیز با اذعان به اینکه نیازهای انرژی اتحادیه اروپا بدون واردات از روسیه قابل تأمین نیست، خاطرنشان کرده بود، آلمان در حال حاضر هیچ برنامهای برای توقف واردات انرژی از روسیه ندارد. این مقام آلمانی با هشدار در مورد تحریم نفت و گاز روسیه به علت عملیات نظامی در اوکراین گفت: واردات انرژی از روسیه برای زندگی روزمره اروپاییها «ضروری» است.
شدت تحریمهای غرب، واکنش روسیه به این تحریمها، مدت ادامه جنگ و گستردگی آن عواملی هستند که میزان خسارت جنگ اوکراین به اقتصاد جهان را تعیین میکنند. از سوی دیگر، احتمال انجام حملات سایبری از سوی روسیه علیه اهدافی در غرب و به وجود آمدن بحران مهاجران در اروپا نیز وجود دارد و تحقق این دو، بر اقتصاد جهان تأثیر خواهد گذاشت. بلومبرگ اکونومیکس اثرات این جنگ را در قالب سه سناریو بررسی کرده و اثرات هر سناریو بر تورم، رشد اقتصاد جهان و سیاستهای پولی بررسی شده است. در سناریوی نخست، جنگ زود به پایان میرسد و در این حالت، تأثیر آن بر بازار مواد خام بزرگ نخواهد بود و اقتصادهای غربی در مسیر بهبود به حرکت خود ادامه خواهند داد. در دومین سناریو، جنگ طولانی است، تحریمهای فراگیر علیه روسیه اعمال میشود و اختلالهای بزرگی در صادرات نفت و گاز به وجود میآید که به بازار انرژی شوک وارد خواهد کرد. در این حالت، بانک مرکزی اروپا برنامه بالا بردن نرخهای بهره را کنار میگذارد و بانک مرکزی آمریکا مجبور میشود با سرعت کمتری نرخهای بهره را بالا ببرد. در سومین سناریو که بدترین سناریوست، صادرات گاز روسیه به اروپا متوقف میشود، رکود در اقتصاد این قاره به وجود میآید و در آمریکا نرخهای بهره با سرعت بسیار کمی بالا میرود. همچنین به اقتصاد این کشور لطمه جدی وارد خواهد شد. جنگها ذاتاً غیرقابلپیشبینی هستند و اثرات آنها معمولاً بدتر و مبهمتر از حدی است که در ابتدا تصور میشود. بااینحال، سناریوهای یادشده میتواند تااندازهای وضعیت آینده را مشخص کند.
آموس هوچ استاین، مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در امور امنیت انرژی به تلویزیون بلومبرگ گفت: تحریمها، جریان نفت روسیه را هدف نمیگیرند. این اظهارات نشاندهنده رویکرد دولت بایدن در قبال تحریمهایی است که هدف آن واردکردن فشار حداکثری بر رئیسجمهور روسیه و حداقل کردن آسیب برای مصرفکنندگان آمریکایی و اروپایی است. اگر بخش نفت و گاز روسیه را هدف بگیریم، قیمتها افزایش پیدا خواهند کرد. شاید پوتین نیمی از محصول خود را بفروشد؛ اما با قیمت دو برابر خواهد فروخت. این به معنای آن است که وی از تبعات تحریمها آسیبی نمیبیند، درحالیکه آمریکا و متحدانش از این پیامدها متأثر خواهند شد. قیمتهای نفت در واکنش به این رویکرد کاهش پیداکرده و دولت انتظار دارد این روند ادامه پیدا کند. تحریمها به میزان قابلتوجهی ازآنچه پیشازاین برای پوتین هدف گرفته شده بود، سختتر میشوند و از حمایت بینالمللی بیشتری برخوردارند. وی به تلاشهای دولت آمریکا برای متقاعد کردن صادرکنندگان گاز طبیعی برای ارسال محمولههای گاز به اروپا اشاره کرد و گفت: این اقدام مانع از آن شد که پوتین زمان حمله نظامی را با خاموشیها یا اضطرار اقتصادی در اروپا تنظیم کند و عرضه کافی گاز طبیعی برای عبور اروپا از زمستان فراهم کرد.
