تأثیر دورسپاری به دوست‌سپاری بر تجارت بین‌الملل آمریکا و چین

تاریخ : 1402/02/30
Kleinanlegerschutzgesetz, Crowdfunding, Finanzierungen
تجارت بین‌الملل
نمایش ساده

گزیده جستار: دوست‌سپاری و نزدیک‌سپاری همان حمایت گرایی (Protectionism)، سیاست صنعتی (Industrial Policy) و بلوک های ژئوپلیتیک (Geopolitical Blocs) هستند با پوششی از توجیهات دیگر.

اين نوشتار در تاريخ سی‌ام ‌اردیبهشت‌ماه ۱۴۰2 در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است.

 

تأثیر دورسپاری به دوست‌سپاری

بر تجارت بین‌الملل آمریکا و چین

 

 

مقامات پکن به این نتیجه رسیده‌اند که آمریکا برای پائین نگه‌داشتن قدرت چین دست به هر کاری خواهد زد. از سوی دیگر مقامات واشنگتن هم قاطعانه معتقدند که چین در حال نقشه‌کشی برای جانشینی ایالات‌متحده به‌عنوان قدرت برتر جهان است. برای تحلیلی هوشیار کننده از این تضاد فزاینده و برنامه‌ای برای جلوگیری از ایجاد جنگ ابرقدرت‌ها، خبرنگاران نشریه اکونومیست در پایان ماه آوریل 2023 به طبقه ۳۳ ساختمان آرت دکو در مرکز شهر منهتن رفته‌اند جایی که دفتر هِنری کیسینجر در آنجا مستقر است. در ۲۷ ماه مِی 2023 (۶ خرداد 1402) کیسینجر ۱۰۰ ساله می‌شود. هیچ شخص دیگری در دنیا وجود ندارد که در قید حیات باشد و تجربه بیشتری از کیسینجر در روابط بین‌الملل داشته باشد. نشریه اکونومیست بیش از هشت ساعت با کیسینجر در مورد چگونگی جلوگیری از تبدیل‌شدن رقابت میان چین و آمریکا به جنگ میان این دو ابرقدرت صحبت کرد. این روزها خمیده است و به‌سختی راه می‌رود اما ذهنش همچنان پویاست. همان‌طور که او به دو کتاب بعدی خود در مورد «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence) و «ماهیت اتحادها» (Nature of Alliances) فکر می‌کند، بیشتر علاقه‌مند به نگاه کردن به آینده است تا اینکه به گذشته بنگرد. کیسینجر نگران است و به این نشریه گفته هر دو طرف (چین و آمریکا) خود را متقاعد کرده‌اند که طرف مقابل یک خطر استراتژیک است. ما در مسیر رویارویی قدرت‌های بزرگ هستیم. کیسینجر از تشدید رقابت چین و آمریکا برای برتری فنی و اقتصادی نگران است. حتی زمانی که روسیه در مدار چین فرو می‌رود و جنگ بر جناح شرقی اروپا سایه می‌اندازد، او می‌ترسد که هوش مصنوعی رقابت چین و آمریکا را تقویت کند. در سراسر جهان، «موازنه قوا» (Balance of Power) و «اساس فناورانه جنگ» (Technological Basis of Warfare) چنان سریع و به طرق مختلف در حال تغییر است که کشورها فاقد هرگونه اصل ثابتی هستند که بتوانند بر اساس آن نظم را برقرار کنند و اگر نتوانند نظم را برقرار کنند، ممکن است به‌زور متوسل شوند. ازنظر او ما در موقعیت کلاسیک قبل از جنگ جهانی قرار داریم، جایی که هیچ‌یک از طرفین از امتیازات سیاسی زیادی برخوردار نیستند و در آن هرگونه اختلال در تعادل می‌تواند به عواقب فاجعه‌باری منجر شود.

تنش در روابط تجاری آمریکا و چین شــاید روی مناطق کوچک؛ اما بسیار حساس، متمرکز شود. تمرکز رسانه‌ها بر این مناطق پرتنش این تصور را ایجاد می‌کند که آمریکا و چین به سمت یک جداسازی تجــاری در مقیاس کامل پیش می‌روند. بااین‌حال، درواقعیت، این کشورها برای آینده قابل پیش‌بینی، شرکای تجاری مهمی خواهند بود. هم پکن و هم واشنگتن باید در برابر وسوسه انجام بازی سرزنش و تشدید تنش مقاومت کنند.