درهرصورت اوکراین دیگر اهمیت گذشته را در تزانزیت گاز از روسیه به اروپا ندارد. در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۶ (11/ 10/ 1384)، روسیه شیر خطوط صادرات گاز از خاک اوکراین را در پی اختلاف بر سر حق ترانزیت، بست. البته روسیه و اوکراین پس از چهار روز به تفاهم اولیه رسیدند، اما اصل اختلاف پابرجا ماند. سه سال بعد در ژانویه ۲۰۰۹ (دی 1387)، بار دیگر اختلالاتی در خاک اوکراین در جریان گاز به اروپا پیش آمد و قربانی این اختلال هم صنایع اروپایی بودند. در آن سال ۱۸ کشور اروپایی افت فشار یا قطع کامل جریان گاز را گزارش کردند. این رویدادها رفتهرفته باعث شد روسیه استراتژی دیگری در صادرات گاز به اروپا اتخاذ کند. تا دهه ۱۹۹۰، تقریباً ۹۰ درصد گاز صادراتی روسیه به اروپا از طریق اوکراین عبور میکرد؛ اما روسیه بهتدریج تلاش کرد وابستگی خود را به اوکراین کاهش دهد و استراتژی متنوعسازی خطوط صادرات را برگزید. روسیه با احداث خطوط لوله بلو استریم، یامال، نورد استریم ۱ (و نورد استریم ۲ که در مراحل نهایی است) و ترک استریم تلاش کرده از اهمیت اوکراین در ژئوپلیتیک انرژی بکاهد. این خطوط لوله جدید باعث شد که اوکراین شاهد کاهش ۷۰درصدی در میزان ترانزیت گاز به اروپا در این سه دهه باشد.
در حال حاضر اتحادیه اروپا تقریباً حدود ۴۸۰میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در سال مصرف میکند که حدود ۳۵ درصد آن را از روسیه وارد میکند. از میزان گاز صادراتی، با احتساب ترکیه ۲۲ درصد و بدون احتساب ترکیه ۲۶ درصد گاز صادراتی به اروپا از طریق خاک اوکراین ترانزیت میشود.
آمار آژانس همکاری رگولاتورهای انرژی اتحادیه اروپا نشان میدهد 13 کشور اروپایی برای تأمین 6 تا 100 درصد گاز موردنیاز خود به روسیه متکی هستند. سه کشور مقدونیه شمالی، بوسنی و هرزگوین و مولداوی 100 درصد گاز موردنیاز خود را از روسیه وارد میکنند و این رقم برای فنلاند 94 درصد و لتونی 93 درصد است. آلمان هم 49 درصد و فرانسه 24 درصد از گاز موردنیاز خود را از روسیه وارد میکنند. تحلیلگران معتقدند وابستگی شدید کشورهای اروپایی به نفت و گاز وارداتی از روسیه یکی از علل انفعال این کشورها در برابر حمله روسیه به اوکراین است. این را نیز باید دانست که میزان وابستگی کشورهای اروپایی به گاز روسیه یکسان نیست؛ همین موضوع باعث شده که شاهد یک دودستگی و عدم اجماع در اروپا در قبال روسیه و مسئله اوکراین باشیم.
حدود ۴۰ درصد درآمد صادرات گاز روسیه متکی به فروش گاز به اروپاست. پیش از حمله به اوکراین مسکو برای تنوعبخشی در درآمد انرژی خود کوشید تا از طریق قرارداد ۳۰ ساله با چین برای فروش گاز وابستگی کمتری به بازار اروپا داشته باشد چراکه از واکنش غرب آگاه بود.
آلمان و بهطورکلی اروپا، اگرچه به دنبال رهایی از وابستگی به گاز روسیه است، اما در کوتاهمدت ظرفیت چندانی برای این جایگزینی ندارد. برای مثال، آلمان میتواند بخشی از نیاز خود را از نروژ، هلند، بریتانیا و دانمارک نیز از طریق خطوط لوله گاز وارد کند اما تحلیلگران بانک سرمایهگذاری بارکلیز میگویند که جایگزینی کامل ۱۵۰ تا ۱۹۰ میلیارد مترمکعب گاز روسیه به اتحادیه اروپا در کوتاهمدت قابلدستیابی نیست. بعد از روسیه، نروژ، دومین تأمینکننده بزرگ اروپا اعلام کرده که گاز طبیعی را با حداکثر ظرفیت تحویل بازار میدهد و امکان افزایش بیشتر عرضه را ندارد.