 

 

1) دورسپاری و آنچه با آمریکا کرده

سرگذشت خروج بیزینس‌ها و کمپانی‌ها از آمریکا برای استقرار در بازار کارهای ارزان‌تر و سودآورتر، داستانی طولانی است. آنچه این روند با مناطق مهم تولیدی آمریکا کرد، سرگذشت‌های غم‌انگیزی را رقم زد. ایالت‌هایی مانند اوهایو و در کل منطقه تولیدی درخشانی که به کمربند زنگار (Rust Belt) شهرت داشت، از کارخانه‌های تولیدی خالی شد و روند مهاجرت از این ایالت‌ها در دو دهه اخیر آغاز شد و اوج گرفت.

کارخانه‌های خالی‌شده از ماشین‌ها و خطوط تولید و ساختمان‌های نیمه‌ویران و رهاشده، به بخشی از نمای شهری در ایالت‌هایی تبدیل شد که زمانی، قلب تپنده تولید و سرشار از شوق و تحرک کارگری بودند. یکی از نقاط عطف اقتصاد آمریکا در سه دهه اخیر، ایجاد معاهده بزرگ تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)، میان آمریکا و دو همسایه شمالی و جنوبی‌اش بود. مکزیک، در پی ایجاد این معاهده، میزبان بسیاری از کارخانه‌ها و بیزینس‌ها بود که کارگران مکزیکی ارزان، برایشان بسیار جذاب بود. بسیاری از آمریکاییان، آنچه در پی انتقال کمپانی‌ها به مکزیک با زندگی‌شان کرد را فراموش نمی‌کنند. این معاهده که در زمان بیل کلینتون ایجاد شد، آن‌چنان در میان بسیاری از آمریکاییان منفور شد که بسیاری هیلاری کلینتون را در سال‌های انتخاباتی ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶، به خاطر این معاهده موردانتقاد قرار می‌دادند و عملاً کمپینش روزبه‌روز با شلاق این معاهده شکنجه می‌شد. این معاهده با اصرار ترامپ با توجه به این شرایط به‌روزرسانی و هم‌اکنون توافق ایالات‌متحده-مکزیک-کانادا (USMCA) نامیده می‌شود.

در همین راستا دو رویه خاص در قالب مفهوم درون‌سپاری جذاب شدند. یکی کلید زدن طرح‌ها و برنامه‌های تولیدی یا بخشی از روندهای تولید در داخل، توسط کمپانی‌ها، به‌موازات ادامه خطوط تولیدشان در کشورهای با بازار کار ارزان و دیگری، تعطیلی آن خطوط تولیدی در خارج از کشور و بازگرداندن همه یا بخشی از روند به داخل. در هر دو دامنه، دهه پیشین و سال‌های آغازین دهه فعلی میلادی، شاهد موارد متعددی از درون‌سپاری جدی بوده است. این روندها، توجه جدی کارشناسان و محققان را نیز به خود جلب کرد. این روند نه‌فقط در مسیر تولید کالاها که درزمینۀ ارائه خدمات، مانند نمونه‌هایی که روایت کردیم، رخ‌داده‌اند. دهه گذشته میلادی، آغاز دوره انتقال مراکز خدمات مجازی و تلفنی گروهی از شرکت‌های مهم بریتانیایی از هندوستان به داخل بریتانیا بود.

بازگشت شرکت‌های تولیدی و خدمات، در دوره انتقال از دهه قبل به دوران شیوع کرونا و پس‌ازآن، شدت گرفتن تقابل میان چین و غرب، معنای تازه‌ای نیز یافته است. به‌طور خاص، صنایع استراتژیک، محور گفتگوهای کارشناسان و سیاست‌گذاری سیاستمداران بوده‌اند. رقابت جدی میان کشورهای مختلف برای تولید کالاهای ویژه و استراتژیک، در دو سال اخیر، اوج گرفته است و پیش‌قراول این کالاها، باتری‌های لیتیومی نسل جدید، نیمه‌رساناها و نمونه‌های فراوری‌شده فلزات و کانی‌های حیاتی هستند. صنعت تولید نیمه‌رساناها، به‌تنهایی، بخش مهمی از گفتگوهای شش‌ماهه اخیر سیاست‌گذاران را به خود اختصاص داده است. تعاملات دراین‌باره، آن‌قدر پیچیده شده است که تولید هر نوع خاص از نیمه‌رساناها و باتری‌ها و میزان تولیدشان و همچنین، تکنولوژی‌های موردنیاز برای تولید نسل‌های جدیدتر و مدرن‌تر، هرکدام، روندهای خاص خود را ایجاد کرده است. درون‌سپاری خطوط تولید یا ایجاد طرح‌های تولیدی تازه برای رقابت با تولیدکنندگان دیگر، در هر نمونه خاص، روند متفاوتی را ایجاد می‌کند.

بخش مهمی از کارآمدی ها و منافعی که دولت ها در هدایت طرح‌های خودکفا گرایانه در قالب برون سپاری جستجو می‌کنند، مبتنی بر ایدۀ کلیدی «امنیت ملی» است. حالا دیگر نمی‌توان به لحاظ امنیت ملی، داده‌های مهم علمی و فناوری مربوط به تولید کالاها را در فضای باز کشوری مانند چین، برای تولید کالاها به کار برد. همچنین، امنیت بین‌المللی برای کشورهای غربی، با ماجراجویی‌های روسیه و چین، به مخاطره افتاده است و کشوری مانند تایوان که مرکز تولید نیمه‌رساناها بود یا اوکراین که نقش مهمی در تولید باتری‌ها داشت، دیگر فضای مطمئنی برای برنامه‌ریزی‌های یک و دو دهه‌ای نیستند. باید کار را در داخل شروع و تمام کرد! اما همچنان هزینه‌بری و معادلات ریزودرشت اقتصادی مطرح‌اند. در شرایطی که دیگر نمی‌توان برای آغاز و یا توسعه طرح‌های تولیدی به کشوری مانند چین اعتماد کرد و درون‌سپاری نیز هزینه‌بر باشد، دوست‌سپاری راه‌حل است. یافتن کشورهای تازه برای استقرار صنایع تولیدی راهکاری است که مدت‌ها است در حال بررسی و در موارد جالبی، در حال اجراست! کشورهایی مانند ویتنام، میزبانان تازه صنایع تولیدی و سرمایه غرب بوده و هستند. این روند چندان تازه نیست. اوج گرفتن ظهور ویتنام، در سال ۲۰۱۸، نگاه‌ها را به خود جلب کرد و متعاقب سیاست‌های تازه در آمریکا در دوران اوباما و همگرایی سیاسی روزافزون با ویتنام، از میانه دهه پیشین، ویتنام قدرت جذب صنایع تولیدی را نشان داد. آنچه در دوران کرونا و تا به امروز رخ داده، کند شدن روند چرخه تولید و توزیع چینی و جدی‌تر شدن نقش ویتنام بوده است. رشد اقتصادی ویتنام با توسعه صنایع تولیدی و سرمایه غربی، در سال ۲۰۲۲، درواقع گونه‌ای از رقابت غیرمنتظره با چینی‌ها را نشان می‌دهد! درحالی‌که رشد اقتصادی ویتنام، در سال ۲۰۲۲ از چین پیشی گرفته است، نیروی کار ارزان، معاهدات تجاری با کشورهای مختلف غربی و رابطه مناسب سیاسی با هر دو طرف تقابل چین و آمریکا، موقعیت را برای دوست‌سپاری توسط غربی‌ها، فراهم کرده است! بااین‌حال، ویتنام تنها کشور به‌صرفه و مطمئن برای دوست‌سپاری نیست. دوست‌سپاری فرصت‌های ویژه‌ای را برای بسیاری از کشورها در سال‌های آتی فراهم خواهد کرد.