آمریکا، استرالیا و قطر، سه تأمینکننده بالقوه اما پرهزینه شناخته می شوند. قطر بهعنوان ارزانترین کشور تأمینکننده گاز ازنظر اروپا شناخته میشود؛ اما ازآنجاکه قطر قراردادهای بلندمدتی درزمینۀ فروش گاز مایع با مشتریان عمده خود، شامل کره جنوبی، ژاپن و چین دارد، ابتکار عمل قطر برای صادرات گاز خود به اروپا محدود است.
جو بایدن، رئيس جمهوری آمریکا میگوید به شیخ تمیم بن حمد آل ثانی؛ امیر قطر، قول داده که بهزودی این کشور را بهعنوان متحد اصلی غیرعضو در پیمان ناتو معرفی خواهد کرد، اتفاقی که در صورت انجام، موقعیتی ویژه به این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس اعطا میکند. او همچنین در ادامه افزود: «قطر یک دوست خوب و شریک قابلاعتماد و توانمند برای ما به شمار میرود. من به کنگره اطلاع میدهم که قطر را بهعنوان همپیمان اصلی آمریکا در خارج از پیمان ناتو را اعلام خواهم کرد تا بر اهمیت روابط ما با این کشور تأکید کنم». قطر بزرگترین تأمینکننده گاز طبیعی مایع در جهان است و برخی از تحلیلگران بر این باورند درصورتیکه شدتگیری تنشها در اوکراین باعث اختلال در روند تحویل گاز روسیه به اروپا شود، قطر میتواند بهعنوان یک گزینه جایگزین موردنظر قرار گیرد. البته سعدالکعبی وزیر انرژی قطر نیز اعلام کرد: با توجه به اینکه حجم عمده گاز قطر به قراردادهای بلندمدت خریداران آسیایی اختصاص پیدا کرده، حجم گاز قابلارسال به اروپا تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد است. جایگزینی سریع عرضه گاز روسیه به اروپا را امری غیرممکن است. روسیه ۳۰ تا ۴۰ درصد بازار اروپا را تأمین میکند. هیچ کشوری نمیتواند این حجم گاز را عرضه کند و ظرفیت این کار از طریق صادرات ال.ان.جی وجود ندارد.
محتملترین گزینه توسعه منابع گازی ایران است. در محافلی گفته میشود که قطر با جمهوری اسلامی ایران توافق کند تا مقادیری از گاز میادین مشترک با ایران را درازای پرداخت قیمت و هزینه، بهصورت ال.ان.جی به آلمان و اتحادیه اروپا صادر کند. اینیکی از مباحثی است که رئیسجمهور ایران در سفر اخیر خود با مقامات قطری موردبررسی قراردادند. خبرگزاری ج.ا. ایران از قول محمد یالمی؛ تحلیلگر انرژی، فرصت صادرات گاز به اروپا با همکاری عمان را نیز پیشنهاد داده است.
العرب؛ رسانه نزدیک به عربستان سعودی، نوشت: درزمانی که جهان شاهد یکی از بزرگترین بحرانهای سیاسی در اوکراین است، تمایل قطر برای دعوت از ابراهیم رئیسی به اجلاس گاز، حاکی از آن است که این کشور میخواهد ایران را بهعنوان تولیدکننده اصلی گاز و بخشی از راهحلهای ممکن برای بحران واردکردن گاز مطرح کند. این در شرایطی است که حضور ایرانی در پرونده گاز، مغرضانه و عمدی است و اهداف و پیامهای خاصی دارد، ازجمله آنکه قطر تلاش میکند نفوذ منطقهای ایران را توسعه دهد، به شکلی که باعث خشم سعودیها شده است. هدف از فراخواندن رئیسی از سوی قطر برای شرکت در این مناسبت بینالمللی، آن است که ایران بهعنوان یک دولت تولیدکننده گاز مطرح شود که میتواند به حل بحران گاز کمک کند و این در صورتی است که اوضاع در جبهه روسیه و اوکراین بحرانی شود. بهاینترتیب، اگر دولتهای تولیدکننده گاز اجلاس در آینده برگزار کنند، نام ایران شناخته شده است.