فقدان افکار طرفدار اصلاحات در کمیته دائمی جدید دفتر سیاسی نشان می‌دهد که سیاست تجاری و دیپلماسی چین شاید قاطعانه‌تر و کمتر آشتی‌جویانه است و خطر تشدید تنش‌های تجاری آمریکا و چین را افزایش می‌دهد. رهبری هسته‌ای چین که کمتر اصلاح‌گرا باشــد و گردش داخلی را در اولویت قرار دهد، انتقادهای فزاینده‌ای را از ســوی قانون‌گذاران آمریکایی به دنبال خواهد داشت و برخی از کسب‌وکارهای آمریکایی را وادار می‌کند تا موقعیت‌های خود در چین را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. انتظار می‌رود که دولت جو بایدن کنترل‌های سخت‌گیرانه صادراتی را به صنایع بیشتری که چین استراتژیک می‌داند گسترش دهد که توســعه ظرفیت نوآوری بومی در چین را برای شــی بسیار دشوار و پرهزینه خواهد کرد. واشــنگتن می‌تواند تمایل بیشتری به فشار بر پکن برای اعمال ناعادلانه تجاری داشــته باشد و به موانع تعرفه‌ای و غیر تعرفه‌ای متوسل شود، به‌ویژه در مناطقی که چین از مزیت نسبی برخوردار است، مانند تولید پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی. شی و وفادارانش بعید است به‌آسانی مصالحه انجام دهند. یک آشتی راحت در زمان تنش تجاری سخت خواهد بود. تجارت با چین هنوز بــرای اقتصاد آمریکا و مردم آمریکا حیاتی اســت. صادرات کالاها و خدمات آمریکا به چین از حدود 758 هزار شغل در آمریکا در سال 2019 پشتیبانی کرد، آخرین سالی این داده منتشر شد. چین سومین شریک تجاری بزرگ آمریکا در سال 2021 بــود. تنها یک درصد از 1/ 151 میلیارد دلار صادرات آمریکا به چین در سال 2021 مشروط به صدور مجوز توسط دفتر صنعت و امنیت وزارت بازرگانی آمریکا بود.

 

 

2) دوست‌سپاری و آنچه با چین کرده

 شرکت‌های صنعتی چین در سه‌ماهه اول نسبت به سال گذشته سود کمتری به دست آوردند؛ زیرا استراتژی نزدیک‌سپاری و دوست‌سپاری ایالات‌متحده شروع به نشان دادن تأثیر منفی بر بخش تولید چین کرده است.

جف پائو در آسیا تایمز می نویسد که مقامات چینی به این نتیجه رسیدند که کاهش سود ناشی از تقاضای ضعیف خارجی است، اما برخی از تحلیلگران معتقدند که این مشکل بیشتر ساختاری است.

ژانگ یانشنگ؛ محقق ارشد مرکز تبادلات اقتصادی بین‌المللی چین، اخیراً در دو نوبت گفته است که کاهش سود صنعتی چین نه‌تنها به دلیل کندی تقاضای خارجی، بلکه همچنین بازسازی زنجیره‌های تأمین ایالات‌متحده است. ازنظر او در حال حاضر، بزرگ‌ترین چالش برای تجارت خارجی چین، جداسازی زنجیره تأمین چین و آمریکا (Sino-US Supply Chain) است. در سال ۲۰۱۸، ایالات‌متحده از مناقشات تجاری برای پیشبرد تأمین مجدد و «نزدیک‌سپاری» (Near-shoring) استفاده کرد و اکنون برای رسیدن به هدف جداسازی خود، «دوست‌سپاری» (Friend-shoring) را ترویج می‌کند. ایالات‌متحده اخیراً شرکت‌های خود را مجبور کرده است که خرید خود را در چین کاهش دهند درحالی‌که برخی از مشتریان سنتی خارجی نیز تولیدکنندگان چینی را تشویق کرده‌اند که به برخی از کشورهای جنوب شرقی آسیا و جنوب آسیا نقل‌مکان کنند. ژئوپلیتیک می‌تواند آسیب‌های بزرگ و گسترده‌ای به ثبات زنجیره تأمین جهانی وارد کند و این تأثیر عمده‌ای بر وضعیت تجارت خارجی آینده چین خواهد داشت. چین در حال حاضر بیشتر و بیشتر محصولات واسطه‌ای را به آسیای جنوبی و جنوب شرقی، اروپای شرقی و مکزیک می‌فروشد که پردازش و مونتاژ را انجام می‌دهند و سپس محصولات نهایی را به ایالات‌متحده و اروپا ارسال می‌کنند. چین می‌تواند با تقویت تحقیق و توسعه خود برای مبارزه برای سفارش‌های تولید با ارزش بالا و همچنین مشارکت با دانشمندان، مهندسان و کارآفرینان خارج از کشور برای فروش خدمات حرفه‌ای، سود صنعتی را افزایش دهد. از زمانی که جنگ تجاری چین و آمریکا در سال ۲۰۱۸ آغاز شد، مقامات ایالات‌متحده یک راهبرد «تأمین مجدد» (Re-shoring) و نزدیک‌سپاری را پیش بردند و شرکت‌ها را تشویق کردند تا کالاهای خود را در مکزیک و ایالات‌متحده تولید کنند. در ژوئن سال 2022، دولت بایدن اعلام کرد که تعرفه پنل‌های خورشیدی وارداتی از کامبوج، مالزی، تایلند و ویتنام به ایالات‌متحده را به مدت ۲۴ ماه لغو خواهد کرد. این اقدام مشوق‌هایی را برای تأمین‌کنندگان پنل خورشیدی چینی ایجاد کرد تا به این چهار کشور مهاجرت کنند. در نوامبر 2022، جانت یلن؛ وزیر خزانه‌داری، از هند بازدید کرد تا به تقویت سیاست دوست‌سپاری که به نفع ویتنام و اندونزی نیز خواهد بود، کمک کند.

سان شیائو؛ آمارگیر NBS، در یک نشست خبری گفت که به‌طورکلی، کاهش سود شرکت‌های صنعتی چین قابل‌توجه است درحالی‌که دامنه زیان‌های سود برای برخی شرکت‌ها زیاد است. امیدواریم کاهش قیمت مواد خام به بهبود سودآوری شرکت‌های چینی کمک کند. برای تسریع بازیابی سود صنعتی، سان خواستار تلاش‌هایی برای گسترش تقاضای بازار، افزایش اعتماد و ایجاد دلیلی برای شرکت‌ها برای احساس مثبت نسبت به آینده شد.

در طول بیستمین کنگره حزب کمونیست چین، شِی جین‌پینگ؛ رئیس‌جمهور چین، سومین دوره پنج‌ساله دبیرکلی حزب را به دست آورد. محتوای ســخنرانی شــی در کنگره حزب نشــان می‌دهد که او مصمم است آسیب‌پذیری اقتصادی چین را در برابر اختلالات جهانی کاهش دهد. شی بر تقویت توسعه تحقیقات پایه و نوآوری بومی برای پیشبرد اقتصاد چین و حفاظت از امنیت ملی تأکید کرد. او پنج بار به «اتکا به خود در فناوری» چین، ســه بار به «تقویت قابلیت اطمینان، انعطاف‌پذیری و امنیت زنجیره تأمین» و بیست‌وشش بار به «امنیت ملی» چین اشاره کرد. هیچ‌یک از این روایات در گزارش او در نوزدهمین کنگره حزب در ســال 2017 به این شــدت ظاهر نشد. علاوه بر این، در سال جاری، شی خواستار یک «نظام اقتصادی بین‌المللی متنوع و باثبات» شد. روی‌هم‌رفته، سخنان شی و انتخاب منصوبان او نشان می‌دهد که چشم‌انداز اقتصادی چین به‌طور فزاینده‌ای بیشتر به سیاست بستگی دارد تا پویایی عرضه و تقاضا. این شاید تنش‌ها را در روابط چین با غرب تشدید کند و درنهایت پتانسیل رشد بلندمدت چین را کاهش می‌دهد. ضربه به اقتصاد چین پیامدهای گسترده و عمیقی برای اقتصاد جهانی خواهد داشــت. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگ‌ترین شریک تجاری بیش از 120 کشــور جهان اســت.