به گزارش اسپوتنیک، ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه، در تاریخ 7 مارس 2022 (19 اسفند 1400) در سخنانی درباره بحران انرژی در جهان و تلاش برخی کشورهای غربی برای کاهش یا قطع واردات انرژی خود از روسیه گفت: آمریکا سعی دارد با فریب دادن مردم خود، روسیه را عامل افزایش بهای انرژی معرفی کند. پوتین در بخشی دیگر از سخنانش تصریح کرد که کشورش به تعهدات خود درزمینۀ تأمین انرژی پایبند است و افزود: به صادرات انرژی ادامه میدهند. او به کشورهای غیر دوست پیام داد که ما به تعهدات خود درزمینۀ انرژی پایبند هستند و مدعی شد غرب تلاش میکند که مسئولیت افزایش قیمت انرژی را به گردن روسیه بیندازد. پوتین در خصوص تصمیم آمریکا برای ممنوعیت واردات انرژی از روسیه گفت: نفت صادراتی روسیه به آمریکا بیش از 3 درصد نیست. روسیه به صادرات انرژی ازجمله از طریق خاک اوکراین ادامه میدهد. وی بابیان اینکه کشورهای غربی مردم خود را میفریبند و تحریمها علیه روسیه نامشروع است، هشدار داد که تحریمها علیه روسیه باعث افزایش جهانی بهای مواد غذایی خواهد شد. او یادآور شد که آمریکا در شرایط کنونی در تکاپو است تا با ایران و ونزوئلا قراردادهایی در حوزه انرژی امضا کند. آمریکاییها در تکاپو هستند تا به هر قیمت با ایران و ونزوئلا به توافق برسند؛ کشورهایی که خود آمریکاییها در گذشته علیهشان تحریمهای غیرقانونی وضع کردند. آنها حاضرند تا با ایران به صلح برسند و فوراً تمام اسناد را امضا کنند و همچنین با ونزوئلا. آمریکاییها به ونزوئلا رفتند تا با آنها مذاکره کنند.
بهترین گزینه، گاز ایران است که البته در شرایطی که هنوز توافقی برای احیای برجام منعقد نشده تا پیش از شروع جنگ روسیه - اوکراین، جزو گزینههای اصلی تأمین گاز قرار نگرفته بود؛ اما با شروع جنگ به نظر میآید نگاهها به سمت ایران ملایمتر شده است. ایران باید تلاش کند تا از مزیت انرژی خود برای تبدیل آن به قدرت وسط (In-between Power) استفاده کند. البته انجام این امر در کوتاهمدت آسان نمینماید؛ زیرا علاوه بر وجود ضعف جدی در زیرساختهای صادرات گازی ایران، همانطور که عقیل براتی؛ رئیس پژوهشکده راهبردی فناوری مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی وزارت نفت، اظهار داشته است: تراز گاز کشور تا سال 1403 بهطور کامل منفی میشود، احتمالاً سال 1401 دوباره واردکننده بنزین میشویم و شدت مصرف انرژی ایران حدود 5/ 1 تا 4 برابر میانگین جهانی است. چهبسا با مذاکرات مثبت در وین، اکنون زمان مناسبی برای سرمایهگذاری اروپاییها در صنعت گاز ایران باشد؛ چراکه اروپا نیاز به تنوعبخشی در بازار انرژی خود دارد. البته برای ایران اکنون نفت گزینه سهلالوصولتری است. ایران میتواند ظرفیت بازار اروپا برای صادرات نفت را احیا کند و باید هرچه سریعتر به این موضوع بپردازد. حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز میتوان نفت به اروپا صادر کرد. لذا برای تجارت نفت و گاز حتماً باید برنامهریزی شود و در کوتاهمدت برای نفت و در درازمدت گاز را با حداکثر توان و ظرفیت صادر کرد.