پروژه شــی جین‌پینــگ در دو دوره اول او، ابتکار کمربند و جاده ابریشم (BRI)؛ یک پروژه زیرساختی سراسر جهان، بود. گسترش این پروژه نگرانی‌هایی را در میان سیاست‌گذاران غربی در مورد کنترل فزاینده چین بر زیرساخت‌های استراتژیک جهانی و ظرفیت دریایی گسترده آن ایجاد کرده است. شی در سخنرانی خود در کنگره حزب، تلاش‌های مستمر برای ارتقای این پروژه را موردبحث قرار داد؛ اما او بیشتر بر تقویت خودکفایی چین در فناوری و زنجیره‌های تأمین از طریق اســتراتژی «چرخه دوگانه» تمرکز کرد. شی و همراهانش در سال 2020 با بدتر شدن روابط چین با غرب، اســتراتژی چرخش دوگانه را آغاز کردند. استراتژی گردش دوگانه از استراتژی «برون‌رفت» رهبر ســابق چین جیانگ زمین که در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 حکومت کرد، فاصله دارد. «برون‌رفت» اســتفاده از بازارهای جهانی برای رشــد اقتصاد چین در اولویت قرار می‌دهد؛ درحالی‌که «چرخــش دوگانه» بر نقش بازارهای جهانی یا «گردش خارجی» تأکید نمی‌کند و در عوض با توســعه بازار داخلی و مصرف چین، «چرخش داخلی» را در اولویت قرار می‌دهد. شی به‌طور فزاینده‌ای بر خودکفایی برای رشد اقتصادی و نوآوری‌های فناوری تأکید کرده است. بــرای ترویج چرخش به اقتصاد داخل در دســامبر 2021، شــی پیشــنهاد ایجاد یک «بازار ملی واحد» و استفاده از بازار یکپارچه برای «تجمیع منابع، ترویج رشد، تشویق نوآوری، بهینه‌سازی تقسیم‌کار و افزایش رقابت» را مطرح کرد. علاوه بر این، شی بارها بر ضرورت ایجاد و بهبود یک سیستم جدید کل کشور برای دستیابی به پیشرفت‌هایی در فناوری‌های اصلی در مواجهه با کنترل‌های سخت‌گیرانه فزاینده صادرات آمریکا تأکید کرده است. هدف استفاده کامل از قدرت دولت در تمرکز منابع برای تقویت ظرفیت توسعه فناوری و نوآوری بومی چین است.

در این میان دو چالش داخلی فوری برای اقتصــاد چین وجود دارد: تقاضای داخلــی ضعیــف و افزایش بدهی که هر دو به بازار آشــفته املاک مرتبط هســتند. کُندی در بازار املاک و ساخت‌وساز باعث کاهش تقاضا در بخش‌های عمده صنعتی مانند فولاد، بتن و مواد شیمیایی شده و تقاضا برای کالاهای مصرفی مانند لوازم‌خانگی و دکوراسیون داخلی را سرکوب می‌کند. علاوه بر این، کُندی در توسعه املاک باعث کاهش درآمدهای دولت‌های محلی از فروش حق اســتفاده از زمین شده، ظرفیت مالی آن‌ها را بیشتر تحت‌فشار قرار داده و بدهی آن‌ها را تشدید می‌کند. علاوه بر این، بار وام مسکن عظیم مصرف خانوارها را محدودتر می‌کند. همه این عوامل نشان می‌دهد که هیچ راه آسانی برای ارتقای گردش داخلی در دوره سوم ریاست جمهوری شی وجود نخواهد داشت.

مهم‌ترین چالش خارجی برای اقتصاد چین، تشــدید تنش‌های ژئوپلیتیکی بین چیــن و غرب، به‌ویژه بین چین و آمریکا اســت. چین با کنترل‌های صادراتی گسترده‌تر و ســخت‌گیرانه‌تر آمریکا مواجه خواهد شــد که دسترسی این کشور به فناوری‌های پیشرفته و تجهیزات تولیدی با فناوری پیشــرفته در صنایع استراتژیک مانند صنایع نیمه‌رساناها، هوش مصنوعی و محاســبات کوانتومی را به‌شدت محدود خواهد کرد. بدتر شدن روابط بین چین و اتحادیه اروپا همچنین می‌تواند مانع از دستیابی چین به فناوری‌های محدودشده از بازارهای اروپایی شود.

روشن‌سازکلام

محدود کردن زنجیره تأمین به کشورهای مورد اعتماد (Trusted Countries) مملو از خطر است. تقریباً یک سال پیش، درست قبل از نشست بهاری 2022 صندوق بین‌المللی پول، جانت یلن؛ وزیر خزانه‌داری ایالات‌متحده، کلمۀ تازه‌ای را مطرح کرد: «دوست‌سپاری». ایده این بود که در دنیای افزایش تنش‌های آمریکا و چین (و خصومت غرب با روسیه)، شرکت‌های آمریکایی باید زنجیره‌های تأمین خود را به تعداد زیادی از کشورهای مورد اعتماد یا دوستان منتقل کنند. در ابتدا تقریباً نوازشگر به نظر می‌رسید. به‌هرحال، چه کسی می‌تواند به جشن دوستی اعتراض کند، به‌ویژه اگر انزواگرایی تهاجمی (Aggressive Isolationism) گزینه دیگر باشد؟

فاینَنشال تایمز تصریح می‌کند که در سال 2023 اما حماقت دوست‌سپاری حداقل به دو دلیل، به‌سرعت باعث افزایش اضطراب می‌شود. یکی از آن‌ها در نشست بهار 2023 در معرض دید عموم قرار گرفت، جایی که آخرین گزارش اقتصادی صندوق بین‌المللی پول به‌طور غیرمعمولی صریح به یلن اشاره کرد. به‌طور خاص، اقتصاددانان صندوق بین‌المللی پول داده‌های سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را خردکرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که این جریان‌ها به «بلوک‌های همسو با سیاست» (Politically Aligned Blocs) تقسیم می‌شوند. این امر پس از سال 2008 آغاز شد؛ اما آن‌ها می‌گویند که «روند تکه‌تکه شدن ژئواکونومیک» (Trend of Geoeconomic Fragmentation) اکنون در حال شتاب گرفتن است. آن‌ها محاسبه می‌کنند که اگر این روند ادامه پیدا کند، می‌تواند تولید کلی اقتصاد جهانی را حدود 2 درصد کاهش دهد و آسیب بزرگی به برخی از کشورهای بازارهای نوظهور وارد کند. همچنین می‌تواند باعث تکان‌های مالی شود، زیرا «افزایش تنش‌های سیاسی می‌تواند باعث تخصیص مجدد جریان‌های سرمایه شود».

بااین‌حال، موضوع دومی با قابلیت مشاهده کمتری وجود دارد که برخی از مدیران را آزار می‌دهد: وقتی‌که در حال انجام برنامه‌های سرمایه‌گذاری چند دهه‌ای هستید، چگونه یک «دوست» را تعریف می‌کنید؟ در تئوری، مرزهای گروه احتمالی یلن مشخص است: کشورهای عضو ناتو، چارچوب امنیتی «پنج چشم» (Five-eyes Security Framework) شامل پنج کشور نیوزیلند، ایالات‌متحده آمریکا، استرالیا، بریتانیا و کانادا، توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی و کشورهایی که به نظر طرفدار آمریکا هستند و نسبت به چین محتاط هستند، مانند هند یا ویتنام؛ اما مشکل، همان‌طور که لرد پالمرستون؛ دولتمرد بریتانیایی در سال 1848، مشاهده کرد این است که دولت‌ها «هیچ متحد ابدی و دشمن همیشگی ندارند» (have no eternal allies and no perpetual enemies).

در حال حاضر جهان در نوسان ژئوپلیتیکی (Geopolitical Flux) است. پس از دوران جنگ سرد چهار دهه‌ای و مرحله جهانی‌شدن سه دهه‌ای، تجزیه جدیدی در راه است که احتمالاً چندین دهه نیز ادامه خواهد داشت. دوست‌سپاری و نزدیک‌سپاری همان حمایت گرایی (Protectionism)، سیاست صنعتی (Industrial Policy) و بلوک های ژئوپلیتیک (Geopolitical Blocs) هستند با پوششی از توجیهات دیگر.